دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

معنای «انا قتیل العَبَرَه» چیست؟

يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۷ ب.ظ

من کشته شدم تا عبرتی باشم و …

اضافه شدن «قتیل (کشته)» به العبره (اشک)» ، اضافه­ی سبب به مسبب است. بنابراین، جمله­ی «من کشته­ی اشکم» بدین معناست که کشته شدن من، سبب جاری شدن اشک است.
این جمله در احادیث نیز چین تفسیر شده است:
الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه­السلام) : أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ.[1]
من کشته ­ی اشکم. مؤمنی از من یاد نمی­کند، جز این­که می­گرید.
در واقع «أنا قتیل العبره» به یک پدیده­ مهم و تنبّه آفرین اجتماعی و تاریخی اشاره دارد که کشته شدن هیچ کس در طول تاریخ، به اندازه­ کشته شدن سید الشهدا، غم انگیز و گریه آور نبوده و نیست. … درباره­ی هیچ کس جز امام حسین (ع) گزارش نشده است که همه­ پیامبران از آدم ابوالبشر تا خاتم الأنبیاء (ص) و خاندان پیامبر و جمعی از اصحاب پیامبر خدا قبل از تولدش، بر او گریسته باشند و نیز فرشتگان، پریان، حیوانات و زمین و آسمان بر او گریه کرده باشند و حتّی دشمن هم بر او گریسته باشد. در طول تاریخ کسی را سراغ نداریم که مردمی بیش از یک­هزار و سیصد سال، بر او بگریند.
آری! سید الشهدا «کشته­ اشک» است؛
اشکی که تا وقتی انتقام خون همه­ مظلومان تاریخ را از ستمگران باز نستاند و آرمان­های حسینی را به رهبری فرزند بزرگوارش مهدی آل محمد، در جهان تحقق نبخشد، همچنان بر گونه­ های مؤمنان راستین و علاقمندان به خاندان رسالت، جاری خواهد بود.

برگرفته از کتاب «گزیده­ دانشنامه­ امام حسین (ع )». صفحات 803 و 804
[1] . بحارالأنوار، ج44، ص284.

عبارت «انا قتیل العبره» یا « قتیل العبرات » راجع به امام حسین (ع) بوده و از القاب ایشان است. در جاهای مختلفی از آن جمله زیارت اربعین وارد شده است. (1)
ظاهرا جمله بعدی "لا یذکرنی مؤمن الا استعبر" تفسیر جمله "انا قتیل العبرات" است و امام آن لقب را معنا کرده است.

پس "من کشته اشکمیعنی من کشته شده مظلومی هستم که هر کس به یاد من بیفتد، بی اختیار بر من می­گرید. مظلومیت من به این اندازه تاثر برانگیز است.


علامه مجلسی در معنای این جمله (من کشته اشکم ) می­فرماید :
هیچ مومنی به یاد من نمی افتد مگر این که گریه می کند یا بغض گلوی وی را می­گیرد. (2)
بنا بر این معنای لقب این نیست که:"امام کشته شد تا ما بگرییم" .


کلمه‌ «العبرة» از ماده «ع ب ر‌» در زبان عربی به معنای اشک است.(3) یکی از حالات جمع این کلمه «العبرات» است که مورد بحث ما نیز می‌باشد.
گفتار معروفی وجود دارد که امام حسین(ع) را به عنوان «کشته شده‌ اشک‌ها» یاد می‌کند. برای تبیین و فهم این کلام، روایاتی که این تعبیر در آن نقل شده بیان می‌شود.
آن صفتی که از امام حسین‌(ع) نقل شده و ایشان به خود استناد داده‌اند، کلمه‌ی اشک به صورت مفرد است که در جملاتی متفاوت نقل شده، از جمله:

«من کشته شده‌ اشک هستم؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند، مگر این‌که در مصیبتم اشک می‌ریزد».(4)


«أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إلا استعبر»،(5)

کلمه‌ استعبر به معنای جاری شدن اشک است.(6)

بنابر این، معنای روایت چنین است:

«من کشته شده‌ اشک هستم، مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر این‌که اشک بر چشمانش جاری می‌شود».


اما به ‌کار گیری «العبرة» به صورت جمع؛ یعنی «أنا قتیل العبرات» در متون حدیثی از امام حسین(ع) یافت نشد، بلکه امامان(ع) به ایشان لقب «قتیل العبرات» را داده‌اند.

