دانلودحجم فایل 3.84 MB
تالیف: مسلم بن حجاج نیشابوری
من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیه
«کسی که بمیرد و نشناسد امام زمانش را همانا با مرگ در جهالت مرده است »
شناخت موعود آخر الزمان و حجت بر حق زمان، تکلیف همیشه شیعه اهل بیت است.
در این باره روایات بسیاری در منابع روایی مسلمین اعم از شیعیان و برادران اهل تسنن آمده است.
واحد تحقیقات مرکز فرهنگی موعود، تحقیق و تفحص درباره روایات را در دستور کار خود قرار داده است.
این مقاله، در زمره اولین آثاری است که بحضور طالبان چشمه خورشید تقدیم می شود.
از دلایل عقلی و نقلی فراوانی استفاده می شود که باید همه انسانها در همه اعصار و امصار، امام زمان خود را بشناسند، وگرنه رشته اتصال آنان از آئین مقدس اسلام گسسته، به عهد بربریت و جاهلیت خواهند پیوست.
در این مقاله ما در صدد برشمردن دلایل عقلی و نقلی این حقیقت نیستیم، بلکه تنها از اسناد و مدارک حدیث معروف: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیة » سخن خواهیم گفت و تعبیرهای مختلف این حدیث شریف را به مقداری که در یک مقال بگنجد برخواهیم شمرد.
با توجه به این که این حدیث با تعبیرهای مختلفی در منابع اهل تشیع و تسنن آمده، متون وارده را با دقت کامل بررسی کرده، در سه بخش تقدیم خوانندگان گرامی می نماییم:
1-متونی که عینا - بدون هیچ کم و زیاد - در منابع شیعه و سنی آمده است.
2- متونی که فقط در منابع اهل سنت آمده است.
3- متونی که فقط در منابع شیعه وارد شده است.
بخش اول:
از جمله امامان بزرگ اهل تسنن که از پیشوایان و ائمه اربعه آنها می باشد ، ابوادریس شافعی است که مکرر به نظم ونثر ، اقرار و اعتراف به فضایل و مناقب اهل بیت و خاندان با عظمت پیامبر( صلی الله و علیه وآله و سلم) نموده...
علمای اهل تسنن می نویسند که :
روزی به امام شافعی گفتند که مردم صبر و طاقت ندارند مناقب و فضایل اهل بیت ( سلام الله علیه اجمعین) را بشنوند و اگر مشاهده کنند که یکی از ما ذکر فضایل اهل بیت را می نماید، می گویند: او رافضی است.
جناب شافعی فوری شعری را در مجلس انشاد نمود و حقایق را اشکار ساخت:
اذا فی مجلس ذکروا علیا و سبطیه و فاطمه الزکیه
فاجری بعضهم ذکری سواه فایقن انه سلقلقیه
اذا ذکروا علیا او بنیه تشاغل باالرویات العلیه
یقال تجاوزوا یا قوم هذا فهذا من حدیث الرافضیه
برئت الی المهیمن من ناس یرون الرفض حب الفاطمیه
علی آل الرسول صلوه ربی و لعنته لتلک الجاهلیه (1)
معنی:
زمانی که در مجلسی ذکر علی و فاطمه و حسن و حسین (صلوات الله علیه اجمعین) می شود، بعضی دشمنان برای انکه مردم را از ذکر آل محمد(صلوات الله علیه اجمعین) منصرف کنند، ذکری دیگری به میان می اوردند. پس یقین کنید ان کس که مانع ذکر این خانواده می شود سلقلق(=زنی که از دبرش حیض می شود) است.
