دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

 متأسفانه در دورانی که قالب تاریخ اسلام و به ویژه "سیره نویسی" شکل گرفته و "منابع حدیثی" درحال گردآوری و تدوین بودند(یعنی در سده های نخستین اسلامی)، به دلایلی چون:

اضمحلال مرزهای ایران و ادغام آن در سرزمین بزرگ خلافت اسلامی از یکسو، و شکل گیری عصبیت عربی و تحقیر عنصر عجم یا ایرانی(به ویژه درعصر بنی امیه) از سوی دیگر و ...،

آنچنانکه باید و شاید، نقش ایران و ایرانی در اسلام و تمدن برخاسته از آن، به ثبت نرسیده است. متأثر از همین شرایط، می توان، نوعی از چشم پوشی عامدانه در بسیاری از منابع را درخصوص جایگاه ایرانیان نزد معصومین و بلکه عنایات چشمگیر معصومین به ایرانیان، را به وضوح لمس نمود.

این وضعیت متأسفانه تا به امروز نیز تداوم یافته، چراکه برخی، نام بردن از"ایرانیت" را اساسا در تضاد با "اسلامیت" دانسته و "ملت" را در تقابل با "امت" معنا می کنند.

نتیجه طبیعی چنین نگرش و برداشتی، این بوده که حتی، حضور برخی ایرانیان در جمع صحابه نخستین و مثلا شرکت آنها در غزوات اولیه پیامبر (ازآنجمله جنگ بدر)، برای عموم ما ایرانیان، نادانسته و ناشناخته باقی مانده است.

آیه و آخرین منهم
یکی از موارد گمشده در "تاریخ" و "حدیث" اسلامی، عنایات ویژه معصومین به ایران و ایرانی بوده و احادیث متعدد نقل شده در این باره، تا آنجا مورد کم توجهی قرار گرفته اند که بعضا به دلیل قلت نقل، برچسب عدم تواتر و ثقه نبودن را خورده اند. درحالیکه می دانیم، رسول الله و ائمه هدی، احادیث و روایات مکرری در شأن عنصر عجم نقل نموده و مکررا، ایران و ایرانی را به عنوان میراث دار اسلام و تشیع، معرفی نموده اند. در همینباره، می توان شماری از احادیث امامان بزرگوار در شأن مناطق و شهرهایی مشخص از ایران را یاد کرد و یا می توان به روایاتی استناد نمود که ائمه معصومین، به یاران خود توصیه نموده که برای حفظ جان خود و برای نشر و بسط تشیع، به ایران مهاجرت نمایند و ...
آنچه در ادامه می‌بینید، بخشی از کتاب «ایرانیان، زمینه‌سازان ظهور» تألیف مجید هادی‌زاده است که از مجموعه سخنرانی مهدویت آیت‌الله محمدعلی ناصری، استاد اخلاق و مدیر حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج) اخذ شده است و در آن، با استناد به روایات و احادیث مختلف، ایرانیان به عنوان زمینه‌سازان ظهور امام غایب نام برده شده اند. درعین حال، روایات ذکر شده را می توان به عنوان بخشی از "اسناد اثبات شرف و بزرگی ایرانیان در اسلام"، یاد کرد.

چند نمونه از این روایات:
الف: محدث اهل سنت احمد بن حنبل به نقل از پیامبر اکرم(ص) آورده است:

«نزدیک است که خداوند متعال اطراف شما را از عجم آکنده کند، آنان همچون شیرانی هستند که اهل فرار نیستند، آنان همچون شما می‌جنگند و غنایم شما را تصاحب می‌کنند».... (توضیح آنکه این حدیث؛ چنانکه آیت الله ناصری نیز اشاره نموده، به ثبات قدم ایرانیان در دین و نیز نقش آنان در ظهور، اشاره دارد)
ب: در تفسیر آیه شریفه: «وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» احادیثی چند وارد شده است، بنابراین احادیث، ایرانیان هستند که ملحق به مسلمانان عرب می‌شوند و نشان افتخارآمیز ترویج اسلام را بر سینه خود می‌نهند.

به این سه روایت که در شمار روایات مربوط به "جایگاه و نقش ایرانیان در ظهور" است، بنگرید:

- «أَصْحَابُ الْقَائِمِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ»، اصحاب حضرت قائم سیصد و سیزده مردند، اینان همگی از تبار عجم هستند.

- باز پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «لو کانَ الإیمانُ مُعَلَّقا بالثُّرَیّا لَنالَهُ رِجالٌ مِنَ الفارِسُ»، اگر ایمان به ستاره ثریا آویخته باشد، گروهی از ایرانیان آن را به دست خواهند آورد.(اندیشه اسلام اباد: این حدیث به شکل دیگری نیز نقل شده که در آن، به جای ایمان، از علم و دانش نام برده شده است)

- عفان بصری از یکی از مکالمات خود با حضرت صادق(ص) این چنین یاد می‌کند:

حضرت صادق(ع) از من پرسیدند: آیا می‌دانی از چه رو شهر «قم» را قم نامیدند؟ گفتم: خدا و پیامبرش و شما آگاهید!

فرمودند: ‌«قم» را از این رو قم نامیدند که اهالی این شهر در اطراف حضرت حجت گرد خواهند آمد و به همراه او قیام خواهند کرد و او را ترک نمی‌کنند و همواره یاریگر ایشان خواهند بود».

- امیرالمؤمنین(ع) فرموده‌اند: «آفرین بر طالقان! چرا که خداوند را در این شهر گنج‌هایی است که از جنس طلا و نقره نیست، این گنج‌ها مردان با ایمانی هستند که خدا را آن گونه که شان اوست شناختند؛ اینان یاران مهدی در آخر الزمان هستند».

بنا بر حدیث شریف دیگری، صبحگاه روزی پیامبر اکرم(ص) در حالی که در میان یارانشان نشسته بودند فرمودند:

«شب گذشته، خواب دیدم که در مسیر صاف و همواری حرکت می‌کنم. پشت سر من هم دو دسته گوسفند سیاه و سفید در حرکتند، در طول مسیر گوسفندان سیاه کم کم پراکنده و کم و کمتر شدند، اما گوسفندان سفید همچنان به حرکت خود پشت سر من ادامه می‌دادند تا آنجا که دیگر هیچ گوسفند سیاهی نماند و تنها گوسفندان سفید به همراه من باقی ماندند، گمان می‌کنید که تعبیر این خواب چیست؟»

یکی از حاضران مجلس نیز تعبیر کرد که: «یا رسول‌الله! گوسفندان سیاه اعراب هستند که اندک اندک از کنار شما متفرق می‌شوند و گوسفندان سفید اشاره به ایرانیان دارد که همراه شما خواهند ماند و یاران شما خواهند بود». در این حال، جبرائیل نازل شد و خدمت پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: «خداوند بر شما سلام می‌فرستد و می‌فرماید: تعبیر خواب شما همین است،‌ عرب‌ها از اطراف اسلام پراکنده می‌شوند و ایرانیان برای حفظ آن باقی می‌مانند».
توضیح اندیشه کرمانشاه: آنچه اشاره شد، تنها چند روایت محدود از خیلی روایاتی است که در شأن و شرف ایرانیان در کلام معصوم آمده است. در منابع حدیثی، فقط در مورد شهر قم، دهها روایت را می توان مشاهده نمود و باز، می توان به حدیثی اشاره نمود که منطقه جبال(که شامل کرمانشاه نیز بوده) را بهترین جایها در زمان فتنه معرفی کرده و معصوم(ع) به یارانش توصیه می کند که در هنگام فتنه، به این منطقه پناه ببرند.

  • عبدی