دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

سؤال: آیا صحیح است که می‌گویند،

 مردم از تعیین عمر به خلافت توسط ابوبکر ناراضی بودند و توسط طلحة بن عبیدالله نارضایتی خود را از یک فرد تندخو و خشنی همچون عمر، اظهار داشتند

عن عثمان بن عبیدالله بن عبدالله بن عمر، قال: لما ابابکر الوفاة دعا عثمان فأملی علیه عهده، ثم أغمی علی ابی بکر قبل ان یملی احداً، فکتب عثمان: عمر بن الخطاب. فأفاق ابوبکر فقال لعثمان کتبت احداً فقال: ظننت لما بک و خشییت الفرقة فکتبتُ عمر بن الخطاب. فقال: یرحمک الله اما لو کتبت نفسک لکنت لها اهلاً. فدخل علیه طلحة بن عبیدالله. فقال: انا رسول من ورائی الیک، یقولون: قد علمت غلظة عمر علینا فی حیاتک فکیف بعد وفاتک اذا اُفضِیَتْ الیه اُمورنا والله سأئلک، فانظر ما أنت قائل؟... کنز العمّال 5: 678

وقتی که زمان مرگ ابوبکر رسید عثمان را فراخواند و عهدش(خلافت) را بر او املا کرد سپس بیهوش شد پس عثمان ،عمر را نوشت و بعد از بهوش آمدن ابوبکر به او گفت از تفرقه ترسیدم و عمر را نوشتم و ابوبکر گفت اگر خودت را نوشته بودی سزاوار بودی

پس طلحه داخل شد و گفت : من فرستاده کسانی هستم که پشت من هستند و آنها میگویند تو خشونت عمر را بر ما در زمان حیاتت میدانستی پس بعد از مرگت چگونه خواهد بود زمانی که امور ما را به او واگذار کنی و خدا از تو سوال خواهد خواهد کرد پس دقت کن در آنچه میگویی

حال چند سوال مطرح است آیا ابوبکر یا عثمان بر خلاف عقائد اهل سنت عمل نکرده اند که بدون شورا خلیفه نصب کرده  اند و آیا آنها از پیامبر مهربان تر بودند که از تفرقه امت ترسیدند ولی بنا به قول اهل سنت پیامبر از چنین احتمالی نترسید

  • عبدی