دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

قال الله تعالی

 

لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الاخر

 

قال البخاری فی الصحیح فی کتاب الصلاة  عن عمران بن الحصین قال : صلی مع علی بالبصرة فقال ذکرنا هذا الرجل صلاة کنا نصلیها مع رسو ل الله (ص) فذکر انه کان یکبر کلما رفع و کلما وضع .   وایضا قد ذکرنی هذا صلاة محمد (ص)  او قال لقد صلی بنا صلاة محمد (ص) و رواه مسلم و النسایی و ابو داود و احمد .

 

قال ابن ماجه بسنده عن ابی موسی قال صلی علی (ع) یوم الجمل صلاة ذکرنا صلاة رسول الله (ص) فاما نسیناها و اما نکون ترکناها فسلم علی یمینه و علی شماله .

 

وروی ابن حجر فی فتح الباری  روی احمد و الطحاوی باسناد صحیح عن ابی موسی الاشعری قال ذکر علی کنا صلاة  نصلیها مع رسول الله (ص) اما نسیناها و اما ترکناها عمداو فی روایة قتادة عن مطرف قال عمران یعنی ابن حصین اما صلیت منذ حین او منذ کذا وکذا اشبه بصلاة رسول الله (ص)

 

 تعجب کن :

میگوید عمدا  نمازامام علی را  که شیبه  ترین نماز پیامبر بود ترک کردیم !!

 

وضو در قرآن وسنت رسول الله(ص)

 

 

در سوره 5 آیه ۶ خداوند متعال میفرماید:

 

یا أیها الذین امنوا اذا قمتم الى الصلاة فاغسلوا وجوهکم وأیدیکم الى المرافق

 

وامسحوا برءوسکم وأرجلکم الى الکعبین

 

ابتدا باید بدانیم که هرکس بدون پیش داوری وبا قلبی سلیم و خالی از تعصب این آیه را بخواند چه نتیجه ای میگیرد :

ای مؤمنین هنگام  آمادگی برای نماز  ابتدا صورت ودستهای خود را  را تا آرنج بشویید و سپس سر و پاهای خود را تا پشت پا مسح کنید. صدق الله العلی العظیم

 

و چون قرآن در این مسایل آسان وروان میگوید بنا براین هیچ شبهه ای نمیماند که باید پاها را مسح کرد.

اگر قدری دقیق شویم میبینیم که همانطوریکه بواسطه واو عاطفه در ایدیکم حکم بر شستن دستها میکند در حکم بعدی میفرماید وامسحوا برؤسکم و ارجلکم و ارجلکم را بر برؤسکم معطوف داشته یعنی بعد از مسح سر پای خود را مسح کنید واگر غیر ازاین باشد واو عاطفه بی معنی میشود.

 

 

اما در احادیثی که از اصحاب بزرگوار رسول مکرم(ص) آمده چه از طرق عامه(اهل سنت) و چه از طریق شیعه در زیر آمده و قضاوت بعهده خوانندگان محترم:

از طرق عامه :

 

1-     حاکم نیشابوری در مستدرک علی الصحیحین بخاری و مسلم در حدیثی که ذهبی  حکم به صحت آن کرده و هر حدیثی که ذهبی آنرا تصحیح کند  در بالاترین درجه صحت است  آورده است از حجاج بن منهال از رفاعة بن ابی رافع از نبی مکرم(ص) که فرمودند نماز هیچ یک از شما کامل و تمام  نیست  مگر اینکه وضو را چنانکه خداوند متعال امر کرده شاداب به جا آورید بدین ترتیب که صورت ودستها را تا آرنج بشویید و سر وپاها را تا برآمدگی پشت پا مسحکند و سپس تکبیر بگوید.( همچنین ابوداوود در سنن  , نسائى در سنن،ابن ماجه درسننش و طـحـاوى در شـرح مـعانى و سـیـوطى مى گوید: بیهقى در سنن خودو مثل همین حدیث آورده اند......)

