دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۴۹۰ مطلب با موضوع «تشیع و اعتقادات» ثبت شده است

۲۲
مرداد

برای کسانی که با قرآن کریم و سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ اندک آشنایی دارند، این اشکال مطرح است که اگر پیامبران، معصوم بوده‎اند:
اولاً: چرا در قرآن به آنان نسبت گناه داده شده است؟
ثانیاً: چرا پیامبران و امامان معصوم، گاهی خود را گناهکار خوانده و از خدا طلب آمرزش کرده‎اند؟

برای پاسخ به این اشکال، باید توجه داشت که گناه، مصادیق و مراتب گوناگونی دارد که با تفکیک آن‎ها از یکدیگر بسیاری از اشتباهات و اشکال‎هایی که دربارة عصمت پیامبران و اولیای خدا مطرح شده است، حل خواهد شد. این موارد عبارتند از:
1. مخالفت با اوامر و نواهی «مولوی» که در محدودة واجب و حرام ـ مانند دروغگویی، دزدی، ترک نماز و روزة واجب و در یک کلمه ترک واجبات، ارتکاب محرمات ـ شکل می‎گیرد. و رایج‎ترین معنای گناه همین مورد است، و دلایل عقلی و نقلی، بر عصمت پیامبران و دیگر معصومان از این گناه دلالت دارد و در هیچ منبع و مأخذی، چنین گناهی به آنان نسبت داده نشده است.  


2. انجام کاری از شخصی که دارای مقام علمی و معنوی فوق العاده‎ای است، با توجه به مقام ویژة او بهتر است که این گونه کارها از وی صادر نشود، هر چند آن کار در مقایسه با نوع مکلفان، عملی ناشایسته به شمار نمی‎رود. این‎گونه گناه را «ترک اولی» می‎گویند. 
 

  • عبدی
۲۲
مرداد

برای روشن شدن موضوع مورد پرسش توجه به چند نکته ضروری است:

1. شیعه به عنوان یک مکتب فکری، اصول عقلی را قبول دارد که شرع نیز دست تأیید بر آنها زده است. تقدم این اصول بر هر عقیده‌ی دیگری از لوازم اعتقادی شیعه بوده که بدان افتخاز نیز می‌کند. به عنوان نمونه، وقتی در علم کلام ثابت شد که خداوند نمی‌تواند دارای جسم باشد، نمی‌توان آیاتی که دلالت بر جسم داشتن خداوند دارند را بر همین معنا حمل کرد، بلکه باید دید منظور خداوند از این چه بوده و آن معنا قطعاً جسم داشتن خداوند نیست.

2. آیات قرآن قابلیت و قدرت تفسیر یکدیگر را دارند، حتی در برخی مواقع یک آیه را نباید به تنهایی معنا کرد، بلکه باید آیات دیگر را در کشف مقصود خداوند از آیه مورد نظر، در نظر داشت. به گونه‌ای اگر برخی آیات را به ‌صورت جداگانه تحلیل کنیم، نمی‌توانیم به حقیقت قرآن پی‌ببریم.

حال با توجه به این نکات، به بحث مورد نظر بر می‌گردیم. بحث عصمت از جمله اعتقاداتی است که ادله عقلی مختلفی بر آن إقامه شده و بحث‌های مفصلی پیرامون آن در علم کلام شکل گرفته است.[1]

  • عبدی
۲۲
مرداد

آیا حصول معرفت فقط باعقل امکان پذیر است؟ چرا؟ فرق تقیه بامصلحت؟ فرق معرفت با درک؟

2002.jpg
1ـ معرفت بر دو گونه است:

معرفت حصولی (مفهومی) و معرفت حضوری(اتّحاد با خود حقیقت).
در معرفت حضوری یا شهودی، هیچ ابزار ادراکی به کار گرفته نمی شود؛ بلکه خود نفس آدمی است که با خود معلول تماسّ مستقیم پیدا نموده آن را ادراک می نماید. مثلاً ادراک ما از خودمان، از عقل داشتن خودمان، از اراده داشتن خودمان، از صور ذهنی خودمان، از شادی و غم خودمان و ... ادراک حضوری است؛ یعنی ما برای درک این امور، نیازی به حواسّ پنجگانه یا عقل نداریم. اگر نفس آدمی قوّت بگیرد، می توان امروی بیرون از خود را هم به همین نحو ادراک نماید، که در عرفان، از آن با عنوان کشف و شهود یاد می کنند. خوابهای صادقه نیز در حقیقت نوعی کشف و شهود ضعیف تلقّی می شوند.
امّا در معرفت حصولی(مفهومی)، ما خود معلوم را مستقیماً ادراک نمی کنیم، بلکه آن را به واسطه ی مفهوم ذهنی اش ادراک می کنیم. خود این مفهوم نیز از راههای مختلف در ذهن ما ایجاد می شوند. گاه آن را عقل تولید می کند، گاه قوّه ی واهمه و گاه قوّه ی خیال. لکن بسیاری از تولیدات این سه قوّه، محتاج موادّ اوّلیّه ای هستند که باید حواسّ پنجگانه آنها را فراهم سازند. لذا معرفتهای حصولی را به چهار گونه تقسیم می کنند: معرفت حسّی، معرفت خیالی، معرفت وهمی، معرفت عقلی. دقّت شود که هر سه قوّه ی عقل و وهم و خیال، قدرت استدلال هم دارند. لذا هر استدلالی کار عقل نیست.

