شیعه بی اشک شمع، مرده است
چرا گریه کنیم ؟
اروپاییان نام ایرانیان را ملت گریه گذاشته اند ، مسیحیان برای شهادت عیسی جشن می گیرند . ( البته آنان عقیده دارند که حضرت عیسی شهید شده است و الا به قول قرآن کریم حضرت عیسی به آسمان عروج کرد ) ولی شیعیان برای شهادت امام حسین گریه می کنند . می گویند « گریه نشان دهنده ی ذلت ، خواری ، سرخوردگی و شکست ملت است و جشن نشان دهنده ی پیروزی و سر بلندی » چرا شیعیان اصرار دارند که هر سال و بلکه هر هفته مصیبت بخوانند و گریه کنند ؟تکرار این کار چه فایده ای دارد ؟ از این گریه ها چه سود می برند ؟ و در زندگی آنان چه اثری دارد ؟ مگر شهادت آرزوی همه نیست ؟ پس ما باید خوشحال باشیم که امام حسین شهید شدند ؟ مگر در اسلام گریه کردن برای کسی که از دنیا رفته مکروه نیست ؟ آیا کسانی که اهل گریه هستند دچار افسردگی و گرفتگی روحی نیستند ؟ و ..... .
در این نوشته مختصر گریه از دیدگاه و زاویه ای بررسی شده است که شاید ناگفته هایی را در این موضوع در بر داشته باشد .
تفاوت خنده و گریه
انسان وقتی می خندد فقط برای خود می خندد ، یعنی خنده مانند شهوت در خود فرورفتن است و جنبه ی شخصی و فردی دارد. موقع خندیدن هیچ کس مورد نظر انسان نیست که بگویم فلانی به خاطر فلانی می خندد . هر کس برای خود می خندد و بس . اما گریه یک طرفه نیست بلکه دو جانبه می باشد . یعنی به خاطر یک چیز یا یک کسی گریه می کنیم . وقتی از دوست یا یکی از نزدیکان خود دور می شویم یا او را از دست میدهیم شدیدا ناراحت شده و احیانا گریه می کنیم ،حتی گاهی از ملاقات کسی که خیلی او را دوست داریم اشک شوق می ریزیم ، این ها نشان می دهد که شخص با دوستش یک ارتباط روحی دارد و این ارتباط روحی موجب شده تا به هم نزدیک تر و شبیه تر شوند .
گریه ارتباط روحی و نزدیک و قرب به معشوق
مطمئنا دو نفر اگردر خیلی از چیزها مثل اخلاق و رفتار و فکر و .... شبیه هم نباشند با هم دوست نمی شوند ، اگر دقت کرده باشید در طول چند سال دوستی دو نفر خیلی شبیه هم دیگر می شوند . شما اگر کسی را بسیار دوست داشته باشید با نگاهی در اخلاق و رفتار خودتان در می یابید که حتی راه رفتن ، نشستن ، حرف زدن و بسیاری از کارهایتان شبیه اوست . این نکته نشان گر آن است که تا چه حد دو دوست از نظر روحی بر هم اثر می گذارند . اگر دوستی دو نفر در حد عاشقی باشد ، شاید از نظر روحی کاملا شبیه هم شوند . چون انسان همیشه به شکل کسی زندگی می کند که او را دوست می دارد .
پس اگر کسی در فراق یا اندوه دیگری گریه می کند مطمئن باشید که دوست دارد خود را شبیه او کند ( دقت کنید ) شما عاشق هر چیز باشید شبیه او می شوید پس با این اوصاف آیا بهتر نیست عاشق و دوست کسی شویم که در شجاعت و غیرت وایثار و عبادت و .... در یک کلمه در انسانیت از همه بالاتر است ؟
پس دو نفر با دوستی به هم نزدیک شده و در اخلاق و روحیه شبیه هم می شوند چون از هم تاثیر می پذیرند . با این حساب معلوم می شود که چرا ما برای امام حسین یا امامان دیگر گریه می کنیم ، هدف از گریه برای ائمه این است که خودمان را از نظر روحی به آنها نزدیک تر کرده و در زندگی شبیه آنها بشویم . گریه از این نظر مفید است که این ارتباط روح ها را قوی تر و حرارت ارتباط را بیشتر می کند . در نتیجه انسان از معشوق خود بیشتر تاثیر می پذیرد و به او شبیه تر می شود . پیامبر اکرم ( ص ) می فرمایند « هر کس خود را شبیه قوم و گروهی کند از آنان است .» با توجه به مطالب ذکر شده معلوم می شود که هر گریه ای سازنده نیست . انواع دیگر گریه مانند گریه ی شکست ، شوق ، محرومیت ، دل تنگی ، حزن و اندوه و .... نمی تواند در مورد گریه بر ائمه صحیح باشد . گریه برای امام حسین علیه السلام برای کسب یک روح حماسی و پرشور و غیرتمند است .
