دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

سند 3 هجوم به خانه وحی (شبهات فاطمیه)

دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۴۴ ق.ظ
هجوم اول به خانه وحی در منابع اهل سنت (شبهات فاطمیه)

ابن قتبیه دینوری مینویسد:

عمر نزد ابوبکر آمد و گفت: آیا از این فرد متخلف (امیرالمومنین علی علیه السلام) بیعت نمیگیری؟

ابوبکر به قنفذ که آزاد شده وی بود گفت: سراغ علی برو و به او بگو نزد ما آید.

قنفذ نزد علی رفت.

حضرت به او فرمود: با من چه کار داری؟!

قنفذ پاسخ داد: جانشین پیامبر تو را خواسته تا نزد وی روی.

حضرت فرمود:چقدر زود به پیامبر خدا دروغ بستید!

قنفذ نزد ابوبکر بازگشت و سخن حضرت را به او ابلاغ کرد . ابوبکر برای مدتی گریست.

عمر برای بار دوم گفت: به کسی که از بیعت با تو خودداری کرده فرصت مده.

ابوبکر بار دیگر به قنفذ گفت: نزد علی برو و به او بگو جانشین پیامبر تو را به بیعت با خود فرا میخواند.

قنفذ پیام ابوبکر را به علی(علیه السلام) رساند.

امیرمومنان با صدای بلند فرمود: سبحان الله.

(ابوبکر) ادعای خلافت و جانشینی پیامبر را دارد در حالی که این منصب از آن او نیست.

قنفذ نزد ابوبکر آمد و فرمایش حضرت را به او ابلاغ کرد.

ابوبکر مدتی گریه کرد.

الامامة و السیاسة جلد 1 صفحه 30 باب کیف کانت بیعة علی بن ابی طالب

هجوم دوم به خانه وحی در منابع اهل سنت (شبهات فاطمیه) - سند اول

آلوسی وهابی به نقل از کتاب ابان بن ایاش نقل کرده و در سند آن خدشه نکرده است:

زمانی که مردم با ابوبکر بیعت کردند و علی بیعت نکرد،

ابوبکر قنفذ را به محضر علی (ع فرستاد و گفت: به دنبال علی برو و به او بگو خلیفه رسول خدا را اجابت کن.

قنفذ نزد علی (ع) رفت و پیغام ابوبکر را به حضرت رساند.

علی(ع) فرمود: چه زود به پیامبر خدا دروغ بستید و مرتد شدید.

به خدا سوگند پیامبر غیر از من کسی را به خلافت منسوب نکرد.


^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

در هجوم دوم، دشمنان پس از آتش زدن درب خانه وحی و جسارت به ساحت مقدس حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها)با برخورد شدید آقا امیرالمومنین مواجه شده و موفق نشدند آن حضرت را برای بیعت به مسجد ببرند.


آلوسی وهابی نیز این روایت را به نقل از کتاب ابان بن عیاش آورده و سند آن را نیز رد نکرده است:

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

همچنین در کتاب ابان آمده است وقتی ابوبکر برای بیعت به دنبال علی(ع) فرستاد و علی قبول نکرد،عمر عصبانی شد و درب خانه علی(ع)را به آتش کشید و داخل خانه شد.

فاطمه(س) برابر او قرار گرفت و فریاد زد:

«یا ابتا یا رسول الله»

عمر شمشیرش را که در غلاف بود بلند کرد و به پهلوی فاطمه (س) و نیز با تازیانه به بازوی وی زد.

در این هنگام فریاد فاطمه (س) برخاست: «یا ابتاه».

علی(ع) ناگهان از جای برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت بر زمین کوبید و ضربه ای محکم به بینی و گردن عمر نواخت .....

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و سبع المثانی جلد2 صفحه 120. اسم المولف:العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی .الوفاة:1270هــــــ

هجوم دوم به خانه وحی در منابع اهل سنت(شبهات فاطمیه) - سند دوم

«مسعودی شافعی» که تقی الدین سبکی در کتاب «الطبقات الشافعیة» نام وی را در زمره علمای شافعی مذهب آورده (1) در کتاب «اثبات الوصیه» آورده است که:

...به سوی خانه علی رفته ، بر آن هجوم برده ، درب خانه اش را آتش زده ، او را به زور از خانه بیرون کشیده و سرور زنان عالم را مورد فشار درب قرار داده و محسنش را ساقط نمودند .(2)

(1)طبقات الفقهاء الشلفعیة ،ج1 ،ص207 ، اسم مولف : تقی الدین أبو عمرو عثمان بن عبدالرحمن ابن الصلاح ؛ الوفاة: 643 هـــ . دارالنشر: دار البشائر الاسلامیة-بیروت-1992 م ، الطبعة: الأولی ، تحقیق: محیی الدین علی نجیب.