 

2-     امام احمد حنبل در المسند از محمدابن جعفر...از عبد الرحمن ابن غنم  از ابی مالک اشعری روایت کرده  که به قومش گفت که اجتماع کنید تا نمازی مثل نماز رسو الله (ص) برایتان بخوانم وقتی همه جمع شدند گفت(قال هل فیکم أحد من غیرکم قالوا لاآیا بیگانه ای در میان شما نیست ؟

گفتند نه جز خواهر زاده ما گفت خواهر زاده قوم از آنها محسوب میشود .

ظرف آبی طلبید و و ضو گرفت و مضمضه کرد و استنشاق کرد و صورت و دستها را سه نوبت شست و سر و پا ها را مسح کرد  سپس با آنان نماز گزارد.

 

در این حدیث که از نظر رجال : ذهبی در باره محمد ابن جعفر(غندر) میگوید  الحافظ المجود الثبت  اتفق ارباب الصحاح  علی الاحتجاج به

 

سعیدبن ابی عروبة و قتادة  که ذهبی تمجید و توثیق آنهارا از علمای بزرگ رجال میآورد.

 

 

ذهبی در باره  شهر ابن حوشب گوید : کان من کبار علماء التابعین و احمد بن حنبل و یحیی بن معین  و عجلی  اورا تو ثیق کرده اند

 

ذهبی در مورد عبد الرحمن ابن غنم گوید : الفقیه الامام و وثاقت اورا ازابن سعد نقل میکند.

 

     واین جمله آیا بیگانه ای در بین شما نیست ، حاکی از این است که راوی از ترس اینکه مبادا دستگاه مخوف بنی امیه وضوی اورا شبیه به وضوی علی (ع) بداند واورا ترور کند چنانکه در (حدیثی که در صحیح نسایی و سنن بیهقی آمده که سعید بن جبیر همراه  ابن عباس به حج آمده بودند  دیدند مردم در حج بیت الله از گفتن تلبیه الهم لبیک خودداری میکردند ابن عباس (مفسر و حبرامت) گفت چون بخاطر بغض علی(ع) حاضرند سنت رسول الله (ص)

را ترک کنند.  چون علی (ع) نیز این کلام(اللهم لبیک) را میگوید وعین سنت را بجا میآورد.  (قال سعید بن جبیر قال کنت مع ابن عباس بعرفات فقال  ما لی لا أسمع الناس یلبون قلت یخافون من معاویه......ترکوا السنة من بغض علی)

بعضی در تفسیر این حدیث کفته اند که مردم از ترس جانشان

 زیرا علی (ع) نیز تلبیه میگویدو معاویه فکر میکند ما علی را دوست داریم و جانمان به خطر میافتد . در هرصورت مقصود ما را میرساند که همین نتیجه را معاویه میخواست : محو سنت رسول اله (ص) چه باترساندن و زور وچه با بغض و دشمنی با علی) آمد.( و حدیث سب ابا تراب (ع)  از زبان معاویه که در صحیح مسلم و صحاح آمد)

 

 

 

بخاری در صحیحش آورده که ابوهریره گفت دو ظرف حدیث از رسول خدا (ص) فرا گرفتم که یکی از آنان را منتشر و دیگری را اگر منتشر کنم این گلویم قطع میشود.

وتو ای خواننده گرامی فکر میکنی که چرا دستگاه خلافت از گفتن احادیث رسو ل الله (ص) واهمه دارد. چون حقایق روشن و مشروعیت خلافت زیر سؤال میرود و سنت راستین از سنت معاویین ، تمیز داده میشود.

 

 

وهمچنین اختلاف علی  با عثمان در متعه حج که در صحیح بخاری ومسلم آمده وامام علی به عثمان میگوید : من بخاطر هیچکس دست از سنت رسول الله  بر نمیدارم .