الف: نقش ابوهریره و بعضی دیگر از صحابه در لعن امیرالمومنین امام علی (علیه السلام)
معاویه بن ابی سفیان جمعی از صحابه و تابعین را مامور کرد که اخبار قبیحه در طعن و بیزاری جستن از علی(ع) جعل نمایند و میان مردم انتشار دهند. فلذا آنها پیوسته مشغول این امر بودند و انتشار قبایح می دادند. از جمله ان اشخاص که جعل احادیث قبیحه در طعن و مذمت امیرالمومنین (ع) می نمودند، ابوهریره ، عمروعاص و مغیره بن شعیبه بودند. (1)
ب : خوش خدمتی ابوهریره به معاویه
وقتی ابوهریره وارد مسجد کوفه شد،کثرت استقبال کنندگان را که دید،برخاست و برای جلب توجه مردم ، گفت: ای مردم عراق ! ایا گمان می برید من بر خدا و پیغمبر دروغ روا می دارم و اتش جهنم را برای خود می خریم !! بشنوید از من که پیغمبرتان فرمود:
برای هر پیغمبری حرمی است و حرم من مدینه است. هر کس احداث حادثه ای در مدینه نماید بر او باد لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم،
آنگاه ابوهریره گفت : خدا را گواه می گیرم که علی در مدینه احداث حادثه نمود. ( یعنی مردم را تحریک نمود که به فرموده پیامبر بر علی لعنت بفرستند)
وقتی این خبر به معاویه رسید که ابوهریره همچو خدمتی به او کرده، ان هم در کوفه مرکز خلافت علی(ع)، دستور داد او را بیاورند و اکرامش کنند و به او جایزه بدهند، سپس او را والی مدینه گردانید.(2)
ابوهریره علاوه بر سب و لعن امیرالمومنین و همچنین در وضع و جعل احادیث علیه علی بن ابیطالب (ع) و حسنین (علیهما السلام) نقش اساسی داشت...
ابوهریره کسی است که سه سال شرف حضوردر خدمت پیامبر را داشته و جالب اینجاست که خود حدیث منع لعن علی (ع) را از پیامبر(ص) نقل می کند ولی با این وجود خود نقش اساسی در لعن و جعل احادیث علیه امیرالمومنین را داشته و این بزرگترین گناه وی است.
حدیث منع لعن و فضایل امیرالمومنین علی(علیه السلام):
علی مع القرآن و قرآن مع العلی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض. علی منی و انا من علی. من سبه فقد سبنی و من سبنی فقد سب الله.
علی با قران و قران با علی می باشد و هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. علی از من است و من از علی ام. هرکس او را سب (=لعن) کند مرا سب کرده و هرکس مرا سب کند خدا را سب کرده. (1)
أبو حنیفه گفته است: اگر مردى بیست سال دور از همسرش زندگى کند و در این مدّت رابطه اى با وى نداشته باشد و افرادى هم شهادت دهند که در مدّت بیست سال از جمع آنان جدا نشده، سپس همسرش باردار شود فرزند در رحم متعلّق به همان مرد است.
همچنین اگر پس از بازگشت از سفر بچّه اى یکساله یا بیشتر در آغوش همسرش دید، آن بچّه فرزند خود او خواهد بود.
( الایضاح - الفضل بن شاذان الأزدی ص 92)
حکم کسى که با تمام بدنش داخل فرج و عورت زن شود
خدا کند بیگانگان و افراد غیر آگاه از فقه و حقوق اسلامى اینگونه فتواها را نخوانند.
أحمد بن محمّد صاوى از فقیهان گروه و فرقه مالکى فتوا مى دهد: اگر شخصى با تمام بدنش داخل عورت زنى بشود نزد ما نصى بر حکم ووظیفه او نیست، ولى جناب شافعى گفته است: اگر اوّل با آلتش داخل شود بر هر دو غسل واجب است و گر نه واجب نیست.
گفته اند: عقل خوب چیزى است
آیا مطلب فوق امکان وقوعى دارد؟ آیا این سخنان جز از افراد مغرض صادر مى شود؟
أحمد حنبل در فتوایى عجیب و غریب در مورد بچّه اى که دو نفر در باره وى ادّعاى پدرى داشته باشند مى گوید: اگر هیچ یک از آن دو نفر دلیل و مدرک قانع کننده اى نداشته باشند و یا دلیل و مدرک هر یک در تضادّ و مخالف دیگرى بود باید آن کودک را بر کسى که قیافه شناس است عرضه کنند پس اگر او تشخیص داد که یکى از آن دو پدر آن کودک است به آن یک نفر ملحق مى شود واگر تشخیص داد که هر دو نفر پدر کودک هستند به هر دو ملحق مى شود و از هر دو ارث مى برد و آن دو نفر هم از او ارث مى برند.
