عکس نوشته در مورد محرم
باز در خاطره ها، یاد تو ای رهرو عشق
شعله سرکش آزادگی افروخته است
یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگی ات
از سر شوق و طلب، دیده جان دوخته است
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما
دمید روح غم اندر تن مه غم عالم
تو نوحه سر بده چون شد عزای اشرف آدم
لباس تیره به تن کن، ز داغ نوحه تو سر کن
که گشته ماه عزا و دوباره گشت محرم
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
شمعی است که سوز و ساز را ترک نکرد
راهِ خطرِ حجاز را ترک نکرد
این عشق، چه عشقی است که در جنگ، حسین
سَر داد، ولی نماز را ترک نکرد
گودال که تشنه بود، خونش نوشید
از رگْ رگِ سنگ، باز خونش جوشید
تا خاطره اش ز یادهامان نرود
از درد، شفق، لباسی از خون پوشید
جنگاورِ حق پرست، بر خاک افتاد
سرمستِ مِیِ «الست»، بر خاک افتاد
بر تشنه لبانِ خیمه ها ناله برید
عباس، بدون دست، بر خاک افتاد
توفان شد و شاخه گل یاس شکست
در دیده مرد، اشک الماس شکست
بر سینه مشک، تیر جان سوزی خورد
یک علقمه، آیینه احساس شکست
آن روز که از گلوی تو خون می ریخت
خون از رگِ آفتاب، گلگون می ریخت
این خونِ خدا بود که از رگْ رگِ تو
با جوششِ سرخِ عشق، بیرون می ریخت
افراشت به کوی عشق، پرچم، عباس
در عشق، فشرده پایِ محکم، عباس
بی آب، از او گلشنِ دین شد سیراب
بی دست، گرفت دستِ عالَم، عباس
برخورد حسین با حر
برخورد خداست با ما
گناه را که ندید می گیرد هیچ
تحویلمان هم می گیرد عجیب
هر کسی در عشق ابراز ارادت می کند
تا نفس دارد حسین (ع) از او حمایت می کند
پادشاهی دو عالم را به نامش می کند
هر کسی با یوسف زهرا (س) رفاقت می کند
تا ابد دیوانه صحرای عشقش می شود
هر کسی شش گوشه او را زیارت می کند
نگاهش کهکشان را تاب می داد
شب تاریک را مهتاب می داد
اگر یک دست در تن داشت عباس
تمام کربلا را آب می داد
“یا دست گیر بی دست مدد”
در عالم مستی به دنبال حسینم
من تشنه به دیدار علم دار حسینم
دوست دار حسینم و دوست دار ابوالفضل
گر لطف کنند نوکر خاندان حسینم
یا ابا عبدالله حسین (ع)
محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشوار به پا شد
السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .
فتوکده
- ۹۵/۰۷/۱۴