از طرف دیگر خود را شبیه دیگری کردن نیازمند یک عشق سوزان است و گرنه نمی توان از دیگری تاثیر گرفت ، پس آنان که می خواهند به مقام ائمه نزدیک شده و انسان کامل شوند باید عاشق آنان باشند و خوب می دانیم که اشک ترجمان دل است . یعنی گریه نشان یم دهد که چه کسی عاشق است .
آتشم بر جان ولی از شکوه خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
شکسپیر می گوید « اندیشه ها ، رؤیاها ، آه ها ، آرزوها و اشک ها از ملازمان جدایی ناپذیر عشق هستند و عشقی که با اشک های چشم شست و شو می شود همیشه پاکیزه و تمیز و زیبا خواهد ماند» هم چنین ویکتور هوگو می گوید « خوش بخت آن کسی است که خدا به او دلی بخشیده که شایسته ی عشق و سوز و گداز است . هر کس اوضاع عالم و قلب انسانی را در آینه ی دو روی عشق و درد ندیده باشد او هیچ حقیقتی را ندیده و از دنیا چیزی نفهمیده است »
هر گز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما
فواید و هدف از گریه بر امام حسین علیه السلام
تذکر این نکته لازم است که بر خلاف آن چه بسیاری می گویند در عزای آقا ابا عبدالله الحسین ما برای تسلی دل حضرت زهرا گریه نمی کنیم ، این تفکر اندیشه ای باطل و نادرست است . زیرا پس از شهادت حضرت در بهشت برین در جوار مادر بزرگوارشان مسکن گزیدند ، از این جهت دیگر جای چنین سخنی نیست . ما برای آن نمی گرییم که روزی در صحرایی شخصی را غریب و تشنه قطعه قطعه کردند . گریه ی سازنده آن است که طی آن روح ، روحی حسینی شود . یعنی آن که افکار ، شجاعت ،غیرت ، معرفت و اخلاص این شمع پروانه ی جان ها در جان تاریک ما نیز تابنده گردد چنان که هر که چنین شد زنده ی تاریخ می شود ، مثال آشکار و کنونی آن را می توان در گلزار شهدای هر شهر و دیار دید .
نکته ی بعد این که همه میدانیم کسی که دین دار است چه نعمتی دارد و آن که بی دین است چه قدر از خوش بختی فاصله دارد . بنابراین حفظ کردن دین و مکتب از مهم ترین وظایف است که گریه برای امام حسین علیه السلام بیشترین تاثیر را در این جهت دارد . امام خمینی می فرماید « بچه ها و جوان های مال خیال نکنند که مساله ، مساله ی ملت گریه است . این را دیگران القا کرده اند به شما ها که بگویید ملت گریه ، آن ها از همین گریه می ترسند . این ها خیانت می کنند ، بزرگهایشان و ارباب هایشان از این گریه ها می ترسند . قضیه ی روضه خوانی قضیه ی این نیست که من یک چیزی بگویم و یکی هم گریه کند ، قضیه این است که با گریه حفظ شده است این مکتب ، باید هر روز این کار بشود این جنبه ی سیاسی دارد ، جنبه ی اجتماعی دارد »
واقعا این گونه است دشمنان ما از این گریه ها می ترسند ، چرا که در همین گریه هاست که جوانان غیور ، مخلص ، شجاع ، شهادت طلب و مبارز پرورش پیدا می کنند و دشمنان و برخی دوستان نادان یا فریب خورده به دنبال این هستند که مجالس این گونه را تحقیر و پای جوانان را از آن جا کوتاه کنند . آثار دیگر مجالس عزاداری حسینی عبارت است از حفظ ارزش های دینی ، آماده سازی نیروها و نمایش قدرت مسلمانان به دشمنان ، امام خمینی در این مورد می فرماید « در دفعه ی اول که مرا از قم گرفتند و بردند در بین راه بعضی از این مامورین که بودند در آن اتومبیل من ، می گفت که ما که آمدیم سراغ شما از این چادرهایی که در قم بود ( خیمه های مراسم محرم ) می ترسیدیم که مبادا این ها مطلع بشوند و ما نتوانیم انجام وظیفه کنیم . این ها که هیچ ، قدرتهای بزرگ از این چادرها می ترسند »
ابعاد مختلف اشک چنان است که پزشکان آثار جسمانی فراوانی برای آن بیان کرده اند ، روان شناسان از تاثیر مثبت گریه بر روح و روان نکات ارزنده ای بازگو نموده اند ، علمای اخلاق اشک دیدگان را نشان نورانیت دل و گیرندگی فراوان قلب شمرده اند و جامعه شناسان تسلط سخنرانان را بر گریه و خنده ی مخاطبان خود ، تسلط بر تمامی وجود آنان دانسته اند که در این مختصر مجالی برای پرداختن به همه ی این ها نیست .