به عنوان نمونه، در زیارت اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است:

«السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَى ... وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ ...».(7)


همچنین در روایت دیگری به ‌صورت مفرد نیز به ایشان خطاب شده است؛ امیر المؤمنین علی‌(ع) خطاب به امام حسین‌(ع) فرموده‌اند:

«یا عبرة کل مؤمن»؛(8) ای اشک هر مؤمن.


اما در باب معنای «کشته شده اشک‌ها»؛ احادیث فوق می‌توانند معنای این تعبیر را به وضوح بیان دارند، به این‌که؛ امام کشته شده‌ای است که مؤمن یا هر شخص آزاده‌ای این مصیبت را بشنود، محزون و گریان شود و اشک‌هایش جاری گردد. عالمان نیز چنین معنایی را برای این تعبیر آورده‌اند؛ مانند این‌که طریحی می‌گوید:

«معنای أنا قتیل العبره این است که این مصیبت وقتی بر کسی ذکر شود، آن شخص حالت حزن و اندوه را به خود می‌گیرد و اشک می‌ریزد».(9)

علامه مجلسی می‌گوید:

«قتیل العبرات؛ یعنی کشته‌ای که اشک‌ها برای آن جاری می‌شود».(10)


البته این معنایی است که از ظاهر متن و به حسب برخی از روایات به دست می‌آید. اما هیچ‌گونه حصری بر این معنا نیست و می‌توان معانی و تحلیل‌های دیگری نیز عرضه داشت که بسیار آموزنده و نشانگر شخصیت امام حسین(ع)، قیام او و آنچه ایشان خواهان آن بوده است، باشد.

به همین جهت، به بسیاری از معانی که بین علما و عموم مردم است نیز می‌توان استناد کرد و تا زمانی‌که آن معنا با این کلمات سازگار باشند و منافات با عقاید دیگر نداشته باشند، قابل پذیرش هستند.

1. امالی، شیخ صدوق، ص118 ؛
منتهی الامال، محدث قمی، ص 538 ؛
بحارالا نوار، علامه مجلسی، ج44، ص279.
2. بحارالانوار، ج 11، ص 356.
3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: فارس صاحب الجوائب، احمد، ج 4، ص 532، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
4. «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى‏»؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10، ص 311، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.
5. شیخ صدوق، الأمالی، ص137، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، 1400ق.
6. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 2، ص 129، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق.
7. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حس ن، ج 6، ص 113، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
8. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 108، دار المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1356ش.
9. ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‏، سید احمد، ج 3، ص 393، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش.
10. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 98، ص 355، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.

=========================

من کشته شدم تا عبرتی باشم و …

روایت فوق را مرحوم شبخ صدوق چنین بیان می فرمایند:
«حدثنا الحسین بن أحمد بن إدریس ( رحمه الله ) ، قال : حدثنا أبی ، عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب ، عن الحکم بن مسکین الثقفی ، عن أبی بصیر ، عن الصادق جعفر بن محمد ، عن آبائه ( علیهم السلام ) ، قال : قال أبو عبد الله الحسین بن علی ( علیهما السلام ) :انا قتیل العبرة لا یذکرنی مؤمن الا استعبر»
[1].

مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حسین عندلیب همدانی «رحمه الله»در کتاب گرانقدر «ثارالله» در توضیح این فقره فرموده اند:
«این جملات بدان معنا نیست که امام «علیه السلام» شهید شدند تا مردم گریه کنند وبه اجر و ثوابی برسند .

بلکه «قتیل العبرة»حاکی از آثار قهری شهادت آن حضرت می باشد.وآن سرشک ناشی از عشق فطری هر مؤمن به اوست .


******************************** ******
[1]
.امالی صدوق ،ص200،مناقب ابن شهر آشوب،ج3ص239.بحار الانوار :ج98ص295.روضة الواعظین،فتال نیشابوری،ص170.

ذیل تفسیر سوره مبارکه آل‏ عمران آیه 13 میخوانیم:
" عبرة" در اصل از ماده" عبور" گرفته شده است که به معنى گذشتن از حالى به حال دیگر یا از جایى به جاى دیگر است، و به اشک چشم" عبرة" (بر وزن حسرت) مى‏گویند زیرا از چشم عبور مى‏کند و به کلمات که از زبانها و گوشها مى‏گذرد نیز عبارت مى‏گویند، و عبرت گرفتن از حوادث نیز به خاطر آن گفته مى‏شود که انسان از آنچه مى‏بیند مى‏گذرد و از حقایقى در پشت سر آن آگاه می‏شود.