· همچنین اگر بیش از یک نفر ادّعا داشته باشند، با تشخیص قیافه شناس به همه آنان تعلّق خواهد داشت.
· نقد این فتوا
· بر اساس این فتوا یک کودک در آن واحد مى تواند چندین پدر داشته باشد.
· اوّلاً: آیا عقل وعلم پذیراى چنین سخنى مى تواند باشد؟
· ثانیاً: انتساب بچه به پدر بر اساسا رأى و نظر قیافه شناس از رسوبات دوران جاهلیّت است و اسلام آن را نمى پذیرد.
· ثالثاً: این فتوا با سخن برخى از فقیهان اهل سنّت مخالفت دارد،
· ابن حزم مى گوید: یک انسان نمى تواند فرزند دو مرد و یا فرزند دو زن باشد.
چهار سال مدّت باردارى
· أحمد حنبل معتقد است که دوران بار دارى بیش از چهار سال نیست، پس اگر مردى همسرش را طلاق دهد یا به میرد و آن زن با شخص دیگرى ازدواج نکند وپس از گذشتن چهار سال از وفات شوهر و یا طلاق، فرزندى به دنیا آورد، آن بچّه متعلّق به همان پدر خواهد بود و عدّه طلاق هم تمام مى شود.
· آیا عقل انسان چنین سخنى را مى تواند بپذیرد؟ کدام زنى در دنیا تاکنون بیش از نُه ماه رحمش را گهواره طفلش قرار داده است، آیا با این فتواها راه زناکارى و روابط نامشروع را هموار نمى کنند؟
در چهار قسمت اثبات صیغه در نزد اهل سنت و شیعه را به صورت جامع و کامل میگیم.
ان شاء الله که شبهات و تردیدها برطرف شود .
قسمت اول
مساله متعه یا ازدواج موقت ، از جمله مسائلی است که اختلاف بین شیعه و سنی در مورد آن بسیار شدید بوده و اهل سنت از آن به عنوان حربه ای بر ضد شیعه استفاده می کنند .
اتفاق شیعه وسنی در تعریف متعه و ازدواج دانستن آن :
در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که همگی علمای مذاهب در این نکته اتفاق دارند که "متعه ازدواجی است که در آن مرد و زن مدت زمانی را برای عقد معین می کنند و پس از گذشتن مدت ، خود به خود محرمیت از بین رفته و احتیاجی به طلاق ندارد ".
قال أبو عمر (بن عبد البر) لم یختلف العلماء من السلف والخلف أنّ المتعة نکاح إلى أجل لا میراث فیه ، والفرقة تقع عند انقضاء الأجل من غیر طلاق. وقال ابن عطیة :
وکانت المتعة أن یتزوج الرجل المرأة بشاهدین وإذن الولی إلى أجل مسمّى ، وعلى أن لا میراث بینهما ، ویعطیها ما اتفقا علیه ، فإذا انقضت المدة فلیس له علیها سبیل ویستبرئ رحمها : لان الولد لا حق فیه بلا شک فإن لم تحمل حلت لغیره. (تفسیر قرطبی ج5 ص132)
ابو عمر (بن عبد البر) گفته است که هیچ یک از علمای سلف و گذشته در این اختلاف نداشته اند که متعه ، ازدواجی است که در آن ارث نیست و جدایی در آن با گذشتن مدت و بدون طلاق صورت می گیرد . وابن عطیه گفته است : متعه این است که شخص با زن ازدواج کند و دو شاهد و اذن ولی داشته باشد و تاریخ (برای انتهای عقد) معین کند . و چنین است که ارثی در بین آن دو نباشد و اینکه هر مقداری را که بر آن موافقت نمودند ، (به عنوان مهر زن ) به وی بدهد . پس وقتی که مدت زمان گذشت دیگر مرد راهی بر این زن نخواهد داشت ( دیگر همسر او نیست ) و زن باید عده نگه دارد . زیرا فرزند در متعه به پدر ملحق می شود . پس اگر این زن عده باردار نمی شد (عده نداشت) برای دیگران حلال می شود ( می توانند با وی ازدواج کنند)
علی بن ابیطالب، با توجه به آیات قرآن و فرمایشات پیامبر و به اعتراف تمامی مسلمین و از تمامی مذاهب اسلام، به عنوان پدر یتیمان شناخته میشود و دیگر جایی برای بیان مجدد و اثبات آن باقی نمی ماند.
