امتیاز انسان بر دیگر موجودات داشتن نیروى تعقّل و تفکّر است. آدمى در بسیارى از ویژگیهاى جسمانى و ساختار بدنى با دیگر حیوانات مشترک است حتى بعضى از حیوانات در قواى جسمانى از انسان نیرومندترند و این امرى است بدیهى آنچه آدمى را از دیگر حیوانات جدا مىکند آن است که انسان به نیرویى مجهّز است که مىتواند کلیّات را درک کند، از جزئیات به کلیات پى ببرد، استدلال کند، وحدت را به کثرت و کثرت را به وحدت تبدیل کند، از راه ابزار شناخت ظاهرى (باصره بینایى، سامعه شنوایى،
ذائقه چشایى، شامه بویایى، لامسه بساوایى) موجودات پیرامون خود را بشناسد و به کمک نیروهاى پنجگانه باطنى (خیال، واهمه، حافظه، متخیّله، حسّ مشترک) حقایق را ادراک کند. بنابر این هر آنچه در میدان کار این قوا قرار گیرد مورد بررسى انسان و موضوع شناخت او واقع مىشود، به همین دلیل است که شناخت افراد بشر بویژه شخصیتهاى علمى و نوابغ جهان براى انسان از سه راه ممکن مىشود:
نخستین راه شناخت یک فرد آن است که انسان با او همزمان و در ارتباط تنگاتنگ باشد. در این صورت تا حدودى او را خواهد شناخت و از اندیشههایش آگاه خواهد شد و به درجات علمى او پى خواهد برد.
دوّمین راه شناخت آن است که از فرد مورد نظر آثار، علمى، فلسفى، هنرى، و غیره بر جاى مانده باشد و آدمى با مطالعه و بررسى آثارش به شخصیت او پى ببرد.
سومین راه شناخت آن است که شخصیتهاى مشهور و معروف از او به عظمت و بزرگى یاد کنند و دانش و علم او را بستایند و آنان را به آیندگان معرفى نمایند.