کتاب امام شناسی جلد 3 قسمت 1
لزوم متابعت از اعلم، مردن جاهلی با عدم شناخت امام، حدیث جابر درباره ائمه اثنی عشر، علم غیب ائمه، رجوع به امام جواد پس از امام رضا علیهما السلام
حجم: 4.77 mb
دانلود
قال الله الحکیم فى کتابه الکریم:
یا ابت انى قد جائنى من العلم ما لم یاتک فاتبعنى اهدک صراطا سویا
ترجمه:
«اى پدر به درستى که از جانب خدا به من علمى رسیده است که آن علم به تو نرسیده بنابراین از من پیروى بنما تا تو را در راه راست و مستوى راهنمائى کنم».
مفاد این آیه گفتار و احتجاج حضرت ابراهیم علیه السلام است به سرپرست خود آزر که بت پرست بوده و نسبت به خداى تعالى مشرک بود.
چون در این آیه وجوب متابعت را منوط به علم حضرت ابراهیم و نبودن علم در آزر نموده است، بنابراین استفاده میشود که هر جاهلى لازم است از عالم پیروى کند.یعنى به جاى اراده و اختیار خود در امور، اختیار و اراده او را مقدم بدارد و جایگزین خواسته ها و منویات خود کند.و در این صورت آن جاهل در اثر متابعت از عالم کامیاب شده و از مواهب الهیه که در صراط مستقیم براى انسان قرار دارد متمتع مىگردد.
به قول بزرگان از اهل علم، در این گفتار به علت و سبب پیروى نمودن تصریح شده است، و امر حضرت ابراهیم توام با دلیل و برهان است و آن اینکه: من علم دارم و تو ندارى، بنابراین لازم است از من پیروى کنى تا تو را به راه سعادت و کمال انسانیت و بروز استعدادات نهفته رهنمون گردم و این امر متکى بر غریزه فطرى و حکم عقلى رجوع جاهل به عالم است.
لزوم متابعت عامى از عالم
از کلیت این برهان مىتوان دو استفاده نمود: اول - رجوع عامى به عالم و لزوم تقلید در مسائل شرعیه فرعیه، بلکه لزوم رجوع عامى به اعلم.
گرچه من تا به حال در مسائل اجتهاد و تقلید در کتب اصولیه به احدى از بزرگان برخورد نکرده ام که به این آیه استدلال نموده باشد.
اما رجوع عامى به عالم به علت آن است که عامى نمىداند و عالم مىداند.
و به همین مناط حضرت ابراهیم به سرپرست خود آزر الزام مىکند که باید از من متابعت کنى.
اما رجوع عامى به اعلم به جهت آنکه همین مناط بعینه در آن موجود است و آن اینکه اعلم در همه مسائل اطلاع و تبحر و وسعت علم و قدرت استنباطش بیشتر است و عالم نسبت به اعلم اطلاعش کمتر و قدرتش کمتر و علمش تنگتر و ضعیفتر است،
بنابراین در تمام مسائل جهاتى است که بدانها اعلم راه یافته و آنها را شکافته و دسترسى پیدا نموده است، که بدان جهات عالم دسترسى پیدا ننموده و به آن دقایق راه نیافته است، و عامى اگر رجوع به این عالم کند و بدان اعلم رجوع نکند، در این جهات و دقایق رجوع به غیر عالم نموده است و اگر رجوع به اعلم کند در خصوص این مزایا و خواص نیز از عالم که همان اعلم است پیروى نموده و بالنتیجه در تمام جهات و خصوصیاتى که خود جاهل است به عالم مراجعه کرده است، چه خصوصیاتى که عالم و اعلم هر دو مىدانند و چه خصوصیاتى که فقط شخص اعلم مىداند.
و حضرت ابراهیم به طور مطلق در تمام جهات و خصوصیات و مزایائى که آزر نمىداند پیروى او را از خود که داناست لازم شمرده است.
- ۹۴/۰۲/۲۱