دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۴۹۰ مطلب با موضوع «تشیع و اعتقادات» ثبت شده است

۲۰
خرداد

حدیث با سنت متفاوت است.


حدیث را آنچه نقل شده است گویند و نه آنچه واقعاً معصومین (ع) گفته‌اند یا انجام داده‌اند یا تقریر کرده‌اند.
اما سنت را گفتار، اعمال و تقریرات واقعی معصومین (ع) گویند چراکه حدیث یا روایت می‌تواند جعلی یا ظنی باشد.

البته عموماً بحث نسخ و تقیه را نیز در مورد حدیث می‌کنند که در مورد نسخ باید گفت همانطور که آیات منسوخه قرآن را نیز قرآن می‌گوییم باید سنت منسوخه را نیز سنت بنامیم و از آن در جایگاه سنت منسوخه استفاده نمائیم زیرا در احکام منسوخ، نکاتی غیر از حکم ظاهری وجود دارد و این امر بر اهل معرفت مشهود است و هرگز هم عاقلانه نیست دینی که برای هزاران سال بعد از خود نیز آمده است بخواهد برخی مطالبش در طول همان سال‌های نخست به طور کلی نسخ و نفی شود.
همچنین در مورد تقیه نیز محال است که معصومین (ع) تقیه کنند چراکه اقلاً مدتی دیگران را به خطا و گناه می‌انداختند و در مورد معصومین (ع) که حجت‌های الهی هستند، محال است حتی لحظه‌ای دیگران را به خطا و گناه اندازد.
حتی مبلغان دینی نیز تا وقتی عنوان مبلغ دارند یا لباس روحانیت بر تن دارند نباید تقیه کنند چراکه مردم را در مورد دینشان به خطا می‌اندازند و اینکار، کار شیطان است.

  • عبدی
۲۰
خرداد

حدیث در لغت به معنای خبر است و در اصطلاح علم حدیث، خبری است که به معصومین (ع) نسبت می‌دهند و مترادف روایت است. اما سنت از واقعیات معصومین (ع) خبر می‌دهد.
موضوع این اخبار در اینجا همان فعل، قول و تقریر است که یعنی اعمال معصوم، سخنان معصوم و سکوت معصوم در برابر عمل یا سخنی که نشان دهنده موافقت با آن است چراکه معصوم حتماً ناهی از منکر است.


مشخص است که از باب «اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» که در آیه 59 سوره نساء آمده است ملزم به پیروی از معصومین (ع) هستیم.


مصداق معصومین (ع) نیز کاملاً مشخص است چراکه اگر تنها دو حدیث متواتر و موافق تمام فرقه‌های اسلامی داشته باشیم آن دو حدیث ثِقلَین و غدیر هستند.
ضمن اینکه شیعیان زیدیه از آنجا که اصولاً الهی بودن انتخاب امام را منکرند و جریان غدیر خم را فقط وصیت و نظر شخصی پیامبر می‌دانند در صورتی که آیه سه سوره نجم می‌فرماید «وما ینطق عن الهوی» پس اینان اصلاً امامت را درک نکردند و همچنین شیعیان اسماعیلیه نیز دور هفتگانه‌ای دارند که ضرایب هفت از ائمه‌شان یک شریعت جدید می‌آورد و اینان اصلاً همانند بهائیان از اسلام خارجند.
بنابراین تنها مذهب درست، تشیع امامیه یا شیعه دوازده امامی است و مصداق معصومین (ع) با حساب کردن شخص پیامبر (ص) و دختر گرامیشان (س)، 14 نفر می‌شود.

  • عبدی
۲۰
خرداد


چهارده معصوم


خدای متعال در آیه اطاعت یعنی آیه 59 سوره نساء می‌فرماید:

﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا

﴿هان ای کسانی‌که ایمان آوردید! خدا را اطاعت کنید، و پیامبر و اولیای امر (رسالت) را ـ که از خودتان می‌باشند ـ (نیز) اطاعت کنید. پس اگر در امری (دینی) اختلاف‌ کردید، اگر به خدا و روز پایانی ایمان دارید، آن را به (کتاب) خدا و (سنت) پیامبرش عرضه بدارید، این بهتر و بازتابش نیکوتر است.

