براساس گواهی برخی منابع کهن، عمر با ام کلثوم ـ دختر امام علی(ع) ـ ازدواج کرد. برخی این ازدواج را نشانه آن دانسته اند که عمر مورد تأیید حضرت علی بوده و با هم صمیمیت داشته اند.
قضیه این ازدواج در منابع متعدد کهن و معتبر آمده اما چنین ازدواجی با رضایت امام علی صورت نگرفت.
به دو روایت توجه کنیم:
ـ هنگامی که عمر برای خواستگاری از ام کلثوم به امام علی(ع) مراجعه کرد، حضرت به او فرمود: او بچه است.
عمر با عباس ملاقات کرد و گفت: من چه ایرادی دارم؟
عباس: چی شده؟
عمر: برای خواستگاری سراغ برادرزاده ات رفتم اما مرا رد کرد. به خدا قسم، چشمه زمزم را پر خواهم کرد.
هیچ کرامتی برای شما خاندان باقی نخواهم گذاشت (آبرویتان را می برم).
دو شاهد می گیرم که علی دزدی کرده و دستش را قطع خواهم کرد.
عباس نزد امام علی(ع) رفت و قضیه را تعریف کرد. از حضرت خواست که تصمیم در این باره را به او وا گذارد و حضرت چنین کرد. (کافی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۲)
عصبانیت عمر نشان می دهد اینکه امام صحبت از کوچکی ام کلثوم را پیش می کشد، بهانه ای بیش نبوده و در واقع دست رد به او زده و چنین ازدواجهایی مرسوم بوده که عصبانیت عمر را در پی داشته است.
ـ امام صادق(ع) در مورد ازدواج ام کلثوم فرمود: او ناموسی است که از ما غصب کردند. (کافی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۱)
این سخن امام صادق نیز نارضایتی از آن ازدواج را نشان می دهد.
برخی صاحب نظران، وقوع چنین ازدواجی را از اساس رد کرده اند.