دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۵۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۰
فروردين

Image result for ‫عکس متن های زیبا و عاشقانه‬‎

  • عبدی
۳۰
فروردين

Related image

  • عبدی
۳۰
فروردين

Image result for ‫عکس متن های زیبا و عاشقانه‬‎

  • عبدی
۲۸
فروردين

ابن عساکر ، ذهبی ، سیوطی، مزی ، طبرانی ، هیثمی و سایرین مینویسد :

ابن حارث کندی میگوید : وقتی حسین را شهید کردند، تا 7 روز، وقتی نماز می‌خواندیم، به دیوارهایی که آفتاب افتاده بود نگاه می‌کردیم، می‌دیدیم که رنگ آفتاب، همانند چادرهای سرخ رنگ، قرمز شده است و می‌دیدیدم که برخی از ستاره ها به همدیگر برخورد می‌کردند.

  • عبدی
۲۸
فروردين

در کتاب شریف نهج البلاغه در 9 فراز یا با صراحت و یا با اشاره از خلیفه دوم نام برده شده است که در چند مورد حضرت از وى انتقاد کرده و به او اعتراض مى کند.

انتقاد نخست

در خطبه شقشقیه اعتراضى که در جمله «لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیْها» مطرح مى شود نسبت به خلیفه دوم نیز مى باشد.

انتقاد دوم

حضرت در همین خطبه ـ شقشقیه ـ مى فرماید:

«فَصَیّرَها فى حَوْزة خَشْناءَ یَغْلُظُ کَلْمُها و یَخْشُنُ مَسُّها و یَکْثُرالعِثارُ فیها و الاِعْتذارُ منها»;([1]) هنگامى که ابوبکر از دنیا رفت خلافت را در اختیار کسى قرار داد که روحیه اى خشن داشت و تند زبان و درشت سخن بود، اشتباهاتش فراوان و پوزش طلبى اش بسیار بود.

«... فَصاحِبُها کراکب الصَعْبَةِ انْ اَشْنَقَ لَها خَرَمَ وَ اِنْ اَسْلَسَ لَها تَقْحَّمَ»;([2])

آن که مى خواست با او همراهى کند مانند کسى بود که شترى چموش و سرمست را سوار است; اگر مهارش را محکم بکشد، بینیش پاره مى شود و اگر رها کند، او را به پرتگاه مى افکند.

در این جملات، دو خصوصیت روحى و اخلاقى عمر مورد انتقاد قرار گرفته است.

  • عبدی
۲۸
فروردين

کمی در مورد علم عمر بن خطاب بدانیم!!

یکی از مواردی که پیرامونش بحث و گفتگو می باشد علم عمر بن خطاب می باشد.

اهل سنت او را جزو عالم ترین صحابه می دانند.

اما شیعیان در مورد عمر بن خطاب نظر دیگری دارند.

پیشنهاد میکنم این مطلب را مطالعه کنید

ا- (تمامی مردم از عمر بن خطاب فقیه تر هستند)

این روایت به چند نوع بیان شده است که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

نکته: اکثر علمای اهل سنت داستان این روایت را چنین بیان کرده اند:

( روزی جناب عمر بن خطاب به بالای منبر رفت و گفت: چرا مهریه ها چنین بالاست. و سپس برای مهریه مقدار معینی بیان کرد که از پشت پرده زنی از قریش گفت چگونه چنین میکنی در حال کنی بر خلاف آیات قران است حرفت و سپس خلیفه ثانی گفت (کل الناس افقه من عمر) و دوباره به بالای منبر رفت و از اشتباهش روی برگرداند.

