دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها
۰۹
ارديبهشت

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمود: عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ؛ علیّ بن ابی‌طالب'ریسمان محکم خداست.

سوره آل عمران آیه 103 می‌فرماید: وَ اعْتَصِمُوا به حبل اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا؛ «و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید، و پراکنده نشوید.»

 

درباره این‌که منظور از «حبل‌الله» چیست؟

مفسران قرآن، احتمالات مختلفی ذکر کرده‌اند: ازجمله آنها قرآن، اسلام، پیامبر و علی و اولاد معصوم او را ذکر کرده‌اند.[1]

 

در رروایات معصومین نیز معانی مختلف نقل‌شده، ولی بیش‌تر به ولایت علی (علیه‌السلام) تأکید شده است که به چند مورد از آنها اشاره می‌شود:

الف) در حدیثی از امام سجاد (علیه‌السلام) روایت شده است:

«وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآن؛[2] منظور از «حبل‌الله» همان قرآن است.»

 

ب) شخصی به نام «ابن یزید» می‌گوید: تفسیر آیه را از ابوالحسن امام کاظم (علیه‌السلام)) پرسیدم؟

فرمود: «عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ؛[3]

علیّ بن ابی‌طالب'ریسمان محکم خداست.»

 

ج) از امام سجاد (ع) روایت شده است: روزی رسول خدا (ص) به اصحاب خود که در مسجد بودند، فرمود:

مردی از اهل بهشت اکنون به مسجد می‌آید و از مطلب مهمّی که برای او ضروری است، سؤال خواهد کرد، پس مردی وارد شد که شبیه مردم مصر بود، سلام داد، نشست و گفت: یا رسول‌الله! خدا فرموده است وَ اعْتَصِمُوا به حبل اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا ؛[4]

منظور از «حبل‌الله» که ما موظّف به تمسّک به آن شده‌ایم، چیست؟

 

 

رسول خدا (ص) لحظه‌ای سکوت کرد، بعد سرش را بلند کرد و به سوی علیّ بن ابی‌طالب'اشاره نمود و فرمود:

«هَذَا حَبْلُ اللَّهِ الَّذِی مَنْ تَمَسَّکَ بِهِ عُصِمَ فِی دُنْیَاهُ وَ لَمْ یَضِلَّ فِی آخِرَتِهِ؛

این علی (علیه‌السلام) همان «حبل‌الله» است که هر کس به او تمسک کند، نسبت به دنیایش مصون می‌ماند و نسبت به آخرتش گمراه نمی‌شود.»

آن مرد برخاست علی (ع) را در آغوش گرفت درحالی‌که می‌گفت:

«اعْتَصَمْتُ به حبل اللَّهِ وَ حَبْلِ رَسُولِه؛ به ریسمان خدا و ریسمان پیامبرش تمسک کردم.»

سپس خداحافظی کرد و رفت،‌ در اینجا «یکی از اصحاب» گفت: یا رسول‌الله! بروم از آن مرد بخواهم که برای من استغفار کند؟

حضرت فرمود: برایت مفید خواهد بود!

 

 باعجله رفت، به او رسید و از او درخواست کرد که برایش استغفار نماید،‌ آن مرد گفت: آیا فهمیدی که پیامبر(ص) چه فرمود و من چه گفتم؟

گفت:‌ آری.

مرد گفت: «إِنْ کُنْتَ مُتَمَسِّکاً بِذَلِکَ الْحَبْلِ فَغَفَرَ اللَّهُ لَکَ وَ إِلَّا فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَکَ؛

اگر تو، به آن حبل الهی تمسک کرده‌ای، خدا تو را بیامرزد، وگرنه،‌ خدا تو را نیامرزد.»

این جمله را گفت و رفت.[5]

قریب به مضمون فوق، از امام صادق (ع) نیز روایت شده است.[6]

 

د) ابان بن تغلب از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود:

«نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ اعْتَصِمُوا به حبل اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛[7]

ما (اهل‌بیت) همان ریسمان الهی هستیم که خدا فرموده است: و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و پراکنده نشوید.»