بدین جهت ملزم هستیم در هر چیزی که اختلاف داریم آن را اول به خدا و بعد به پیامبر خدا عرضه کنیم. منظور از خدا، کتاب خدا یا همان قرآن است اما آنچه از پیامبر (ص) برای ما به جا مانده است اولاً مجموعه عظیمی از روایات درست و غلط منسوب به ایشان است و دوماً سیزده معصوم محمدی (ع) بعد از ایشان هستند که با تأیید قطعی خدای متعال در آیه 32 سوره فاطر که در اینجا در مورد آن بحث شده است و تأیید قطعی پیامبر در احادیث متواتر ثِقلَین و غدیر، صاحب ولایت یا سرپرستی هستند و سنت قطعی آن حضرت را این سیزده معصوم محمدی (ع) یکی پس از دیگری سینه به سینه نشر داده‌اند اما از آنجا که آخرین آنان یعنی امام زمان (عج) در حال حاضر برای ما قابل رؤیت نیستند تا به ایشان رجوع کرده و موارد اختلافی را از ایشان جویا شویم برای ما تنها روایاتی می‌ماند که عموماً ظنی الصدور هستند یعنی تنها برای ما گمان ایجاد می‌کنند و مطمئن نیستیم که واقعاً آن خبر، سنت معصومین (ع) باشد.

خدای متعال در آیه 28 سوره نجم نیز می‌فرماید:

﴿وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ ۖ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا

﴿ایشان را به این (کار) هیچ (بینش و) دانشی نیست. جز گمان را پیروی نمی‌کنند، و گمان از حقیقت هیچ سود و بهره‌ای ندهد.﴾

در اینجا ظن یا گمان مقابل علم قرار گرفته است که از حقیقت بی‌نیاز نمی‌کند.

  • عبدی
۲۰
خرداد

شخصیت بزرگی چون علی(ع) به همسری فاطمه(س) افتخار می کند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاک برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسؤولیتهای سنگینی چون رهبری جهان اسلام می داند.
در پاسخ نامه ای به معاویه، از جمله فضیلتها و امتیازهایی که حضرت به آن اشاره می فرمایند این است که

            "بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم کش دوزخیان از شماست ." (1)

  حضرت علی(ع) در ضمن پاسخ به نامه معاویه می نویسد :

دختر پیامبر (ص) همسر من است که گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است

نوادگان حضرت احمد(ص)،  فرزندان من از فاطمه (س) هستند،  کدام یک از شما سهم و بهره ای چون من دارا هستید ؟

۱۴
خرداد

سابقه دین اسلام در سرزمین ایران به عصر حیات «پیامبر اکرم(ص)» و نامه آن حضرت به «خسرو پرویز» شاه ایران برمی‏گردد؛ و ورود رسمی این دین به این سرزمین، به سال 16 هجری و در زمان حکومت «عمر بن خطاب» خلیفه دوم.
اما سؤال اساسی این است که به رغم ورود اسلام به ایران در دوره خلفا و همچنین به رغم آنکه ایرانیان قرون اولیه، اکثراً جزو اهل سنت بودند، چگونه شد که هم اینک شاهد اکثریت ایرانیان شیعی هستیم؟
در این مطلب بحث کلامی مطرح نیست. بلکه از دیدگاه "جامعه‏شناسی تاریخی" بررسی می‏کنیم که چه تحولاتی باعث شد که اکثر ایرانیان، شیعه شوند.


در خصوص سؤال فوق دو دسته پاسخ ارائه شده است:
1. پاسخ های نادرست و افسانه‏ای.
2. پاسخ صحیح و منطقی.


در اینجا ضمن طرح چند پاسخ افسانه‏ای و نقد آنها، در انتها پاسخ صحیح را ارائه خواهیم کرد.