الف: کل الناس افقه من عمر

المجموع – محیى الدین النووی – ج ۱۶ – ص ۳۲۷- دارالفکر

………… کل الناس أفقه من عمر ،

المبسوط – السرخسی – ج ۱۰ – ص ۱۵۲ – ۱۵۳- دارالمعرفه

فقه السنة – الشیخ سید سابق – ج ۲ – ص ۱۵۸- دار الکتاب العربی

شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۱ – ص ۱۸۲- دار إحیاء الکتب العربیة

تخریج الأحادیث والآثار – الزیلعی – ج ۳ – ص ۱۰- دار ابن خزیمة

کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۶ – ص ۵۳۸- موسسه الرساله

کشف الخفاء – العجلونی – ج ۱ – ص ۲۶۹- دارالکتب العلمیه

تفسیر النسفی – النسفی – ج ۳ – ص ۲۰۶

تفسیر الرازی – الرازی – ج ۱۰ – ص ۱۳

تفسیر ابن کثیر – ابن کثیر – ج ۱ – ص ۴۷۸- دارالمعرفه

 الدر المنثور – جلال الدین السیوطی – ج ۲ – ص ۱۳۳- دارالمعرفه

تفسیر أبی السعود – أبی السعود – ج ۶ – ص ۲۷۶- دارحیاء التراث العربی

فتح القدیر – الشوکانی – ج ۱ – ص ۴۴۳- عالم الکتب

تفسیر الآلوسی – الآلوسی – ج ۴ – ص ۲۴۴

  • عبدی
۲۸
فروردين
هجوم اول به خانه وحی در منابع اهل سنت (شبهات فاطمیه)

ابن قتبیه دینوری مینویسد:

عمر نزد ابوبکر آمد و گفت: آیا از این فرد متخلف (امیرالمومنین علی علیه السلام) بیعت نمیگیری؟

ابوبکر به قنفذ که آزاد شده وی بود گفت: سراغ علی برو و به او بگو نزد ما آید.

قنفذ نزد علی رفت.

حضرت به او فرمود: با من چه کار داری؟!

قنفذ پاسخ داد: جانشین پیامبر تو را خواسته تا نزد وی روی.

حضرت فرمود:چقدر زود به پیامبر خدا دروغ بستید!

قنفذ نزد ابوبکر بازگشت و سخن حضرت را به او ابلاغ کرد . ابوبکر برای مدتی گریست.

عمر برای بار دوم گفت: به کسی که از بیعت با تو خودداری کرده فرصت مده.

ابوبکر بار دیگر به قنفذ گفت: نزد علی برو و به او بگو جانشین پیامبر تو را به بیعت با خود فرا میخواند.

قنفذ پیام ابوبکر را به علی(علیه السلام) رساند.

امیرمومنان با صدای بلند فرمود: سبحان الله.

(ابوبکر) ادعای خلافت و جانشینی پیامبر را دارد در حالی که این منصب از آن او نیست.

قنفذ نزد ابوبکر آمد و فرمایش حضرت را به او ابلاغ کرد.

ابوبکر مدتی گریه کرد.

الامامة و السیاسة جلد 1 صفحه 30 باب کیف کانت بیعة علی بن ابی طالب

  • عبدی
۲۸
فروردين

نتیجه تصویری برای شهادت حضرت زهرا

بحث هجوم به خانه وحی و شهادت بانوی دو عالم از دیر باز مطرح بوده . از روایات معتبر استفاده میشود که این موضوع برای اولین بار از سوی وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) مطرح گردیده است. به عنوان مثال میتوان به روایت فوق استناد نمود.

«جوینی»(1) متوفای 730هــــ که علمای اهل سنت او را به "امام الحرمین"و "امام جوینی"یادکرده و مقام استادی شخصی همچون"ذهبی"را داراست از رسول خدا (ص) اینگونه روایت میکند :

هرگاه فاطمه را میبینم به یاد حوادثی می افتم که پس از من برای او رخ میدهد.

گویا با چشم خود میبینم که ذلت ذر خانه وی داخل شده، حرمتش شکسته، حقش غصب گردیده، از ارث محروم داشته، پهلویش بشکسته و فرزندش در رحم سقط گردیده، فریاد میزند «یا محمداه» .....

ولی کسی به داد او نمیرسد...

فاطمه اولین شخص از اهل بیت من است که غمگین و ستمدیده به شهادت رسیده و به من ملحق میگردد.(2)

(1)اعتبار جوینی نزد اهل سنت :

ذهبی از استاد خویش،جوینی اینچنین یاد میکند:

«الامام المحدث الاوحد الاکمل،فخرالاسلام.... دین صالح»

جوینی امامی پیشوا و محدثی یگانه و کامل ، مایه افتخار اسلام و شخصی با دیانت و صالح است.