مکتب عقل یا عشق
هر دین و مکتبی که تنها به عقل و مسائل عقلی مردم تکیه کند مطمئنا شکست خواهد خورد . اسلام دینی است که قوی ترین فکرها و عقل ها را تغذیه می کند و پاسخ هر سوال و نیازی را می دهد . اما می دانست که اگر تنها فکر حکم فرما باشد دوامی نخواهد داشت . بدین جهت عاطفه را چاشنی آن کرد . راه نفوذ عمیق شدن و بقای دین در روح ، عشق عاطفه است . با وجود عقل و عشق در جوار هم ، عشق و عاطفه شور و حرارتی عظیم به دین بخشیده ، آن را ابدی می کند . بدین جهت توصیه به برپایی مجالس عزاداری ائمه یک دور اندیشی فوق العاده عجیب و معصومانه ای بوده که تاکید به حفظ این چاشنی (عزاداری ) داشته است .
آیا امامان راست می گویند یا ... ؟
به آن هایی که بدین مساله ایراد وارد کرده اند می گوییم : آیا ائمه را قبول دارند ؟ اگر نه ما را با آنان کاری نیست . اما اگر جوابشان مثبت باشد می پرسیم : آیا ائمه راست می گویند یا در سخنانشان دروغ هم هست ؟ مطمئنا می گویند ایشان معصوم بوده و هیچ گاه دروغ نمی گویند ، می گوییم ائمه دستور برپایی مراسم عزاداری و گریه را داده ، خود پیوسته آن را عملی می کردند . آیا این کار را انجام بدهیم یا نه ؟ پاسخ آن آشکار است .
امام صادق علیه السلام فرمودند « هر کس که نزد او ما را یاد کنند و در چشمانش اشک جمع شود خداوند چهره اش را بر آتش حرام می کند » . امامان گران قدر خصوصا امام باقر و امام صادق در منازلشان مجلس عزاداری مصیبت امام حسین بر پا می کردند . در احادیث فراوان آمده است که پیامبران بزرگ الهی چون حضرت آدم ، ابراهیم ، موسی ، عیسی ، نوح ، یحیی ، زکریا و پیامبر اکرم بر مولایمان ابا عبدالله گریستند .
حال آیا ائمه ی ما که اهل گریه و به قول بعضی ها ملت گریه بودند در میدان جنگ شجاعت و مردانگی بیشتری داشتند یا امثال معاویه و یزید که سراسر زندگیشان به خنده و مستی گذشته است ؟ شما قضاوت کنید ، آیا جوانان اهل عیش و عشرت و خنده جلوی رگبار گلوله ایستادگی کردند یا آنها که هر شب با ندای یا حسین و یا زهرا زار زار گریه میکردند ؟ آیا آنان که چون ناموس ملت به خطر افتد چون موش به سوراخ های تو در تو خواهند خزید همین مردم اهل بزم و خنده ( و مخالف گریه و عزاداری ) نیستند .
این انسانهای گریزان از گریه بهتر است اشک دیدگانشان را نگه دارند ، چرا که روزی به آن نیاز پیدا خواهند کرد ، آن جا که در قیامت با چشمان حسرت زده و گریان چهره ی خندان اهل اشک و مقام و مرتبه ی بالای ایشان را می بینند
- ۹۴/۰۵/۱۱