دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

صحابه

چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۵۳ ب.ظ

پیامبر(ص):

«[در روز قیامت] مردانی از امتم آورده و به دوزخ برده می شوند؛ من می گویم: پروردگارا! [اینان] اصحاب من‌اند؛

پس گفته می شود: تو نمی دانی که پس از تو چه کردند؛ پس من همان را می گویم که بنده نیکوکار [یعنی حضرت عیسی(ع)] گفت: «و تا وقتى در میانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چیز گواهى.

اگر عذابشان کنى، آنان بندگان تواند و اگر بر ایشان ببخشایى تو خود، توانا و حکیمى.»

(سوره مائده، آیات 118-117)؛

پس به من گفته می شود: از هنگامی که تو از آنها جدا شدی دائماً به عقب برگشتند.»

الحمیدی، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، ج2، صص 50-51.

تعریف صحابه
در لغت


واژه صحابه، در اصل مصدر باب صحب، یصحَب، صُحبة بوده است که به معنای اصحاب بکار می رود. اصحاب، جمع صَحب (با سکون حاء) است که خود صحب، جمع صاحِب است.[۱]
صاحب، به معنای ملازم، دوست، همراه، رفیق، هم‌صحبت، معاشرت‌کننده است.[۲] که بدین طریق، صحابه در لغت به معنای یاران، ملازمان، همراهان، معاشران و... است.


در اصطلاح
صحابی کسی است که با پیامبر اسلام(ص) ملاقات کرده باشد در حالی که بدو ایمان داشته است و مسلمان از دنیا رفته باشد؛[۳]

اگر چه در این میان (یعنی در فاصله زمانی ملاقات تا مرگ در مسلمانی) مرتد شده باشد. منظور از ملاقات، اعم از همنیشنی، همراهی، و رسیدن یکی به دیگری است هرچند با هم سخن نگفته باشند و مثلاً به واسطه نابینایی پیامبر(ص) را ندیده باشد.[۴]

گفته شده است که برخی قیدهای دیگری نیز به تعریف مذکور افزوده اند از جمله: طولانی بودن همنشینی با پیامبر(ص)، حفظ روایت او، جنگیدن همراه وی، شهادت در رکاب وی؛ ولی آنچه نزد علما پذیرفته شده است همان تعریف مذکور است بدون این قیدها.[۵]

گفته اند هنگام درگذشت پیامبر(ص) شمار صحابه وی 114000 نفر بوده است.[۶]
تشخیص صحابه بودن شخص، از طریق تواتر، استفاضه، شهرت، و خبر ثقه است.[۷]


دوره صحابه

با توجه به اینکه برخی از صحابه، تا حدود سال 100ق. زیسته اند، دوره صحابه را از زمان رحلت پیامبر(ص) تا حدود پایان قرن اول دانسته اند.[۸]


آخرین صحابی‌ای که در کوفه مرده عبدالله بن ابی اوفی (86ق.) بوده، و آخرین کسى که در مدینه وفات یافته سهل بن سعد ساعدی (91ق.) در سن 100 سالگی بوده است .


 و آخرین کسى از صحابه که در بصره در گذشته انس بن مالک در سال 91ق. یا 93ق. بوده است . و آخرین کسى از صحابه که در شام بامداد عمرش به شام رسیده عبدالله بن یسر در سال 88ق. بوده است .[۹]


از کسانى که فقط پیغمبر(ص) را دیده است ولی در شمار صحابه نیست آخرین درگذشته، ابوالطفیل عامر بن واثله بود که پیغمبر(ص) را دیده و از همه کسانى که او را دیده‌اند بعدتر مرده است.

ابو طفیل در دولت مختار بن ابی عبید ثقفی پرچم‌دار بوده و به رجعت اعتقاد داشته و بعد از سال صدم درگذشته است. البته ظاهراً فاضل ممقانی وی را جزء صحابه دانسته است.[۱۰]



صحابه نگاری

دانش صحابه نگاری، در قرن نخست هجری با فهرست نویسی و با عنوان تسمیه یا اسماء آغاز شد. تسمیه نویسی، در حقیقت شاخه ای از علم نسب یا حداقل برگرفته از آن است که در فرهنگ جاهلی وجود داشت.

 از این رو، تبیین نام و مشخصات فردی و قبیله ای اصحاب اهمیت می یافت. به عبارتی، صحابه نگاری در واقع معجم نویسی صحابه بود.

 زمانی که سیره نویسی آغاز شد، کار فهرست نویسی از اشخاص به دلیل مشارکت آنها در جنگها، تعداد شهدا و کشته های هر قبیله و مسائلی از این قبیل، آغاز گردید.

 مثلاً بحث از اینکه چه کسانی در بیعت عقبه اول یا دوم شرکت داشتند، چه کسانی در بدر شهید شدند و.... این فهرستها را در سیره ابن اسحاق و مغازی موسی به عقبه مشاهده می کنیم.[۱۱]


فهرست نویسی صحابه، با آنچه از قبل در تسمیه نویسی بود، متفاوت شد و به عبارتی متحول و مستقل گردید. بخش قابل توجه کتابهایی که در تراجم راویان احادیث با عناوین طبقات و تاریخ نوشته شده، به فهرست نام صحابه اختصاص دارد.


