دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

نامه ای از طرف خدا

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۴۴ ب.ظ

نامه های خدا

ای بنده ی من . . . 

سوگند به روز وقتی نور می گیرد، و به شب وقتی ارام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام ونه با تو دشمنی کرده ام  (ضحی1-2)

افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش رویت بگذارم او را به سخره گرفتی  (یس30)

و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی  (انعام4)

وبا خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام  (انبیا87)

ومرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری (یونس24)

واین در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری  (حج73)

پس چون مشکلات از بالا و پایین امدند و چشمانت از وحشت فرو رفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم می کنی اما به من گمان بردی، چه گمان هایی  (احزاب10)

تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ امد، پس حتی از خودت هم به تنگ امدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی،که من مهربانترینم در بازگشتن  (توبه118)

وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تورا برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی  (انعام63-64)

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آنطرفی کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من نا امید شده ای  (اسرا83)

ایا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟(شرح2-3)

خدایی غیر از من کی برایت خدایی کرده است؟(اعراف59)

پس کجا می روی؟  (تکویر26)

پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟(مرسلات50)

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار6)

مرا به یاد می اوری؟ من همانم که باد ها را می فرستم تا ابرها را در اسمان ها پهن کنند و ابرهارا پاره پاره بهم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، نا امیدی تو را پوشانده بود  (روم48)

من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی بر می دارد و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم تا به آن ارامش دهم و روز بعد دوباره آنرا به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه خواهم داد  (انعام60)

من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم  (قریش3)

برگرد؛ مطمئن برگرد، تا یکبار دیگر با هم باشیم  (فجر28-29)

تا یکبار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم  (مائده54)

  • عبدی