  • عبدی
۱۴
خرداد

آیا درست است که، حضرت على(علیه السلام)در یکى از روزهاى خلافتش، مردم را در یک جائى وسیع گرد آورد و از روى منبر فریاد برآورد:
«من شما را به خدا قسم مى دهم هر مسلمانى که روز غدیر خم، سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله)را شنید که فرمود:
(من کنت مولاه فعلى مولاه) «هر که من مولاى اویم، على مولاى او است»، اکنون بلند شود و آنچه را که با دو گوش خود از پیامبر(صلى الله علیه وآله)، شنیده است، گواهى دهد، پس تنها سى نفر از اصحاب که شانزده نفرشان اهل بدر بودند، برخاستند و شهادت دادند که پیامبر(صلى الله علیه وآله)دست على را بلند کرد و به مردم فرمود:

 «آیا مى دانید که من از مؤمنین نسبت به خودشان هم اولاتر و سزاوارتر هستم؟»

عرض کردند: آرى، سپس فرمود: «هر که من مولاى اویم، پس این (على) مولاى اوست،

خداوندا! آن کس که ولایتش را پذیرفت دوست بدار و آن کس که با او دشمنى ورزید، دشمن بدار....».

ولى برخى از اصحاب گرچه در روز غدیر حاضر بودند، با این حال در اثر حسد یا کینه نسبت به امام، براى شهادت برنخاستند و از جمله آنها انس بن مالک بود که حضرت علّى پس از پائین آمدن از منبر، به او فرمود:

اى انس بن مالک! چرا همراه با دیگر اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله)بلند نشدى و آنگونه که آنها شهادت دادند، شهادت ندادى به آنچه که در آن روز شنیده بودى؟

  • عبدی
۱۲
خرداد

 شیعه و سنی

اهل سنّت با شیعه در بعضی از مسائل مهدویت هیچ اختلافی ندارد: مثل اینکه  مهدی موعود ازنسل پیامبر(ص) و از فرزندان زهرای اطهر(س) است و اینکه زمین را پر از عدل و داد می کند، پس از آنکه پر از جور و ستم شده باشد و اینکه عیسی مسیح(ع) از آسمان نازل شده و در پشت سر امام مهدی(عج) نمازمی خواند، و اینکه مهدی حسینی بوده ازنسل امام حسین(ع) است و ... .

چون روایات متعددی از پیامبر(ص) در این مسائل وجود دارد که قابل انکار نیست و تنها دقت در مساله مدعیان دروغین مهدویت نشان می دهد که بحث مهدویت در جامعه اسلامی، چقدر فراگیر بوده و همه منتظر ظهور منجی بوده اند. و برای نمونه چند مورد از اظهار نظرهای اهل سنت را بیان می کنیم:

حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی متوفای ۶۵۸ه ق، درکتاب البیان خود می گوید:

«احادیث پیامبر اکرم(ص) درباره مهدی(ع) به دلیل راویان بسیاری که دارد به حد تواتر رسیده است».

  • عبدی
۱۲
خرداد

ابتدا باید توجه نمود که روایات یکی از منابع اصیل دینی است و باید به آن توجه داشت و از آن بهره برد. چرا که مطابق قرآن، آیات الهی به معلمی نیاز داشته است تا آن را برای مردم بیان کند:

بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه

[آل عمران /۱۶۴]

در میان آنها، پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد.

و مطابق روایت ثقلین، که به دلیل متواتر بودن، هیچ شکی در صادق بودن آن وجود ندارد، راه نجات از طریق تمسک به قرآن و روایات است. و کسانی که به این دو تمسک نورزند، نباید انتظار نجات داشته باشند.

  • عبدی
۰۷
خرداد


چرا وقتی در حضور فردی سُنّی "یا علی" می گوییم، می پرسند چرا "یا خدا" نمی گویید، در صورتی که علی(ع) بنده خدا است.
                                      ریشه "یا علی" گفتن چیست؟

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ ...
 ﴿مائده/۳۵


ای کسانی که ایمان آورده‏ اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله ‏ای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید ...

  • عبدی
۰۷
خرداد


با توجه مطالب گفته شده درباب علت وجود ولی و عصمت امامان و اینکه امامان بزرگوارانی هستن از جنس انسان که توانسته اند به لطف خدا تمام شئونات و کمالات انسانی را به حد اعلا در خود پرورش دهند.باید گفت ایشان مظهر علم و کمال و جمال الهی هستند و به درجه تقرب زیادی نزد حق تعالی رسیده اند.از طرفی به دلیل نامحدود بودن خداوند و محدود بودن انسانها اراده خداوند بر این تعلق گرفته که انسان باید به فرامین الهی گوش فرا داده و به عبودیت و شناخت حق تعالی دست یابد و دراین صورت هرچه در این راه پیشرفت کند به فرمایش خود خداوند مقرب تر به درگاه خدا شده و شامل حال صلوات خود خداوند و ملائکه میشود.