 

ابن حزم اندلسی که از اکابر علمای عامه است میگوید دلالت آیه 5 سوره مایده دال بر مسح پاهاست و سپس میگوید :

" ومما نسخت فیه السنة القرآن قوله عز و جل :

 

فان القراة بخفض ارجلکم و فتحها کلاهما لا یجوز الاان یکون معطوفا علی الرؤس فی المسح  و لا بد ... فلما جاءت السنة بغسل الرجلین صح ان المسح منسوخ عنهما                        الاحکام فی الاصول الاحکام  

 

 

 

خیلی جالب است که ابن حزم قراءت به جر و فتح را دال بر مسح میداند ولی باکمال ناباوری میگوید از مواردیکه سنت، قرآن را نسخ کرده!!!!!!
این مورد است و بخوانید و تعجب نکنید از عوام بلکه از علمای سنی که به این راحتی میگوید سنت قرآن را نسخ کرده !!!!
وبهمین جهت است که میبینی در قضایای خلافت نیز اگر سنت ( سنت معاویه) نص صریح قرآن را در مورد خلافت علی نسخ میکند و سنت عباسیان مقداری دیگری از قرآن را نسخ میکند وسنت ابن تیمیه آیات دیگری را ، و فکر کنم تا الان تمام قرآن منسوخ شده باشد !!!!!!!!!!!!!!!



در صحیح بخاری



در باب تضییع الصلاة آورده که انس بن مالک گفت هیچ چیز نمییابم که از زمان رسول الله  تا بحال باقی مانده (یعنی سنت رسول الله ) به او گفته شد نماز ؛ گفت مگر در نماز تغییر ندادید و آنرا ضایع نکر دیدیا در همین صحیح بخاری در جای دیگر که میگوید دیدم انس بن مالک میگرید به او گفتم چرا گریه میکنی ؟ گفت هیچیک از احکام شریعت را نمیشناسم که بدون تغییر مانده بجز این نماز که نماز هم ضایع شده است.




در صحیح بخاری ازعبدالله ابن زید روایت کرده که پیامبر پاهایش را شست و جالب اینکه در کتاب المصنف ابن ابی شیبه بسند صحیح از ابن عیینه ازعبدالله ابن زید روایت کرده که پیامبر پاهایش را مسح کرد!!!!!!!!!




راویانش ابن عیینه از ایمه معروف حدیث نزد اهل سنت و عمروبن یحیی و یحیی هردو مورد وثوق هستند که ابن حجر در تهذیب التهذیب از ایمه رجال توثیقات متعددی برای آنها میآورد



وما نمیدانیم که بخاری یا ابن ابی شیبه کدامیک راست میگویند؟




وبا توجه به اینکه سوره مایده آخرین سوره نازل بر نبی عظیم الشأن اسلام  است و چنانکه قرطبی در الجامع لاحکام القرآن و احمد در مسند و نحاس در ناسخش و ابوعبیده در فضایلش و نسایی و ترمذی و ابن منذر و حاکم و ابن مردویه و بیهقی در سننشان گفته اند :




و روی ان النبی  انه قرأ سورة المایده فی الحجة الوداع و قال یا ایها الناس ان سورة المایده من آخر ما نزل فأ حلوا حلالها و حرموآ حرامها....




پس بپذیریم که قبلا صحابه پاها را می شستند وبا نزول سوره مایده (آخرین سوره) شستن پاها نسخ شد و سنت شستن بوسیله آیه مسح ، منسوخ گشت.




وشاید روایاتی که شستن را میرساند به این دلیل باشد که دستشویی و مستراح های (خلا) زمان عرب مثل الآن نبود و چون بیشتر در بیابان ودر حال جنگ بودند ؛ اتفاق می افتاد که پس از قضای حاجت روی زمین ، مقداری مدفوع به پایشان میچسبید و با همان حال نماز میخواندند که حضرت رسول فرمودند@ ویل للأعقابمن النار@ یعنی پایتان را تمیز کنید.



وشیعه میگوید اگر پا کثیف باشد ابتدا آنرا شسته و سپس خشک میکنیم و بعدا روی آن مسح میکنیم چون دستور خدا وسنت ررسول  و علیست.