تذکرة الحفاظ ج4 ص1 رقم1 ، شیوخ صاحب التذکرة،اسم مولف:ابوعبد الله شمس الدین محمد الذهبی ، الوفاة 748. دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت . الطبعة الاولی.

(2)فرائد السمطین ، ج2 ص35 ، الباب السابع ، ح371 ، الامام الجوینی ، الوفاة 730 هـــ ، طبع المحمودی .

  • عبدی
۲۸
فروردين
چند سوال از اهل سنت
از اهل سنت بدون حب و بغض میپرسیم جواب میخواهیم :


اگر به عقیده شما خلافت باید به شورا و اجماع گذارده شود پس چرا عمر را اجماع مسلمین خلیفه نکرد بلکه او به وصیت ابوبکر خلیفه شد ؟

شما میفرمایید پیغمبر خلیفه ای تعیین نکرده بود و ابوبکر را اجماع مسلمین خلیفه نمود . ما میپرسیم چرا ابوبکر از پیغمبر تبعیت نکرد و خلافت را پس از خود به شورا واگذار نکرد؟

ابوبکر در نامه های خود مینوشت از جانب ابوبکر خلیفه رسول خدا . پس اگر پیغمبر خلیفه معین نکرده بود ابوبکر چرا خلافت خود را منسوب به پیغمبر میدانست ؟

جریان انتخاب خلیفه پس از عمر به شکل تازه ای درآمد و خلافت را در شورای شش نفری محدود نمود و مخالفین و مخالفین از آنها را محکوم به قتل دانست .

اگر خلافت با اجماع و شورا حاصل میشود باید همه مردم در آن شرکت کنند . تشکیل شورای شش نفری چه معنی داشت ؟

گذشته از این آراء اکثریت در هر شورایی معتبر و قابل اجراست . دیگر کشتن اقلیت و مخالفین یعنی چه؟

نبی الله در موقع شهادت کاغذ و دواتی میخواست تا چیزی بنویسد . عمر ضمن توهین به آن حضرت گفت احتیاجی به وصیت نیست کتاب خدا ما را کافی است .

ما میپرسیم اگر وصیت لازم نبود و کتاب خدا کافی بود پس وصیت ابوبکر و عمر در موقع وفاتشان بر خلاف این قول بود و معنی قرآن و علم آنرا کسی بهتر از امیرالمومنین علی بن أبی طالب نمیدانست .

زیرا قرآن بر پیغمبر نازل شده و آنحضرت فرمودند :

انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیات الباب .

و حالا شبهات بی پاسخ از سوی اهل سنت ...
  • عبدی
۲۳
فروردين

نتیجه تصویری برای دنیا و آخرت

درآمد

رابطه دنیا و آخرت، چگونه است؟ شباهت‌ها و تفاوت‌های آن دو چیست و جهان‌بینی صحیح به کدام‌یک اصالت می‌دهد؟

نویسنده در این مقال برآن است تا این مسأله را از منظر قرآن و حدیث، با تکیه ویژه بر آرا و آثار آیت الله جوادی آملی مورد بازکاوی قرار دهد.

اکنون پاره‌ای از شباهت‌ها و تفاوت‌های دنیا و آخرت بازشناسی می‌شوند:

شباهت‌ها

بدون شک اشتراکات و مشابهت‌هایی بین زندگی این جهان و حیات اخروی وجود دارد. برخی از این شباهت‌ها عبارتند از: حقیقی و واقعی بودن هر دو زندگی؛ آگاهی انسان به خود و تعلقات خویش؛ اصل وجود لذت و رنج، سرور و اندوه، سعادت و شقاوت؛ وجود غرایز حیوانی و غرایز ویژه انسان؛ زیستن انسان با بدن و اندام کامل و اعضا و جوارح؛[1] حاکمیت قانون علیت و نیازمندی هر چیزی که هستی عین ذات آن نباشد به علت، در دنیا و آخرت.[2]

  • عبدی
۲۳
فروردين

سفرنامه عراق عجم

سفرنامه نویسی در ایران دارای سوابق کهنی است ولی در عصر صفویّه متداول و پس از آن رواج یافت و روز بروز بر اهمیّت سفرنامه نویسی و تدوین خاطرات افزوده گردید تا اینکه به عصر درخشان خود در زمان قاجاریّه رسید و برگ زرّین آن متعلّق به زمان ناصر الدّین شاه قاجار میباشد.