  • عبدی
۱۹
مرداد

http://ahlolbait.com/files/12/image/download_19.jpg

گفتن این‌که تاریخ ۲۵۰ ساله‌ اهل بیت (ع) حکایت درخشش نوری واحد است، به زبان،  ساده است اما نشان‌دادن آن با جزئیات و در قالب بیش از چهار هزار صفحه کتاب و ذیل سرفصل‌های مختلف و با بهره‌گیری از منابع متعدد، کار دشواری است که مجموعه‌ ۱۴ جلدی اعلام‌الهدایة از عهده‌ آن برآمده است.

 دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد اول: حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد دوم: حضرت علی بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد سوم: حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد چهارم: حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد پنجم: حضرت امام حسین علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد ششم: حضرت امام سجاد علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد هفتم: حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد هشتم: حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد نهم: حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد دهم: حضرت امام رضا علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد یازدهم: حضرت امام محمد تقی علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد دوازدهم: حضرت امام علی‌النقی علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد سیزدهم: حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام
دانلود کتاب "پیشوایان هدایت" جلد چهاردهم: حضرت امام مهدی علیه‌السلام

هر کتاب: 2 مگابایت

  • عبدی
۱۶
مرداد
  • عبدی
۱۶
مرداد
  • عبدی
۱۶
مرداد
  • عبدی
۱۶
مرداد
  • عبدی
۱۶
مرداد

تعریف شفاعت نزد اهل لغت

خلیل بن احمد فراهیدی‌ ( متوفی 150 ) در کتاب العین می فرماید : الشافع : الطالب لغیره ، وتقول استشفعت بفلان فتشفع لی إلیه فشفعه فی . والإسم : الشفاعة . واسم الطالب : الشفیع .
کتاب العین ج 1 ص 260 .

شافع یعنی کسی که از غیر خودش طلب شفاعت می کند و می گوید نزد فلان شخص واسطه و شفیع من باش . اسم مصدر ( حاصل و نتیجه مصدر ) آن شفاعت است و کسی را که طلب شفاعت می کند شفیع می نامند .

راغب اصفهانی در کتاب المفردات می گوید : الشفع : ضم الشئ إلى مثله ویقال للمشفوع شفع .

المفردات ص 263 .

الشفع به معنای‌ ضمیمه کردن چیزی به مثل خودش است و به مشفوع گفته می شود

زَبیدی نیز در تاج العروس ج 5 ، ص 401 همین مطلب را می گو ید .

  • عبدی
۱۵
مرداد

8859.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:
زندگانی حضرت زینب (ع)

ولادت ؛ نام و کنیه ؛ دوران کودکی ،

ازدواج با عبداللَّه بن جعفر ،

همسر حضرت زینب ،

داستانهایی از سخاوت عبداللَّه بن جعفر

شمّه ای از فضایل زینب(ع) ،

سفر تاریخی زینب به کربلا ،

ورود زینب به کربلا و ماجرای شب و روز عاشورا ،

در شب عاشورا؛ در روز عاشورا ،

یک فراز دیگر؛ عصر عاشورا ،

روز یازدهم محرم ؛ به سوی کوفه ،

در کوفه خطبه آتشین زینب در مجلس پسر زیاد؛ جلوگیری زینب از قتل امام (ع) ؛ در شام ؛ مسیر اهل بیت ؛ در بارگاه یزید؛ اشعار کفرآمیز یزید؛ خطبه زینب در شام ؛ بازگشت به مدینه ؛ محل دفن ؛ فرزندان زینب (ع)

حجم : 1 MB
دانلود

  • عبدی
۱۵
مرداد

5498.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:

زیارت نامه  حضرت علی اکبر (ع)

مختصر زندگینامه حضرت علی اکبر (ع)

اشعار میلادیّه حضرت علی اکبر (ع)

اشعار شهادت حضرت علی اکبر (ع)