ولی کسی که از طرف اهل سنت به عنوان ام المومنین شناخته میشود و عنوان مادر را برای مسلمانان یدک می کشد با یتیمان چه رفتاری می تواند داشته باشد؟
و به زبانی ساده، یک مادر نسبت به هر کودکی حتی اگر یتیم باشد چه نوع واکنشی از خود نشان میدهد ؟
با جستجو در منابع اهل سنت متأسفانه به روایاتی بر میخوریم که عایشه دختر ابوبکر و همسر پیامبر گرامی اسلام (ص) ، یتیمان را به شدت کتک میزد؛ به گونهای که یتیم همانند شخص مردهای به زمین میافتاد.
نکته جالب توجه در زندگی دختر ابو بکر در رفتار با یتیمان، این قشر ضعیف و بیپناه جامعه اسلامی، این است که زدن یتیم را برای زنان دیگر به عنوان «ادب الیتیم» نیز مطرح میکرد و آنان را به انجام این کار تشویق مینمود و برای ترغیب شدن آنان رفتار خودش را به عنوان سر مشق ارائه میداد.
نکته مسلم این است که این طریقه و روش رسول گرامی اسلام نبودهاست؛ چرا که تمام رفتار و گفتار آن حضرت از وحی الهی سرچشمه گرفتهاست و طبق آیات قرآن، رسول خدا صلی الله علیه وآله مأمور بودند که حتی بر یتیمان قهر و غضب هم نکنند؛ چه رسد به اینکه به ضرب و جرح آنان اقدام نمایند.
متعه حلال قرآن و سنت رسول خدا (ص)
متعه یا همان صیغه در قرآن کریم نیز مطرح شده است که متن و ترجمه آیه چنین است :
«فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً»نساء، آیه 24.
«و زنانى را که متعه (ازدواج موقت) میکنید. واجب است است مهرشان را بپردازید».
حال در این قسمت به بررسی متعه در سنت رسول خدا (ص) از معتبرترین کتب خود مخالفین می پردازیم :
این مطلب در کتاب صحیح بخاری - چاپ دار ابن کثیر - کتاب التفسیر - باب فمن تمتع بالعمرة الی الحج - صفحه ۱۱۰۷ - حدیث ۴۵۱۸ موجود می باشد.
به گزارش «شیعه نیوز»، دیوان عالی آمریکا هفته جاری با ۵ رای موافق در برابر ۴ رای مخالف، ازدواج همجنسگرایان را تایید کرد.
«عائض بن عبدالله القرنی» مفتی وهابی سعودی در واکنش به این موضوع گفت: ازدواج همجنسگرایان که آمریکا آن را تایید کرد جنبه ای از جنبه های دین است.
وی سپس ادعا کرد: مسأله ازواج در اسلام لزوما درباره ۲ جنس مخالف یعنی زن و مرد نیست بلکه در برخی حالات شامل ازدواج دو همجنس نیز می شود.
القرنی افزود: ازدواج همجنس گرایان در مذهب ما شروط سختی دارد که آن را پیچیده کرده است و در پی آن جامعه آن را بعید اعلام کرده است.
این مفتی وهابی که فتواهایی بحث برانگیز دارد لواط و ازدواج همجنسگرایان در اسلام را بر مبنای اصرار شریعت به نزدیکی بین افراد و دوستی میان آنها مجاز دانست.