 

در تفسیر آیه مذکور احادیث بسیاری وجود دارد که اکثر آنها «حبل‌الله» را به ولایت علی (ع) و اولاد معصوم او تطبیق کرده‌اند.[8]

ولی روشن است که این احادیث، با تفسیر «حبل‌الله» به اسلام و قرآن یا پیامبر-منافات ندارد، زیرا منظور از «حبل‌الله» هرگونه وسیله ارتباط با ذات پاک خدای مهربان است،‌ خواه این وسیله، اسلام باشد،  یا قرآن، یا پیامبر و یا جانشینان او که علی (ع) و فرزندان پاک و معصوم او هستند،‌ همه این مصادیق،‌ در مفهوم وسیع «ارتباط باخدا» که از «حبل‌الله» استفاده می‌شود، جمع است.

 

 

حکمت تعبیر به حبل‌الله:

نکتة جالب این‌که تعبیر از مصادیق مزبور، به «حبل‌الله» درواقع اشاره به یک حقیقت است، که انسان بدون داشتن مربی و راهنما، در جهل و نادانی باقی می‌ماند، و برای نجات از چاه نیاز به رشته و ریسمان محکمی دارد که به آن چنگ بزند و بیرون آید، این رشته محکم همان ارتباط باخدا از قرآن و آورنده قرآن و جانشینان واقعی او می‌باشد که مردم را از سطوح پایین و پست، بالا برده و به آسمان تکامل معنوی و مادی می‌رسانند.[9]

 

پس نتیجه می‌گیریم که:‌ » حبل الله» و ریسمان الهی برای نجات از هلاکت، مصادیقی دارد که ولایت امیرمؤمنان و یازده فرزند معصوم او، از مصادیق روشن آن است. و ما موظّفیم که به ولایت آنان تمسک کرده و از دستورات آنان پیروی نماییم. همچنان‌که از امام باقر (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود:

آلُمُحَمَّدٍهُمْ حَبْلُاللَّهِ الْمَتِینُ الَّذِی أُمِرَبِالِاعْتِصَامِ بِهِ فَقَالَوَ اعْتَصِمُوابِحَبْلِاللَّهِ جَمِیعاًوَلاتَفَرَّقُوا؛[10]

آل محمد-،‌ همان «حبل‌الله» هستند که برای تمسّک به آن، از سوی خدا دستور داده‌شده است، سپس این آیه را تلاوت نمود وَاعْتَصِمُوابِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاًوَلاتَفَرَّقُوا

 

 

پی‌نوشت:

[1]. المیزان، محمدحسین طباطبایی، ج‏3، ص‏369؛ تفسیر نمونه، ج‏3، ص‏41.

[2]. المیزان، محمد حسین طباطبایی، ج‏3، ص‏378؛ نور الثقلین، ج‏1، ص‏377، ح 306.

[3]. تفسیر عیاشی، ج‏1، ص‏194؛ البرهان، بحرانی، ج1، ص‏672،‌ح 7، نور الثقلین، حویزی، ج‏1، ص‏377، ح303.

[4]. بحار الانوار، محمّدباقر مجلسی، ج‏36ف ص‏15 و 16، ح 3؛ البرهان، بحرانی، ج‏1، ص‏670.

[5]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج‏36، ص‏15 و 16، ح 3؛ البرهان، بحرانی، ج‏1، ص‏670.

[6]. همان، ص‏18 و 19، ح 11.

[7]. همان، ص‏19، ح 12؛ البرهان، بحرانی، ج‏1، ص672.

[8]. ر.ک: تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج‏1، ص‏377 و 378؛ البرهان، بحرانی، ج‏1، ص‏668 ـ 672؛ بحار‏الانوار، مجلسی، ج‏36، ص‏15 ـ 20.

