برای کسانی که با قرآن کریم و سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ اندک آشنایی دارند، این اشکال مطرح است که اگر پیامبران، معصوم بودهاند:
اولاً: چرا در قرآن به آنان نسبت گناه داده شده است؟
ثانیاً: چرا پیامبران و امامان معصوم، گاهی خود را گناهکار خوانده و از خدا طلب آمرزش کردهاند؟
برای پاسخ به این اشکال، باید توجه داشت که گناه، مصادیق و مراتب گوناگونی دارد که با تفکیک آنها از یکدیگر بسیاری از اشتباهات و اشکالهایی که دربارة عصمت پیامبران و اولیای خدا مطرح شده است، حل خواهد شد. این موارد عبارتند از:
1. مخالفت با اوامر و نواهی «مولوی» که در محدودة واجب و حرام ـ مانند دروغگویی، دزدی، ترک نماز و روزة واجب و در یک کلمه ترک واجبات، ارتکاب محرمات ـ شکل میگیرد. و رایجترین معنای گناه همین مورد است، و دلایل عقلی و نقلی، بر عصمت پیامبران و دیگر معصومان از این گناه دلالت دارد و در هیچ منبع و مأخذی، چنین گناهی به آنان نسبت داده نشده است.
2. انجام کاری از شخصی که دارای مقام علمی و معنوی فوق العادهای است، با توجه به مقام ویژة او بهتر است که این گونه کارها از وی صادر نشود، هر چند آن کار در مقایسه با نوع مکلفان، عملی ناشایسته به شمار نمیرود. اینگونه گناه را «ترک اولی» میگویند.