نوحه سینه زنی حضرت علی اکبر (ع)

حجم : 1 MB
دانلود

  • عبدی
۱۵
مرداد

2604.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:
تقدیم؛ پیشگفتار؛ آشنایی با پدر، مادر و خاندان قمر بنی هاشم علیه السلام؛ زندگینامه ی حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام؛ کرامات قمر بنی هاشم علیه السلام؛ کتابشناسی چهره ی درخشان قمر بنی هاشم علیه السلام؛ آشنایی با جد، جده، پدر و مادر قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام؛ فرزندان حضرت ابوالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام و امامزادگان از نسل آن حضرت در ایران و دیگر کشورهای جهان؛ اماکن متبرکه و مؤسسات مذهبی و خدماتی مربوط به قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام؛

  • عبدی
۱۰
مرداد

قالَ الاِْمامُ الْعَسْکَرى(علیه السلام):


1- پرهیز از جدال و شوخى

«لا تُمارِ فَیَذْهَبَ بَهاؤُکَ وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْکَ.»:

جدال مکن که ارزشت مىرود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند.

(تحف العقول ص 486)

2- تواضع در نشستن

«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّى یَقُومَ.»:

هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.

  • عبدی
۰۹
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

ولادت

نواده ‏ پیامبر عزیز اسلام (ص) و نخستین فرزند امیر مؤمنان علی و فاطمه علیهما السلام در نیمه‏  ماه رمضان، در سال سوم هجری، چشم به جهان گشود. (1) پیامبر (ص) برای گفتن تهنیت،به خانه‏ی علی آمد و نام او را از سوی خدا «حسن‏» نهاد. (2)

با پیامبر

حدود هفت ‏سال از زندگی این نواده،با پیامبر عزیز اسلام (ص) گذشت (3). پدر بزرگ مهربان، او را سخت دوست می‏داشت:

چه بسیار که او را بر شانه می‏ نهاد و می‏گفت: خداوندا، من دوستش دارم، تو نیز او را دوست‏ بدار!» (4)

. «آنکه حسن و حسین را دوست‏ بدارد،مرا دوست داشته است و آنکه با این دو، کینه ورزد و ایشان را دشمن بدارد،با من دشمنی کرده است...» (5)

و هم می‏فرمود: «حسن و حسین،سرور جوانان بهشتند» (6).

  • عبدی
۰۹
مرداد

کهیعص . . .
امروز را نه در این  5 حرف ،
که در حرف آخرش باید جستجو کرد ،


در "صبر" ى که امیرالمؤمنین (ع) سفارش کرده زینب(س) را ،
                                 در خبر از مصیبتى عظیم ،
                                                                   که عظیم تر از آن در آسمان ها و زمین نیست ،
و زینب نقطه ى پرگار است در این واقعه . . .


از همان لحظه اى که تنش لرزید با شنیدن یک جمله :

اَعوذُ بِالله مِنَ الْکَـرْبِ وَ الْبَـلا . . .

داغ تمام خانواده را دیده . . . 
                                     اما همواره حضرت شاه (ع) بوده براى تسکین دردهایش ،
ولى این مرتبه فرق دارد . . . 
                                            سخت است ،
براى همین مدام زمزمه میکند :

کاروانى از شقایق ، هر زمان آید به یادم
من که در یک نیمه روزى ، هستى ام از دست دادم
من خداى عشق و صبرم، با سرشک دیده ابرم . . .


آرى آرى . . .

خداوندگار عشق و صبر بود زینب(س) ،
                                                 و سینه اش را تاب این غم نبود ،

یک سال و اندى پس از آن مصیبت زنده بود ،

                                               آن هم با غم حسین(ع) ،

                                                                                   و با ام بى بنین مدام از کربلا میگفت ،


      از اصغر؛ از سه شعبه ، از حرمله ،
                                                       از اکبر؛ از اِرباً اِربا ،
                                                                                   از قاسم؛ از اَحلىٰ مِن عسل ،

     

از حسین؛ از بِسمِ الله و بِالله و عَلى مِلَــةِ رَسولِ الله،

                                                                          از قتلگاه، از وَ الشِمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِه ، 

       از حضرت ماه؛ از اَخا اَدرک اَخاک ، 

                                                 از بوى چادر سوخته ،
                                                                              از گوشواره هاى به غارت رفته ،
      از غسل زهراى سه ساله ،
                                           از طعم سیلى ،
                                                                 از بازار برده فروشان ،
                                                                                             از بزم شراب،
      از طشت طلا ،
                            از اسیرى . . .

                                                 صَلّى اللهُ عَلَیکِ یا بِنتِ حیدر . . .

  • عبدی