[9]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و همکاران، ج‏3، ص42.

[10]. تفسیر عیاشی، ج‏1، ص‏194؛ البرهان، بحرانی، ج1، ص‏672، ح 8؛ نور الثقلین، حویزی، ج‏1، ص‏377، ح 304؛ المیزان،‌ محمدحسین طباطبایی، ج‏4، ص378.

 


برگرفته شده از http://ahlolbait.blog.ir
  • عبدی
۰۹
ارديبهشت

بر اساس روایات و نیز علم نجوم و اخترشناسی ؛ خواندن عقد ازدواج ،مسافرت ،اقدام برای بچه دار شدن (انعقاد نطفه) ،افتتاح کار و کسب و تجارت ،حجامت ،تعیین و تغییر نام ، گذاشتن سنگ بنای کارهای مهم و بطور کلی انجام هر یک از کارهای اساسی در روزهای نحس و قمر در عقرب هم از نظر علماء دینی و هم از نظر منجّمین توصیه نمیگردد بلکه علما فتوی به کراهت اعمال بالا در ایام قمر در عقرب داده اند .

  • عبدی
۰۹
ارديبهشت


در مورد تاریخ تولّد امام مهدی (عج) چهار قول وجود دارد:


قول اوّل ـ این قول که معروف ترین و مستندترین قول است، تاریخ تولّد آن حضرت را نیمه شعبان سال 255 هـ. ق می داند.
ثقة الإسلام کلینی می‌نویسد: «امام مهدی ـ علیه السلام ـ در نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج هجری قمری متولد شده است».[1]

  • عبدی
۰۹
ارديبهشت

  • عبدی
۰۹
ارديبهشت

از جمله گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده زنا است، چنان که در روایات فرموده‌اند و برای کبیره بودنش به آیه‌ ۶۸ سوره‌ فرقان تمسک شده که می‌فرماید: «از جمله صفات بندگان خدا آن است که نپرستند و نخوانند با خدای به حق، خدای دیگری را (یعنی مشرک نباشند) و آن نفسی که خدا کشتنش را حرام فرموده نکشند و زنا نکنند، و کسی که اینها را به جا آورد (شرک، قتل، زنا)، برسد و ببیند جزای خود را که شکنجه‌اش در روز قیامت دو چندان است و همیشه به خواری در آتش است».[۱]

  • عبدی
۰۹
ارديبهشت

مرگ حضرت آدم (ع) چگونه بود؟ محل دفنش کجاست؟

پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه (شفقنا) ، پس از تولد شیث، چون زمان فوت آدم (علیه السلام) فرارسید خداوند به او امر نمود که آنچه را به تو تعلیم دادم به بهترین فرزندانت وصیت کن. و حضرت آدم (علیه السلام) نیز جمیع فرزندان خود را جمع نمود و فرمود که هبه الله (شیث) جانشین من بعد از شما می باشد و همه این دستور پدر را اطاعت نمودند.

وصیت های آدم قبل از فوت!

به سند معتبر از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده است که: آدم (علیه السلام) دستور داد تا تابوتی ساختند و علم خود و اسماء و وصیتش را در آن نهاد و به حضرت شیث سپرد و گفت:

  • عبدی
۰۹
ارديبهشت
در پی کمپین جدید زنان عربستان سعودی برای داشتن حق رانندگی با واکنش شیخ معروف وهابی این کشور مواجه شد.

جام دینی: به گزارش بی بی سی فارسی، در پی کمپین جدید زنان عربستان سعودی برای داشتن اجازه رانندگی، اکنون شیخ صالح اللحیدان، یکی از روحانیون معروف وهابی عربستان سعودی به بیان رانندگی نکردن زنان پرداخت.

وی بدون هیچ گونه دلیل و مدرکی و در راستای دیگر اقدامات غیرمنطقی وهابیت در این کشور می‌گوید:« رانندگی به تخمدان‌های زنان آسیب می‌رساند.»