اراده خدا بر این تعلق گرفته که انسانها دین را از مجرای امامان معصوم پیگیری کنند.به بیان دیگر از آنجا که حاکمیت مطلق هستی برای خداست . از طرفی خداوند نامحدود است و جهان محدود خداوند برای اداره جهان از اسباب وعلل استفاده میکند مثلا قطعا خداوند قدرت روزی دادن به بشر را دارد اما حکمتش بر این تعلق گرفته که بشر کار کند و رزق حلال تهیه کندواز طریق این اسباب و علل کل امورات جهان اداره میشود.از طرفی برای اداره امورات جهان باید یک ولی هم همیشه روی زمین باشد که بندگان را به درست ترین راه هدایت کند که امام معصوم  این ولی امربر حق خداست برای بندگان.

  • عبدی
۰۷
خرداد


مقایسه برخورد دو خلیفه با قاتل و ضارب خودشان . . .
 نفر اول کسی نیست جز عمر بن خطاب که نزد اهل سنت خلیفه رسول الله می باشد.

  نفر دوم نیز علی بن ابیطالب که در تفکر شیعه خلیفه و جانشین بلافصل رسول الله می باشد.


 پیشنهاد میکنم مطالعه این مطلب را از دست ندهید

الف: سگ را بگیرید!!

جناب عمر بن خطاب زمانی که ابولولو او را مضروب ساخت چنین گفت:

  (( سگ را بگیرید. مرا کشت))

  • عبدی
۰۷
خرداد


هنگامی که دو پسر علی ، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام ، جنازه پدر را به خاک می سپارند، صعصعه که از یاران با وفا و سخنور علی بود ، دستی به روی قلبش می گذارد و با دست دیگر از خاک مقدس قبر برمی دارد و بر سر می ریزد و می گوید :

یا امیر المؤمنین ! پدر و مادرم فدای تو .

آن گاه شروع می کند با علی سخن گفتن ، سخنانی که در زیبایی و حقیقت گویی کم تر نظیر داشته ، سخنانی که از قلبی گداخته وروانی سوخته برخاسته بود .

صعصعه سخنان خود را بدین جمله پایان می دهد :

به خدا سوگند که حیات تو ، کلید خیر و سعادت بود و مرگت کلید شقاوت و بدبختی .

امروز که روز مرگ توست ، درهای شر گشوده شد و درهای خیر بسته گشت .

اگر مردم سخنان تو را اطاعت می کردند ، از زمین و آسمان بر آن ها نعمت می بارید ، ولی مردم ، دنیا را بر آخرت مقدم داشتند .

در این هنگام ، احساساتش به جوش می آید و با شدیدترین وضع به گریه می افتد و چند تنی که جنازه علی را تشییع کرده بودند می گریند .


آن گاه به طور دسته جمعی به پسران دل شکسته علی روی می کنند و به امام حسن و به امام حسین و محمد و جعفر و عباس و یحیی و عون و عبدالله تسلیت می گویند .

(بحارالانوار ، ج 42 ، ص 295 - 296).

  • عبدی
۰۶
خرداد

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

السلام علیک یا مهدی صاحب الزمان

خدایا اگر در ایام سپری شده شعبان ما را نیامرزیدی در باقی مانده آن ما را بیامرز.

ماه ضیافت پروردگار عالم برای مومنان نزدیک است و انتظار مومنان به سر آمد. یکی از اعمال ماه رمضان نوافل ماه رمضان هست که خوانده می شود که در نزد شیعه اثنی عشری به این نام معروف و در نزد اهل سنت به نماز تراویح معروف است.

از وقتی که خلافت الهی امیرالمومنین امام علی ع  غصب شد جامعه اسلامی از مسیر مستقیم خود خارج شد و بدعت ها در دین گذاشتند. یکی از این بدعت ها همین بدعت تراویح است که توسط خلیفه ی دوم مخالفین شیعه گذاشته شد و آنقدر مردم به این بدعت ها روی آوردند که زمانی که امیرالمومنین می خواستند این بدعت را از بین ببرند با مشکلات جدی رو به رو می شدند.