ومن برای خلاصه گویی فقط 2 حدیث صحیح بعنوان شاهد دال بر مسح پا از اهل سنت آوردم و 8 حدیث دیگر از رواة سنی که راویان آن ثقه و صدوق هستند نیآوردم . طالبین به کتاب وضو در کتاب و سنت نوشته غلامرضا کاردان مراجعه کنند.




شیعیان در کتبشان مثل وسایل الشیعه جلد اول آورده اند از امام محمد باقر از جدش رسول الله  که آنحضرت پاهای خود را مسح نمودند. واگر ما از کتب مخالفین روایاتی میآوریم برای الزام خصم است.و اعلی درجه صحت.




این مطلب را امام فخر رازی در تفسیر کبیر از قول امام محمد باقر آورده وآنرا مذهب شیعه امامیه (اثنی عشری) دانسته است.




ابن حزم اندلسی در المحلی گفته:



جماعتی از علمای گذشته قایل به مسح پا ها شده اند از جمله علی بن ابیطالب و ابن عباس و حسن و شعبی و گروهی غیر آنان و قول طبری هم همین است و در این زمینه روایاتی هم وارد شده است. خوبه علی  هم جزو علما شد!!!!!!!







عباد بن تمیم بن عاصم مازنى : طـحاوى به سند خود از عباد بن تمیم از عمویش [عبداللّه ] روایت کرده است که گفت : پیامبر(ص ) وضو ساخت و بر پاهاى خویش مسح کشید.


عروه نیز چنین مى کرد.


ابـن اثیر به سند خود از عبادبن تمیم از پدرش روایت کرده است که گفت : دیدم رسول خدا(ص ) وضو ساخت وبر پاهاى خویش مسح کشید .


در کتاب الاصابه از عبادبن تمیم مازنى , از پدرش نقل شده است که گفت : دیدم رسول خدا(ص ) را کـه وضـو مى گیرد وبر پاهاى خویش مسح مى کشد.


ابن حجر پس از نقل این حدیث مى گوید: رجال سند این حدیث همه ثقه اند.


شـوکانى مى گوید: طبرانى از عباد بن تمیم , از پدرش نقل کرده است که گفت :رسول خدا(ص ) را دیدم که وضو مى گیرد وبر پاهاى خویش مسح مى کشد .


ابـن حـجـر مـى گـوید: بخارى در تاریخ خود, احمد در کتاب مسند, ابن ابى شیبه , ابن ابى عمر, بغوى , بارودى ودیگران همه از طریق ابوالاسود این حدیث را نقل کرده اند.


در کـنز العمال نیز آمده است : حدیث مسند تمیم بن زید از عباد بن تمیم از پدرش چنین است که گـفـت : دیدم رسول خدا(ص ) را که وضو گرفت وبا آب ریش وپاهاى خود رامسح کرد.


ابن حجر در الاصابة مى گوید: رجال این مسند نیز همه ثقه هستند.


بدین سان مى بینیم عباد وضوى مسح را به دو طریق از رسول خدا(ص ) روایت کرده است :

یک : از پدرش تمیم بن زید مازنى , که سند این طریق در اغلب منابع آمده است ,

دو: از عـمـویـش عـبـداللّه بن زیدبن عاصم , واین سندى است که طحاوى آن را درمعانى الاخبار آورده است .



این اعتراف جالب از شیخ الاسلامشان :

قول شیخ الإسلام !! ابن تیمیة أن أهل السنة ترکوا الإمام علی,



کما قال شیخ الإسلام !! ابن تیمیة: إننا لم نأخذ عن أهل البیت؟ ـ


میگوید اهل سنت امام علی را ترک .از اهل بیت چیزی نمیگیرند 

ومن یرغب عن ملة ابراهیم الا من سفه نفسه 

هرکه گریزد ز خراجات شاه بارکش غول بیابان شود


تفسیر المیزان وضو :

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan...29.htm#link198     

                  

ومن یعص الله ورسوله فقد ضل ضلا لا مبینا

  • عبدی