  • عبدی
۰۹
ارديبهشت

آثار برجاى مانده از قوم ثمود، مقبره حضرت ایوب ، مقبره حضرت داوود، مرقد حضرت ابراهیم ، محل ولادت حضرت ابراهیم، دستخط منسوب به ادریس نبى، غارى که حضرت موسى در آن پناه گرفت، مقبره حضرت هارون، مقبره حضرت هود، مقبره حضرت لوط، مقام حضرت ابراهیم، عصاى حضرت موسى، مقبره حضرت نوح، کشتى حضرت نوح ...

 
  • عبدی
۰۹
ارديبهشت

به گزارش «شیعه نیوز»، جده یکی از شهرهای تاریخی حجاز است که پیشینه آن به سده‌های پیش از اسلام می‌رسد. وجود کتیبه‌هایی از قوم ثمود در کوه‌های شرقی جده گزارش شده است. به گزارشی، نخستین ساکنان این شهر قبیله قُضاعه بودند که در این منطقه ساکن شدند. سپس این شهر به عنوان بندرگاه به دست ایرانیان و به نقلی، شاهان ساسانی ساخته شد.
 
  • عبدی
۰۷
ارديبهشت

چرا آنهائی که زود می‌میرند دارای قیامت برزخی طولانی نسبت به آنهایی که دیرتر می‌میرند هستند و این با عدالت خداوندی سازگاری ندارد.؟ شما چطور این مسئله رو توجیه میکنید منتظر جواب شما هستم.

پاسخ:
اولا
گذشت زمان آن طور که ما حساب می کنیم مربوط به این دنیاست و وقتی روح از بدن فارغ شد به عالم مجردات می پیوندد و زمان در مجردات آن عالَم معنای دیگری دارد(*).

ثانیا
عالم برزخ مطلقا جای بدی نیست بلکه آینه تمام نمای اعمال آدمی در طول دوران زندگی او می باشد در واقع با انتخابی آزادانه چنین برگی از زندگی بروی خودش گشوده است حال اگر نیکوکار باشد عالم برزخ او باغی از باغهای بهشت خواهد بود و اگر بدکار بوده و موفق به توبه نشده باشد عالم برزخش حفره ای از حفره های جهنم می باشد(**) این دقیقا مطابق با عدالت خداست گندم از گندم بروید جو زجو یعنی همین.
ــــــــــــــــ
(*)ُ وَ إِنَّ یَوْماً عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (سوره حج آیه 47)و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایى است که شما مى‏شمرید!
(**) َ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ، امام سجاد علیه السلام فرمودند: قبر باغی از باغهای بهشت یا چاهی از چاه های جهنم است. بحار الانوار ج 6 ص 214

  • عبدی
۰۷
ارديبهشت

این سوال چنانچه از توضیحات آن بر می آید ، درمورد دایره قدرت خداوند و نیز قدرت عقل است و اینکه کدامیک بر دیگری مقدم است ؟ اما رابطه عقل و قدرت مطلق خدا چیست ؟ خداوند قادر مطلق است و جهان را (همچنین عقل را ) می آفریند . عقل قوه ای است که دارای ادراک است . عقل از مشاهده پدیده های جهان پی می برد که با اوصافی که از جهان خارج درک می کند ، وقوع برخی پدیده ها محال است و این استحاله به ذات آنها باز می گردد نه اینکه فاعل ، قدرت انجام آنها را نداشته باشد . به طور مثال (در مورداجتماع ضدین) عقل با درک یک ضد در محل الف ، همچنین با درک ضد دیگر در محل ب و تفکر بر این دو به این نتیجه می رسد که این دو ضد هردو با هم در زمان واحد نمی توانند در محل ج حضور داشته باشند فلذا حکم به محال بودن آن می کند و این محال بودن به خاطر شرایط خود ضدین است نه به خاطر شخصی که می خواهد این دو را در مکانی جمع کند .