در این زمان علاوه بر سفرنامه های فراوانی که غیر ایرانیان درباره ایران زمان قاجار برشته تحریر کشیده اند خود ایرانیان هم سفرنامه ها و خاطرات فراوانی از خود بر جای گذارده اند که برخی از آنها متعلّق به اوضاع داخلی ایران و بعضی به خارج از ایران اختصاص دارد و نسخه های منتشر نشده فراوانی از این سفرنامه ها به شکل اوّلیّه خود در کتابخانه های مختلف پراکنده است تا جائی که کتابخانه ملّی فهرست این قبیل سفرنامه های موجود در کتابخانه خود را ......

دانلود کتاب به فرمت pdf

  • عبدی
۲۳
فروردين

تفسیر روایی در نزد اهل سنت تفسیری است که آیات را به کمک نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، و از صحابه و تابعین تفسیر نموده .

لازم به ذکر است تعداد روایات تفسیری اهل سنت از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله طبق تصریح سیوطی نویسنده تفسیر روایی اهل سنت حدود 200 روایت بیشتر نیست و از این رو این تفاسیر بیشتر حاوی اقوال صحابه و تابعین در تفسیر است.

  • عبدی
۲۳
فروردين

یکی از شخصیتهای بزرگ زیدیه در یمن که دارای تفکراتی سلفی بوده و آثارش اهمیت فراوانی در نزد سلفیون داشته و دارد، محمد بن علی شوکانی می باشد.

وی در سال 1172 هجرى در یمن متولد گردید. در نزد پدر و علماى زیدى مذهب یمن درس خواند و پس از اندک زمانى به تدریس علومِ فراگرفته، پرداخت. در سال 1209 هجرى قاضى یمن شد، ولى از تدریس و تألیف باز نایستاد، تا این که در سال 1250 هجرى در صنعاء از دنیا رفت. وى حدود یکصد اثر در فقه، اصول فقه، حدیث، تفسیر و تاریخ دارد، که اکثر آنها به چاپ رسیده است.[1]

یکى از مهمترین کتب وى«نیل الاوطار من اسرار منتقى الاخبار»، در ده جلد یا پنج جلد قطور مى باشد که این کتاب شرح کتاب منتقى الاخبارعبدالسلام بن عبدالله (م652 هـ. ) جدّ ابن تیمیّه (م7588 هـ. ) و از  علماى حنابله است. جدّ ابن تیمیّه نیز به ابن تیمیّه معروف است و نباید بین این دو خلط شود. این کتاب درباره فقه است و از کتاب طهارت شروع گشته و آخرین بحث آن کتاب أقضیه و أحکام است. شوکانى این کتاب را به توصیه دو استادش سید عبدالقادر بن احمد و حسن مغربى نوشته است.[2]

  • عبدی
۲۳
فروردين
  • عبدی
۲۳
فروردين

ارشاد القلوب

معرفى اجمالى

إرشاد القلوب نوشته حسن بن ابى الحسن دیلمى، از علماى قرن هشتم هجرى است که حاوى مواعظ قرآن و سنت و فضائل امیر المؤمنین على علیه السلام(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) مى‌باشد.

انگیزه تالیف

مصنف در مقدمه کتاب مى‌فرماید: «چون دیدم سلطان شهوت و غضب بر مردم تسلط یافته و مردم مشغول به خود شده‌اند و آخرت را فراموش کرده‌اند، این کتاب را نوشتم و آن را " إرشاد القلوب إلى الصواب " نام نهادم تا هر کس به آن عمل کند از عذاب الیم الهى در امان بماند.»

  • عبدی