روایت معروف در این زمینه موجود هست که شیخ طوسى در تهذیب الاحکام از عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است که از ایشان در مورد خواندن نوافل ماه رمضان در مساجد سؤال شد و حضرت در پاسخ فرمودند:

لمّا قدم امیرالمؤمنین(علیه السلام) الکوفة أمرالحسن بن علیّ(علیه السلام) أن ینادی فی الناس: «لاصلاة فی شهر رمضان فی المساجد جماعة»، فنادى فی الناس الحسن بن علیّ بما أمره به أمیرالمؤمنین فلمّا سمع الناس مقالة الحسن بن علیّ صاحوا: واعمراه، واعمراه. فلمّا رجع الحسن إلى أمیرالمؤمنین قال له: ماهذا الصوت؟ فقال: یا أمیرالمؤمنین: الناس یصیحون: واعمراه، واعمراه، فقال أمیرالمؤمنین: قل لهم: صلّوا.

وقتى امیرالمؤمنین به کوفه آمد به حسن بن علی دستور داد تا در میان مردم ندا دهد: «در ماه رمضان نبایستى نماز نافله در مساجد به صورت جماعت خوانده شود». حسن بن على طبق فرمان امیرالمؤمنین را در میان مردم نداداد. هنگامى که مردم این پیام را شنیدند فریاد برآوردند: واعمرا، واعمرا. وقتى حسن بن على نزد امیرالمؤمنین بازگشت، امیرالمؤمنین به او فرمود: این صداها چیست؟ او عرض کرد: اى امیرالمؤمنین مردم فریاد مى‌زنند:

«واعمراه، واعمرا»

  • عبدی
۰۶
خرداد

 

خلیفه  دوم برادران اهل سنت، از نام گذاری به اسم رحمة للعالمین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نهی میکرده است!

علت این کار از ما پوشیده است و ما نمی دانیم قصد و نیت از این نهی چه بوده است. اما آن چیزی که می دانیم این هست که اولا جفا به پیامبر هست.

ثانیا اهل سنت که نام گذاری را دلیل بر محبت و علاقه می دانند با عدم علاقه و محبت خلیفه خود به پیامبر مواجه می شوند.

و کتب عمر الی الکوفة لا تسموا احدا باسم نبی.

عمر به کوفه نامه نوشت و گفت: احدی را به اسم پیامبر، نام گذاری نکنید.

جواهر العقود – المنهاجی الأسیوطی – ج ۲ – ص ۴۶۶/ شرح مسلم – النووی – ج ۱۴ – ص ۱۱۳/ فتح الباری – ابن حجر – ج ۱۰ – ص ۴۷۲/ عمدة القاری – العینی – ج ۱۵ – ص ۳۹/ عمدة القاری – العینی – ج ۲۲ – ص ۲۰۶ / تحفة الأحوذی – المبارکفوری – ج ۸ – ص ۱۰۷/ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر – المناوی – ج ۳ – ص ۳۲۴

  • عبدی
۰۶
خرداد

ای پیامبر، تو وصیت کردی . . .


اما باور نمی کنی که امت تو چگونه به وصیت تو عمل کردند. کاش از دست های گرمی نپرسی که هیچ گاه پس از تو، دست های تنهای علی علیه السلام را در صبحگاهان غربت نفشرد و هیچ جوابی، پرنده های سلامش را نرسید!


مرور می کنی خاطرات هزار ساله نوح را، تنهایی آدم را، زخم های ایوب را و امتحان ابراهیم را. با آمدن آدم علیه السلام آمده ای و بعد از عیسی علیه السلام به پیامبری رسیده ای.


فرشته ها صدایت می کنند؛ اما هنوز دلتنگ و نگران امتت هستی.


هرچند اتمام حجت کرده ای، هرچند عادل ترین نگهبان را بر آنان گمارده ای، اما دلشوره اینکه پس از تو چه خواهد شد، رهایت نمی کند.

پیامبری تو...

سبکبار بال می زنی، تا دورتر از دست رس همه پرنده ها و فرشته ها.

اما چه بهارها و اردیبهشت ها در حسرت دیدن تو از راه خواهند آمد، ای بهشتی ترین!

  • عبدی