آیا نمی توان حدیث شریفی که از حضرت حسین بن علی علیه السلام نقل شده است که فرمودند:
«انا قتیل العبرة لا یذکرنی مومن الا استعبر»
را این طور تفسیر کرد که:

"من کشته شدم تا عبرتی باشم و …من کشته عبورم هیچ مومنی مرا یاد نمی کند مگر اینکه ( از مقامی به مقام بالاتر ) عبور می کند ( و نشانه آن اشک است) معنی قتیل العبرات این می تواند باشد که حتی از راه احساسات و عواطف خالصانه می توان به اهداف اصلی امام حسین(ع) رهنمون شد کما اینکه مردم ایران در همین جلسات برپایی عزاداری امام حسین(ع) آگاه شدند و نسبت به رژیم شاه به پاخاستند. شهدای هشت سال دفاع مقدس نیز به عشق امام حسین (ع) و دفاع از نوامیس با چشمانی گریان که نشان از تحول و بروز احساسات و عواطف انسانی آنها بود به سوی جبهه ها رفتند و امروز اینگونه همه ما برایشان احترام قائلیم و به آنها افتخار می کنیم. در حال حاضر وظیفه هر فرد شیعه است که این تحولات را پاس دارد و علاوه بر احترامی که قائل می شود از آنها دفاع کند و ارزشها را حفظ و پاسداری نماید.

چرا به امام حسین قتیل العبرات گفته می شود؟

فرق عبر و دمع و بکی چیست و چرا به امام حسین قتیل العبرات گفته می شود؟

چرا از بین این سه واژه که به معنای اشک هستند عبر انتخاب شده؟این سه واژه در مفهوم عمومی خود به معنای اشک گریه و اندوه می باشد، یعنی "عبر"، "دمع" و "بکی" به معنای اشک است با این حال معانی هر کدام در کتاب های لغت با تفاوت های اندکی بیان شده است.

"عبره" با فتح عین و سکون باء، به معنای جلب اشک یا تردد بکاء در سینه است.(1)

(یعنی موضوعی که موجب اشک همراه با گریه و اندوه در سینه انسان شود به این حالت می گویند عبره) البته در بعضی دیگر از کتاب های دیگر لغت "عبره" چنین معنا شده است:

و العَبْرة: الدَّمْعة، و قیل: هو أَن یَنْهَمِل الدمع و لا یسمع البکاء، و قیل: هی الدمعة قبل أَن تَفیض، و قیل: هی تردُّد البکاء فی الصدر، و قیل: هی الحزن بغیر بکاء، و الصحیح الأَول و اسْتَعْبَر: جرَتْ عَبْرتُه و حزن"(2)

عبره یعنی اشک و گفته شده است عبره به معنای گریه آرام همرا ه با اشک ریختن است که صدای گریه را کسی نشنود و گفته هم شده است اشک چشم قبل از جاری شدن است و نیز گفته شده است که عبره به معنا تردد بکاء و گریه در سینه است و نیز بیان شده است اندوه بدون گریه را عبره می گویند که قول صحیح همان قول اول است که عبره به معنای اشک ریختن و گریه کردن آهسته است بدون آن که صدای گریه شنیده شود و"استعبر"یعنی اشک هایش همراه با حزن و اندوه جاری شد. "دمع" در کتاب های لغت به معنای اشک چشم و جاری شدن آن است. (3)

"دمع العین و الدمعة: القطرة منه".(4)

یعنی اشک چشم که دمعه به معنای قطره اشک است.

"و بکى یبکی بکى و بکاء- بالقصر و المد- قیل: القصر مع خروج الدموع، و المد على إرادة الصوت "(5) "بکاء" اگر به قصر خوانده شود(یعنی بدون حالت مد باشد) به معنى گریه و اشک ریختن است و اگر با مدّ باشد به معنى صدای همراه با گریه است. و اما در روایات متعددی از امام حسین(ع) نقل شده است که فرمود:

"أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ"(6)

من کشته اشک می باشم، هیچ مؤمنى یاد آور من نمى‏شود مگر اینکه گریان(و اشک از چشمانش جاری) خواهد شد. 2.

أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى(7)

من کشته اشک هستم و هیچ مومنی یاد مرا نمی کند، جز آن که می گرید.

در توضیح این مطلب که چرا حضرت فرمود(من کشته اشک هستم) می توان گفت:

یعنی من کشته مظلومی هستم، هر کسی به یاد من بیفتد، بی اختیار بر من می گرید، مظلومیت من به این اندازه تاثر برانگیز است.

  • عبدی