(2)اثبات الوصیة ، مسعودی ، ص 146

هجوم دوم به خانه وحی در منابع اهل سنت(شبهات فاطمیه) - سند سوم

ابن قتیبه دینوری مینویسد:

ابوبکر در مورد کسانی که همراه علی(ع) بودند و از بیعت با او خودداری کرده بودند پرسش کرد و چون فهمید آنها در خانه علی گرد آمده اند عمر را به دنبال آنها فرستاد.

عمر به درب خانه ی علی آمد و آنها را صدا زد تا بیرون بیایند و با ابوبکر بیعت کنند ولی آنان از این کار خودداری کردند.

عمر هیزم طلب کرد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست اگر از خانه خارج نشوید خانه را با تمام ساکنانش به آتش میکشم.

به اون گفتند: ای عمر! فاطمه در این خانه است.

گفت: حتی اگر فاطمه هم باشد من تصمیم خود را عملی میکنم. ....

فاطمه جلوی درب ایستاد و فرمود: برای من دیدار هیچ مردمی همچون شما بد و نفرت انگیز نیست.

جنازه رسول خدا را روی دستان ما تنها گذارده، خلافت را میان خود سهم نمودید و در این خصوص از ما هیچ جویا نشده و حق ما را به ما بازنگرداندید.

الامامة و السیاسة جلد 1 صفحه 30 باب کیف کانت بیعة علی بن ابی طالب

هجوم سوم به خانه وحی در منابع اهل سنت (شبهات فاطمیه)

پس از دو هجومی که به خانه وحی صورت گرفت و مقامتی که از سوی حضرت زهرا(س) و امیرمومنان (ع) صورت گرفت این بار به شکل وقیحانه تری به ساحت مقدس فاطمه زهرا(س) هجوم آورده شد و حضرت امیر را به زور به مسجد بردند.

در همین هجوم بود که حضرت زهرا(س)به دست قنفذ مجروح شد.

بدین شکل که آنحضرت جلوی درب خانه بین مردم و امیرمومنان(ع)مانع شد.

قنفذ ملعون با تازیانه به آنحضرت نواخت، به طوری که وقتی حضرت زهرا(س) از دنیا میرفتند، به خاطر همان ضربه، اثری همچون دستبند بر بازویش به جای مانده بود.

همچنین در همین هجوم بود که حضرت محسن علیه السلام سقط شد و به شهادت رسید.

خداوند قنفذ و فرستنده او را لعنت کند.


***************************************

ابن عبد ربه معتزلی متوفای 328هــــ در کتاب«العِقد الفرید»وقتی اسامی افرادی را که با ابوبکر بیعت نکرده بودند را میشمرد میگوید:

آنها علی ، عباس ، زبیر ، و سعدبن عباده بودند.

اما علی ، عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند. ابوبکر به عمربن خطاب ماموریت داد تا برود و آنان را از خانه بیرون بیاورد و در صورت مقاومت با آنان درگیر شود.

عمر با شعله آتشی که همراه داشت، به سوی آنها حرکت کرد.

فاطمه چون با این صحنه مواجه گردید فرمود: ای پسر خطاب! آتش آورده ای تا خانه مرا بسوزانی؟

گفت آری. مگر آنکه به آنچه امت در آن داخل شده (بیعت با ابوبکر) شما هم داخل شوید.

العقد الفرید ، جلد5 ص 13

شهادت حضرت محسن علیه السلام در هجوم سوم (شبهات فاطمیه)

صفدی میگوید:

همانا عمر در روز بیعت آنقدر به شکم فاطمه زد تا اینکه محسن را سقط نمود.

الوافی بالوفیات، ج5 ص17

سندی دیگر در هجوم به خانه وحی (شبهات فاطمیه) - ابن ابی الحدید


ابن ابی الحدید مینویسد:

محمد بن یزید بن عبدالاکبر بغدادی(285-210)ادیب و نویسنده مشهور و صاحب آثار گران سنگ، در کتاب (الکامل)از عبدالرحمن بن عوف داستان آرزوهای ابوبکر را نوشته و به نقل از وی آورده است:

ای کاش خانه فاطمه را نگشوده و آن را به حال خود رها مینمودم، هر چند برای جنگ بسته باشد.

شرح نهج البلاغه ، ج20 ص24

  • عبدی