دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

مقایسه ادب دو خلیفه!!

پنجشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ق.ظ


مقایسه برخورد دو خلیفه با قاتل و ضارب خودشان . . .
 نفر اول کسی نیست جز عمر بن خطاب که نزد اهل سنت خلیفه رسول الله می باشد.

  نفر دوم نیز علی بن ابیطالب که در تفکر شیعه خلیفه و جانشین بلافصل رسول الله می باشد.


 پیشنهاد میکنم مطالعه این مطلب را از دست ندهید

الف: سگ را بگیرید!!

جناب عمر بن خطاب زمانی که ابولولو او را مضروب ساخت چنین گفت:

  (( سگ را بگیرید. مرا کشت))

نیل الأوطار – الشوکانی – ج ۶ – ص ۱۶۰

دونکم الکلب فقد قتلنی

فتح الباری – ابن حجر – ج ۷ – ص ۵۰

عمدة القاری – العینی – ج ۱۶ – ص ۲۱۰

بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث – الحارث بن أبی أسامة – ص ۱۸۵

الاستیعاب – ابن عبد البر – ج ۳ – ص ۱۱۵۳

کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۲ – ص ۶۷۹

الطبقات الکبرى – محمد بن سعد – ج ۳ – ص ۳۴۱

تاریخ المدینة – ابن شبة النمیری – ج ۳ – ص ۸۹۷

الوافی بالوفیات – الصفدی – ج ۲۴ – ص ۷۳

 ب: به خدای کعبه رستگار شدم

علی بن ابیطالب زمانی که ابن ملجم او را مضروب ساخت چنین گفت:

     ( به خدای کعبه رستگار شدم))

شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۹ – ص ۲۰۷

وقد ضربه ابن ملجم : فزت ورب الکعبة

تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۴۲ – ص ۵۶۱

أسد الغابة – ابن الأثیر – ج ۴ – ص ۳۸

انساب الأشراف – البلاذری – ص ۴۸۸

  ج: علمای توجیه گر

بسیاری از علمای اهل سنت موقعی که به انان بگویی. عمر بن خطاب موقع مضروب شدن فحش داد. چنین می گویند:

                                 (( او درد می کشید))

جواب:

اولا: همچنانکه او درد می کشید علی بن ابیطالب هم درد می کشید.

                                           ولی چرا چنین چیزی نگفت؟

البته در اینجا بعضی از علمای بزرگوار اهل سنت می گویند علی بن ابیطالب هم به ابن ملجم فحش داد.

الاستیعاب – ابن عبد البر – ج ۳ – ص ۱۱۲۵

 فقال على رضی الله عنه فزت ورب الکعبة لا یفوتنکم الکلب

                 ((پس علی گفت: به خدای کعبه رستگار شدم. نکشد شما را سگ))

اما متاسفانه این گونه توجیه کردن اشتباه جناب عمر بن خطاب جالب نیست. دوستان برای اینکه مسئله را توجیه کنند. روایتی ساختند که بگویند علی بن ابیطالب هم چنین گفته است.

                                اما دلیل ما بر جعلی بودن اینگونه روایات:

    اینجا رو ببینید:

الامامة والسیاسة – ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی – ج ۱ – ص ۱۳۸

 فقال علی : فزت ورب الکعبة ، ثم قال : لا یفوتنکم الرجل

((این مرد شما را نکشد.))

مجمع الزوائد – الهیثمی – ج ۹ – ص ۱۴۱

الطبقات الکبرى – محمد بن سعد – ج ۳ – ص ۳۷

تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۴۲ – ص ۵۵۹

أسد الغابة – ابن الأثیر – ج ۴ – ص ۳۷

این تنها نمونه ایی کوچک از روایات برادران اهل سنت در این باب هست.

حتی روایاتی که در قسمت (فزت ورب الکعبه) بیان کردیم.

در هیچ یک از آنها چنین مطلبی (لایفتونکم الکلب) وجود ندارد.

البته نکته جالب اینکه در ۹۹ درصد از کتب اهل سنت نوشته شده (لایفتونکم الرجل) و در یک درصد دیگر هم نوشته (لایبفتونکم ابن ملجم).

              پس ثابت شد این روایت فقط تهمت و افترایی به علی بن ابیطالب هست.

ثانیا: جناب عمر بن خطاب براشون این طرز صحبت کردن عادی بوده است.

در داستان حمله به خانه علی بن ابیطالب برای بیعت گرفتن از او و کسانی که در خانه اش بوده اند.
 زمانی که زبیر (یکی از کسانی که در خانه بوده) شمشیر به دست میگیرد و از خانه بیرون می آید.
زمانی که عمر او را می بیند چنین می گوید: (( سگ را بگیرید))
 (( لطف کنید توجه داشته باشید. که زبیر یکی از صحابه بوده))

العثمانیة – الجاحظ – ص ۱۷۲

وخرج الزبیر بسیفه شادا ، فلما رآه عمر قال : دونکم الکلب

                                                                                                                                                            دوستان اهل سنت لطف کنند توضیح بدهند.

  • عبدی