دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها
۰۱
ارديبهشت

  • عبدی
۰۱
ارديبهشت

  • عبدی
۰۱
ارديبهشت

اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی- و سلامت احساسی- هستند.
در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد.
 تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی.
 اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید.
 اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی-و سلامت احساسی-هستند.

به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید

 باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد.
 مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است.
 تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد.
 اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید.

دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید.

"من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!" این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد.
 تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید.

شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است.
اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید.
 پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید.
 در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست.

جایی می روید که از آن متنفر هستید.

 اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است.

 وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید.
 در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید.
 این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید.
 اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند.

لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز ۵۰-۵۰ باشد.
 اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید.
 به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود.

اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید

مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد.
 اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است.
 این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید.
ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید.

هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد

 در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است.
 بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه. در این دوران همیشه دنبال جایی هستید که با هم بروید و کاری که با هم انجام دهید.
 اگر زن و شوهری هستید که به رابطه جنسی علاقه دارید، کارهایی که می کنید هم پیرامون این رابطه خواهد و بقیه کارها اهمیت زیادی نخواهد داشت.
 اما وقتی آن عطش جنسی اولیه فروکش کرد دوست دارید پز همدیگر را به بقیه بدهید چون حس می کنید که خوب با هم جور شده اید و به آن افتخار می کنید.

وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید.
 حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر.
 درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید.

حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید
خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید.
 وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید.

 بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید.
 شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید.
 مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است.
اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.

  • عبدی
۰۱
ارديبهشت

پروردگارا
 
مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم
و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم
مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم
و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم
مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم
و همتی عطا فرما تا گناه نکنیم
مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل کنم
و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم
مرا بزرگواری عطا فرما که با دشمنم مدارا کنم
و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم
مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم
و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم
مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت کنم
و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم
مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم
و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد

  • عبدی
۰۱
ارديبهشت

گــــآهـ ـے…!
هَــــنوز گـ ـآهــــے…!
مَــــرآ بـ ـه جــــآن تـ ـو قَـــــسَم مـ ـے دَهَـــــند…!
ببـــــین تَـــــنهـ ـآ مَـــن نیســـتَم
کــــ ه رَفتَــــــنَت رآ بــآوَر نمـــــــے کُـــنَم…!
::
::
میگن هروقت دلت واسه کسی تنگ شد نگاش کن.
 نبود صداش کن.
 نشنید دعاش کن…..
::
::
از دوریت چه خیال هایی میبافم
اه دل خوش باور من
چقدر هنرمندانه زجر میکشی
ازکمال الملک زیباتر
::
::
اینجا بجز دوری تو
چیزی به من نزدیک نیست


::
::

درد را بــا چــه انـــدازه می گیــرنــــد ؟
 درد دارمــــ ، از اینــجــــا تــــا تـــــو …!
::
::

کاشکــــــی… یک نفــــر بــــود کـــه میگـــفت بــــه مــــــن ” همـــه ی من .. از آنِ تـــو .. وقتــــی کــه دلت می گیـــــرد ” .. !

::
::

خـــوابهـایـم گاهـی…
زیباتر از زندگی ام مـی شـونــد…
کـاش گـــــاهــی…
بــــــرای همیشه خـــواب مــی مــانــدم …!!

::
::

دلم تنگ شده واسه اون موقع ها که:
به فصل بهار حساسیت داشتم و بدنم قرمز میشد
 مخصوصا با خوردن چیپس و اون جلوم میخورد تا منم هوس کنم و بخورم و بعد اون کلی به دستهای قرمزم بخنده
 حالا دستام که داره تایپ میکنه قرمز نیست تو هنوزم چیپس میخوری…

::
::

خدایا …
بهم کمک کن فراموشش کنم.
 سخته نتونم باهاش حرف بزنم و فقط از دورادور حرفاش رو ببینم.
 چرا دنیا اینطوریه.
 مگه چی میشد من با او دو تایی بازم حرف بزنیم.
 این چه احساسیه که من دارم.

::
::

میگن به هرچی بخندی سرت میاد!!!!
 خدایا من به دلتنگی کی خندیدم!!!!

::
::

همه چیز با تو شروع شد
اما هیچ چیز با تو تموم نمیشه
حتی همین دلتنگی های من ..

::
::

این روزها تلخ می گذرد.
دستم میلرزد از توصیفش!

همین بس که نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی،
مثل خودکُشی است،
با تیغِ کُند.

::
::

یکی از لذت هایی که ندارم اینه:

تو بارون زیر نور چراغ ها قدم بزنیم
کولاهم برداره فرار کنه
 برم دنبالش بگیرمش تو بغلم ببوسمش و بگم عشقمی
 بگم دوست دارم بگم بی تو میمیرم
 کلاهمو ازش بگیرم و بزارم سرش
پاشیم به قدم زدنمون ادامه بدیم
 از آیندمون بگیم شاد باشیم بخندیم..

