دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

کتاب امام شناسی جلد 3 قسمت 1

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۵۱ ب.ظ

 لزوم متابعت از اعلم، مردن جاهلی با عدم شناخت امام، حدیث جابر درباره ائمه اثنی عشر، علم غیب ائمه، رجوع به امام جواد پس از امام رضا علیهما السلام

حجم: 4.77 mb

دانلود

قال الله الحکیم فى کتابه الکریم:
یا ابت انى قد جائنى من العلم ما لم یاتک فاتبعنى اهدک صراطا سویا


ترجمه:
«اى پدر به درستى که از جانب خدا به من علمى رسیده است که آن علم به تو نرسیده بنابراین از من پیروى بنما تا تو را در راه راست و مستوى راهنمائى کنم‏».


مفاد این آیه گفتار و احتجاج حضرت ابراهیم علیه السلام است‏ به سرپرست‏ خود آزر که بت‏ پرست ‏بوده و نسبت‏ به خداى تعالى مشرک بود.


چون در این آیه وجوب متابعت را منوط به علم حضرت ابراهیم و نبودن علم در آزر نموده است، بنابراین استفاده میشود که هر جاهلى لازم است از عالم پیروى کند.یعنى به جاى اراده و اختیار خود در امور، اختیار و اراده او را مقدم بدارد و جایگزین خواسته‏ ها و منویات خود کند.و در این صورت آن جاهل در اثر متابعت از عالم کامیاب شده و از مواهب الهیه که در صراط مستقیم براى انسان قرار دارد متمتع مى‏گردد.


به قول بزرگان از اهل علم، در این گفتار به علت و سبب پیروى نمودن تصریح شده است، و امر حضرت ابراهیم توام با دلیل و برهان است و آن اینکه: من‏ علم دارم و تو ندارى، بنابراین لازم است از من پیروى کنى تا تو را به راه سعادت و کمال انسانیت و بروز استعدادات نهفته رهنمون گردم و این امر متکى بر غریزه فطرى و حکم عقلى رجوع جاهل به عالم است.
 
لزوم متابعت عامى از عالم
از کلیت این برهان مى‏توان دو استفاده نمود: اول - رجوع عامى به عالم و لزوم تقلید در مسائل شرعیه فرعیه، بلکه لزوم رجوع عامى به اعلم.

گرچه من تا به حال در مسائل اجتهاد و تقلید در کتب اصولیه به احدى از بزرگان برخورد نکرده‏ ام که به این آیه استدلال نموده باشد.


اما رجوع عامى به عالم به علت آن است که عامى نمى‏داند و عالم مى‏داند.

و به همین مناط حضرت ابراهیم به سرپرست‏ خود آزر الزام مى‏کند که باید از من متابعت کنى.


اما رجوع عامى به اعلم به جهت آنکه همین مناط بعینه در آن موجود است و آن اینکه اعلم در همه مسائل اطلاع و تبحر و وسعت علم و قدرت استنباطش بیشتر است و عالم نسبت‏ به اعلم اطلاعش کمتر و قدرتش کمتر و علمش تنگتر و ضعیف‏تر است،

بنابراین در تمام مسائل جهاتى است که بدانها اعلم راه یافته و آنها را شکافته و دسترسى پیدا نموده است، که بدان جهات عالم دسترسى پیدا ننموده و به آن دقایق راه نیافته است، و عامى اگر رجوع به این عالم کند و بدان اعلم رجوع نکند، در این جهات و دقایق رجوع به غیر عالم نموده است و اگر رجوع به اعلم کند در خصوص این مزایا و خواص نیز از عالم که همان اعلم است پیروى نموده و بالنتیجه در تمام جهات و خصوصیاتى که خود جاهل است ‏به عالم مراجعه کرده است، چه خصوصیاتى که عالم و اعلم هر دو مى‏دانند و چه خصوصیاتى که فقط شخص اعلم مى‏داند.

و حضرت ابراهیم به طور مطلق در تمام جهات و خصوصیات و مزایائى که آزر نمى‏داند پیروى او را از خود که داناست لازم شمرده است.

  • عبدی