واقدی پیشگام چنین تألیفاتی است. البته کتاب الطبقات او موجود نیست، ولی کاتب و شاگرد او، ابن سعد با تألیف الطبقات الکبری، بسیاری از مطالب او را آورده است.

 ابن سعد در این کتاب با عنوان تسمیه از بیشتر اصحاب نام برده، گرچه تنظیم نام افراد، با شیوه الفبایی متفاوت است که بعدها پدید آمده و در طبقات، رنگ جغرافیایی و محلی دارد؛ مانند نامهای صحابه ای که در مکه ساکن شدند، یا در طائف و....[۱۲]

در کنار این گونه کتابها، کتابهای مستقلی نیز با عنوان تسمیه یا اسماء نوشته شد که قدیمی ترین و نخستین کتاب به این نام، از آن عبیدالله بن ابی رافع، کاتب امام علی(ع) است که تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین(ع) علی بن ابی طالب الجمل و صفین و نهروان نام دارد.

 اصل این کتاب از بین رفته، ولی قاضی نعمان مصری، آن را در کتاب خود، شرح الاخبار آورده است.[۱۳]

مجموعه‌های بزرگتر صحابه نگاری با عنوانهای معرفة الصحابة و معجم الصحابة نگاشته شد.

 در قرن سوم علی بن مدینی (د. 234ق)، حلوانی حسن بن علی (د. 242)، عَبّاد بن یعقوب رَواجنی (د. 250 یا 271)، عَبدان، ابومحمد عبدالله بن محمد بن عیسی مروزی (د. 293) و در ابتدای قرن چهارم ابومنصور باوَردی کتابهای خود را با عنوان معرفة الصحابة نوشته اند.

 نخستین کتاب در این باره با عنوان معجم الصحابة، از ابویعلی موصلی (د. 307ق) است.[۱۴]
در معجم نویسی، گاه ترتیب حروف در حرف اول رعایت می شد و گاه در تمام حرف اول و تمام حروف بعدی، که مورد اخیر بیشتر از قرن ششم به بعد رایج بوده است.[۱۵]


نظریه عدالت صحابه

اهل سنت (بجز عده ای اندک که ابن حجر آنها را مبتدعه خوانده است) بر این باورند که همه صحابه عادلند.[۱۶] ظاهراً برخی از علمای اهل سنت این نظریه را نپذیرفته اند و لذا اینکه همه اهل سنت، قائل به این نظریه باشند درست نمی نماید.[۱۷]

مثلاً ابن ابی الحدید (سنی معتزلی) راجع به برپاکنندگان جنگ جمل می‌گوید: همه این‌ها از نظر یاران معتزلی ما، نابودند به جز عائشه و طلحه و زبیر؛ زیرا این سه توبه کردند و بدون توبه، حکم این‌ها نیز بخاطر اصرارشان بر بغی، دوزخ است.


 همو در مورد لشکریان شام در صفین می‌نویسد: همگی آن‌ها از نظر یاران معتزلی ما، نابودند؛ زیرا بر بغی، پای فشردند و مرگشان نیز بدین حال بود خواه سران آن‌ها و خواه پیروانشان. همچنین درباره خوارج چنین می‌نویسد:

 آن‌ها از نظر یاران معتزلی ما بدون اختلاف نظر، در دوزخ‌اند. به طور کلی، یاران ما هر فاسقی را که در حال فسق بمیرد دوزخی می‌دانند و شکی نیست که باغی و خروج کننده بر امام حق، فاسق است.[۱۸]


برای عادل بودن صحابه، به پاره ای از آیات قرآن استناد شده است؛ از جمله:[۱۹]

وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِ‌ینَ وَالْأَنصَارِ‌ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّ‌ضِیَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ

(ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، و کسانى که با نیکوکارى از آنان پیروى کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان [نیز] از او خشنودند)

[توبه–100]

اما این آیه دلالتی بر عادل بودن همه صحابه ندارد چرا که اولاً در خود قرآن آمده است که در دلهای برخی از آنها مرض است،[۲۰] برخی از آنها برای منافقان جاسوسی می کنند، برخی از آنها فاسقند،

 پیامبر(ص) از کارهای برخی از آنها بیزاری جسته است؛ و درست نیست که خداوند از چنین افرادی خشنود باشد چرا که . . . .

فَإِنَّ اللَّـهَ لَا یَرْ‌ضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ  

(ترجمه: قطعاً خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد.)

[توبه–96]

ثانیاً برتری و رضایت خدا از آنها، مقید به ایمان و عمل صالح است چرا که مدح مؤمنین در این آیه، در سیاقی است که منافقان را به سبب کفر و کارهای بدشان سرزنش می کند.