  • عبدی
۰۷
ارديبهشت

گفته شده خداوند از رگ قلب به ما نزدیکتر است ولی در درون ما نیست و ما در درون او نیستیم و در نهج البلاغه به زیبای هرچه تمامتر این موضوع گفته شده یک نمونه از ان اینکه و آنکه به سوى او اشارت کند محدودش پنداشته و هر که محدودش پندارد ، او را بر شمرده است و هر که گوید که خدا در چیست ، خدا را درون چیزى قرار داده و هر که گوید که خدا بر روى چیزى جاى دارد ، دیگر جایها را از وجود او تهى کرده است .
یا امام رضا در مورد این موضوع به ریبای سخن میگویند پس سوال اینجا است چکونه از لحاظ عقلی این موضوغ قابل گفتن است

  • عبدی
۰۷
ارديبهشت

واژه تکبر برای خداوند یک بار در قرآن استعمال شده است:

«هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»،و خدایى است که معبودى جز او نیست، حاکم و مالک اصلى اوست، از هر عیب منزّه است، به کسى یتم نمى‏کند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندى شکست‏ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى‏کند، و شایسته عظمت است خداوند منزّه است از آنچه شریک براى او قرار مى‏دهند.(1)

تکبّر از باب تفعّل و به معنای تلبّس است، یعنی چیزی که شایسته و برازنده است، بزرگی خدا برازنده اوست، در واقع فقط او می توان نام خودش را بزرگ بنهد، بزرگی خدا از جمیع جهات اگر لحاظ شود تمامش بار مثبت خواهد بود، بزرگی در قدرت، بزرگی در رحمت، در عفو و گذشت و کرامت و غیره و غیره که تماما صفات جمال است، بر خلاف متکبری که بر انسانها اطلاق می شود.

انسان متکبر سراسر نکبت و خفت و خلاصه مجموعه ای از بدیهاست، زیرا شخص متکبر از روی جهالتش خود را بزرگ دانسته در حالی که اگر عقل خود را به کار می بست، بزرگی را فقط و فقط از آنِ خدا می دانست، و همین جهل او سرچشمه همه رذالتها و جنایتهاست، جنایت در حق خود و دیگران.

مولا علی علیه السلام در وصف خداوند چنین می فرماید:
«کَبِیرٌ لَا یُوصَفُ بِالْجَفَاء»، بزرگی که جفا کار خوانده نمی شود.(2)

افراد زیادی ادعای بزرگی دارند و تنها راه اثبات بزرگی را ظلم و جنایت به زیر دست می دانند.

ـــــــــــــــــــــ
(1) حشر/23.
(2) بحار الانوار، ج 4 ،ص 53.

  • عبدی
۰۷
ارديبهشت

شیعیان با بیان فضایل برای امامان خود چه هدفی دارند؟

ذکر بیان فضائل ائمه تنها مربوط به شیعیان نیست بلکه خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز به فضائل ایشان اشاره کرده اند.
دلایلی که برای ذکر فضائل اهل بیت می توان به آن ها اشاره کرد را می توان چنین نام برد:

  • عبدی
۰۷
ارديبهشت

چرا پیامبر و امام باید جاذبه و دافعه داشته باشند؟

یکی از خصوصیات انبیاء و اوصیای الهی قدرت جاذبه آن ها بوده است . در حقیقت علت اساسى جذب و دفع را باید در سنخیت و تضاد جستجو کرد. افراد از لحاظ جاذبه و دافعه نسبت به افراد دیگر انسان، یکسان نیستند بلکه به طبقات مختلفىتقسیممى‏ شوند:

(1)- افرادى که نه جاذبه دارند و نه دافعه : اینان،افرادی ساقط و بى‏ اثر هستند.

(2)- مردمىکه جاذبه دارند اما دافعه ندارند؛ با همه مى‏جوشند و گرم مى‏گیرند و همه مردم از همه طبقات را مرید خود مى‏ کنند(انسان های دو رو)

  • عبدی