::
::

آخه تو که از دستش ندادی
تو که آغوشش رو داری
تو که گرمی دستاش رو داری
تو که چشات می بینتش
تو که گوشات صداشو میشنوه
پس الکی نگو درکت می کنم

::
::

آغـــوشــتــــو بـــــه غـــیر مـــــن بـــــه روی هیـــــشکـــــی وانـــــکن.
منـــــو ازایـــــن دلخـــــوشیــا آرامـــــشم جـــــدانـکــن،

مـــــن بـــــرای بـــــاتـو بـــــودن پــر عـــــشق و خـــــواهشم.
واســـــه بـــــودن کنـــــارت
 تــو بگـــــو بـــه هـــــرکــجا پــــر مـــــیکشــم!!!

::
::

غربت یعنی
به دنبالِ کسی گشتن
و همه را شبیه او دیدن
همه را با او مقایسه کردن
و به همه لبخند زدن
و پیش ِ همه بغض کردن
و باز
و همیشه
به دنبال او گشتن…

::
::

خوانواده میتونه تورو نادیده بگیره
فامیل و دوست میتونن تورو فراموش کنن
 اما عاشق حتی اگه دلشم بشکنی بازم با یاد خاطرات خوبتون باهم به خواب میره.
هیچ وقت عشقتو تنها نذار

::
::

خواستم زنده بمانم، غم یاران نگذاشت
خواستم غم نخورم، دوری خوبان نگذاشت

::
::

گرگ ها همیسه زوزه نمیکشند…..
گاهی میگویند دوستت دارم و زودتر از آنکه بفهمی بره ای.میدرند خاطراتت را……
وتو میمانی باتنی که بوی گرگ گرفته…..
::
::
لج میکنم . . .
بد اخلاق میشم !
نه چیزی میبینم ،
نه چیزی میشنوم ،
نه چیزی میگم !
دست خودم که نیست
تو که نباشی ، زندگی باید به کامِ من تلخ بشه .
::
::
هربار که میخواهم سمتت بیایم یادم میفتد که دلتنگی بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست
::
::
شب ها خوابم نمی برد…
از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم
بی انصاف…
محکم زدی ،
جایش مانده است…

::
::
آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایی است که داشتن ان جبران همه نداشته هاست…
::
::

لطفا هی نپرسید دلتنگی چه معنی دارد؟دلتنگی معنی ندارد…درددارد…
::
::

یا اون شبها بخیر
که تا صبح اس ام اس بازی میکردیم
و تو آخرش مینوشتی :
کاش الان پیشم بودی….
::
::

چقدرسخته منطقی فکرکنی وقتی…
احساساتت داره خفت میکنه!!
::
::

خدایا!!!!!!!!!!!!!!
این بند دل آدم کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟
که گاهی با
یک اسم
یا حضور یک نفر
و یا با یک لبخند “پاره” میشود…

::
::
دلتنگی فقط یک اسم مستعار است
برای تمام حس هایی که
اسمشان را نمی دانیم
و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند .

::
::

سنگین است تکلیف بی تو بودن!
 تو آسوده بخواب من مشق گریه هایم مانده….

  • عبدی
۰۱
ارديبهشت

۰۱
ارديبهشت

صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را

ولی من باز پنهانی ، ترا هم آرزو کردم

  • عبدی
۲۸
فروردين

برای رسیدن به یک عشق پایدار، 30 راز آن را باید بدانید .

حجم : 85 kb

دانلود

  • عبدی
۲۸
فروردين

برای دانلود به لینک زیر مراجعه کنید .

حجم : 543 kb

 دانلود

  • عبدی
۲۸
فروردين

به همراه مروری بر زندگی و آثار حسینقلی مستعان

برای دانلود به لینک زیر مراجعه کنید .

حجم : 168 kb

دانلود

  • عبدی
۲۸
فروردين

برای دانلود این کتاب بر روی لینک زیر کلیک کنید

لینک دانلود:

حجم:223 Kb

دانلود

  • عبدی
۲۸
فروردين


دختر که باشی باید حواست به درد پای مادرت باشد؛
دختر که باشی ساعت ها برایت مهم می شود تا مبادا پدر قرصش را فراموش کند؛
دختر که باشی می شوی سنگ صبور مادربزرگت؛
دختر که باشی سینه ات می شود صندوقچه اسرار برادر…
به سلامتی همه دخترای سرزمینم

۲۸
فروردين

                                 دوستت دارم . . .

    

                                                     اگر لطف کنی ، یا نکنی .

  • عبدی
۲۸
فروردين

نَصوح مردى بود  شبیه زنان صدای نازک و صورت بى ریش داشت  و مانند زنان داراى دو پستان بود او در یکى از حمام هاى زنانه آن زمان کارگرى مى کرده و شستشو و مشت مال دادن  این زن و آن زن را به عهده داشت.

  • عبدی
۲۸
فروردين

گر خداوند کسی را به خودش واگذار بکند ، فرد گناه می کند و اصلا هم پشیمان نمی شود .
 خلاف می کند و از خلاف هم لذت می برد و احساس پشیمانی و ندامت هم به او دست نمی دهد .
 اینها را خدا به خودشان واگذار می کند .
 این افراد راحت گناه می کنند و افتخار هم می کنند و گردنکشی هم می کند و اگر به او نصیحت کنیم اصلا قبول نمی کند .

  • عبدی