 علاوه بر این، سایر مواردی که خدا آنها را مدح کرده است مقید به ایمان و عمل صالح است در غیر این صورت، تکذیب صریح آیه 96 همین سوره است که خداوند از فاسقان ناخشنود است و نیز آیه 123 سوره نساء که می گوید:

 «هر کس بدى کند، در برابر آن کیفر مى‌بیند» و نیز بسیاری آیات دیگر.[۲۱]

آیه دیگری که برای عدالت صحابه بدان استناد شده این است:[۲۲]

 کُنتُمْ خَیْرَ‌ أُمَّةٍ أُخْرِ‌جَتْ لِلنَّاسِ

(ترجمه: شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده‌اید)
[آل عمران–110]

این آیه نیز هیچ دلالتی بر نظریه مذکور ندارد چرا که برای بهترین امت بودن کافی است که گروهی در آنها باشد که در دیگر امتها نبوده باشد.
 به علاوه اگر بر عدالت همه امت اسلامی دلالت کند نباید در میانشان منافق و مرتد یافت شود در حالی که قطعاً چنین نیست.


نظر شیعه

از نظر شیعه، صحابه پیامبر(ص) مانند بقیه افرادند و هیچ کس به صرف صحابه پیامبر بودن، عدالتش ثابت نمی شود.[۲۴]

با توجه به اینکه شمار صحابه پیامبر(ص) حدود 114000 نفر یاد شده است عادتاً محال است به صرف ملاقات با پیامبر(ص) و ایمان به وی، این شمار انسان با توجه به اینکه علائق و خواستنیهای گوناگونی دارند در مدت زمان اندکی دارای چنان درجه تقوایی شده باشند که گناه کبیره ای را انجام ندهند یا اینکه بر گناه صغیره پافشاری نکنند؛
در حالی که برخی از آنها به دلخواه خویش مسلمان شده و برخی از روی ترس و ناچاری و برخی از باب تألیف قلوب. همچنانکه در میان پیروان دیگر پیامبران، دوستی شهوت بوده است در میان مسلمانان نیز بوده است چنانکه از خود پیامبر(ص) روایت شده است که شما راه پیشینیان را گام به گام خواهید پیمود.[۲۵]

نکته دیگری که در نقد نظریه عدالت صحابه گفته شده این است که اگر صحابی بودن مانع گناه می شود پس چگونه برخی از صحابه مانند عبدالله بن جحش و عبیدالله بن خطل و ربیعه بن امیه و اشعث بن قیس مرتد شدند.[۲۶]


علاوه بر اینها، کارهایی که از برخی صحابه سرزده است با عدالت ناسازگار است؛ مانند اینکه به جنگ امام عادل برخاستند و انسانهای بی گناه را کشتند و اموالی را به ناحق ربودند و سب و ناسزاگویی (بنگرید: سب امیرالمؤمنین(ع)) می کردند و جنگ با مسلمانان به راه انداختند و مسلمانان را فریفتند و سبب فتنه شدند و در پی ریاست بودند به نحوی که آثار تاریخی مشحون از این گزارشها است.


 مثلاً کارهای مروان به حکم در زمان عثمان مشهور است و نیز کارهای بسر بن ارطاه و مغیره بن شعبه، و ولید به عقبه که همه اینها از صحابه بوده اند.[۲۷]
برترین صحابه از نظر شیعه، امیرالمؤمنین(ع) و دو فرزندش (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) هستند.

 به علاوه، امام علی(ع)، نخستین مسلمان نیز دانسته می شود.[۲۸]



پانویس

1 الجوهری، الصحاح، ج1، ص161، ماده صحب.
2 معلوف، المنجد، ترجمه محمد بندرریگی، ج1، ماده صحب.
3 ابن حجر، الاصابة، ج1، ص158.
4 الشهید الثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص339.
5 ر.ک: ابن حجر، الاصابة، ج1، ص159.
6 الشهید الثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص345.
7 الشهید الثانی، الرعایة فی علم الدرایة، صص342-343.
8 شهابی، ادوار فقه، ج1، ص392.
9 شهابی، ادوار فقه، ج1، ص393.
10 شهابی، ادوار فقه، ج1، ص393.
11 هدایت پناه، دانش صحابه نگاری، ص5.
12 هدایت پناه، دانش صحابه نگاری، ص6.
13 هدایت پناه، دانش صحابه نگاری، ص6.
14 هدایت پناه، دانش صحابه نگاری، صص8-9.
15 هدایت پناه، دانش صحابه نگاری، ص9.
16 ابن حجر، الاصابة، ج1، ص162.
17 الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص113.
18 ابن ابی الحدید ج۱، ص۹.
19 ابن حجر، الاصابة، ج1، ص162.
20 ر.ک: مثلاً آیه 49 سوره انفال.
21 الطباطبائی، المیزان، ج9، صص375-374.
22 ابن حجر، الاصابة، ج1، ص162.
23 الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص114.
24 الشهید الثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص343؛ الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص113.
25 الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص113.
26 الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص114.
27 الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص114.
28 الشهید الثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص344.

  • عبدی

نظرات  (۱)

سلام وبلاگ بسیار خوبی دارید .

امیدواریم به سایت خبری ما سربزنید.

panabosh.blog.ir
پاسخ:
تنوع مطالب کشوری و شهری شما هم در قالب خبرهای مختلف جالب و قابل توجه است.
ان شاء الله که موفق باشید.