القرنی تصریح کرد: این روابط زمانی که ضرورت اقتضا کند واجب است. وی تاکید کرد برخی از زندانیان و به گفته وی مجاهدان اقدام به انجام لواط در زندان و جبهه جنگ کرده اند زیرا ضرورت این اقتضا را به وجود آورده است.
پیشبینی می شود که این فتوای القرنی با واکنشهای مختلفی روبرو شود.
به گزارش «شیعه نیوز»، در ادامه اظهار نظر جالب مفتی های سعودی این بار یکی دیگر از آنها شگفتی آفرید.
شیخ خالد الحربی، مفتی سعودی در توییتر خود مدعی شد مقبره ابن ملجم مرادی قاتل حضرت علی (علیه السلام) مکانی مقدس در شمال تهران است!
مطلبی بسیار جالب و خواندنی . . .
چرا در میان مذاهب اسلامی، شدیدترین هجمهها علیه فرهنگ شیعه است و سایر مذاهب از این تهاجم در امان هستند؟
در اینجا باید گفت: تنها مذهبی که بنای ظلمستیزی دارد و حاضر نیست با ظلم و استبداد، حتی یک لحظه هم روحیه آشتیپذیری داشته باشد، مذهب شیعه است. مذهب شیعه است که شعار رهبرش و امیرالمؤمنین آنها این است :
قبل از ورود به اصل بحث، چند نکته را به عنوان مقدمه عرض میکنم و از عزیزان تقاضا دارم نسبت به این مقدمه که از ذی المقدمه با ارزشتر است، توجه ویژهای داشته باشند.
نکته اول:
چرا در میان مذاهب اسلامی، شدیدترین هجمهها علیه فرهنگ شیعه است و سایر مذاهب از این تهاجم در امان هستند؟
در اینجا باید گفت: تنها مذهبی که بنای ظلمستیزی دارد و حاضر نیست با ظلم و استبداد، حتی یک لحظه هم روحیه آشتیپذیری داشته باشد، مذهب شیعه است. مذهب شیعه است که شعار رهبرش و امیرالمؤمنین آنها این است:
کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.
نهجالبلاغه، نامه47
شعار دیگر مذاهب با تبعیت از بزرگان و رؤسای خویش، این است:
أطیعوا أمراءکم ما کان، فإنهم یؤجرون علیه و تؤجرون بطاعتکم
السنن الکبرى للبیهقی، ج8، ص159 – مجمع الزوائد للهیثمی، ج5، ص219 – المعجم الکبیر للطبرانی، ج20، ص278
پاسخ اول:
دانشمندان مسلمان در باره این که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم چگونه از دنیا رفت ، دیدگاههای گوناگونی دارند ؛
بسیاری از علمای شیعه و سنی معتقدند که آن حضرت را مسموم کردند و همین سم در بدن آن حضرت اثر کرده و او را به شهادت رسانده است .
حاکم نیشابوری عالم معروف اهل سنت در کتاب معتبر المستدرک علی الصحیحین مینویسد :
ثنا داود بن یزید الأودی قال سمعت الشعبی یقول والله لقد سم رسول الله صلى الله علیه وآله وسم أبو بکر الصدیق وقتل عمر بن الخطاب صبرا وقتل عثمان بن عفان صبرا وقتل علی بن أبی طالب صبرا وسم الحسن بن علی وقتل الحسین ابن علی صبرا رضی الله عنهم فما نرجو بعدهم .
المستدرک - الحاکم النیسابوری - ج 3 - ص 59 .
داود بن یزید گوید که از شعبی شنیدم که می گفت : به خدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سمّ کشته شدند و عمر و عثمان و علی بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن علی با سم و حسین بن علی با شمشیر کشته شد .
و نیز ابن کثیر دمشقی سلفی که امروزه وهابیت برای سخن او ارزش ویژهای قائل هستند به نقل از بیهقی مینویسد
عن عبد الله بن مسعود ، قال : لئن أحلف تسعا أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قتل قتلا أحب إلى من أن أحلف واحدة أنه لم یقتل ، وذلک أن الله اتخذه نبیا واتخذه شهیدا .
السیرة النبویة - ابن کثیر - ج 4 - ص 449 – 450 .