دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

شبیه سازی، نوشته در قرآن، نا نوشته در فقه!؟!

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ب.ظ

بسم لله الرحمن الرحیم

 

مقاله((شبیه سازی از دیدگاه فقه)) را در شماره 4 مجله مفید دانشگاه مفید(دانش پژوهان) خواندم و بهره بردم. جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای قائینی دقیقاً با اصول و قواعدی که باید هر مسئله((مستحدثه)) به وسیله آن ها برسی شود، مطلب را مجتهدانه بررسی کرده و حق مطلب را در یک بحث مختصر ادا کرده اند. وشاید هر فقیهی(فقیه اصولی) در این روند به همین نظر ایشان برسند و ظاهراً راهی برای روش دیگر نیست.

بنا بر این هدف من از نوشتن این سطرها چیست؟ از عنوان مقاله پیدا است که می خواهم مسئله شبیه سازی را از بستر کلی و عمومی((برسی مسائل مستحدثه)) خارج کنم و آن را در بسترخاص و روش و روند ویژه قراردهم که اگر در کوتاه مدت مورد اجماع جمعی دست اندرکاران فقه قرار نگیرد دستکم یک چشم انداز و چاشنی أی برای توسعه این مبحث، باشد گرچه برای خودم یک نظریه صحیح و تقریباً مسلم است.

با ادعای((شبیه سازی، نوشته در قرآن، نا نوشته در فقه)) در صددم((مسائل مستحدثه)) را به دو قسم تقسیم کنم:

1- مسائل مستحدثه أی که نه در قرآن و نه درحدیث و نه در متون فقهی، نامی از آن ها نیامده است. مانند سرقفلی، بیمه،(و به نظر بنده) آن نوع اجاره مسکن که در اصطلاح امروزی به اشتباه((رهن)) نامیده می شود.

امروز در مورد این قبیل مسائل مستحدثه، تقریباً آرای نحله های فقهی مشخص است. علمای گران قدر اخباری ما در آن ها احتیاط می کنند و جایز نمی دانند و دستکم((توقف)) می کنند.

و علمای بزرگوار اصولی ما با تکیه بر اطلاقات و عمومات ونیز ادلّه موردی، آن ها را بررسی کرده و حکم شان را تعیین می کنند. و نظر به این که این قبیل مسائل مستحدثه معمولاً از معاملات عاقلانه و احیاناً ضروری هستند، و در عرصه ادلّه موردی، با((نهی)) مواجه نیستند حکم به جواز و صحت آن ها می دهند. و بیانات جناب قائینی نیز در همین روند قرار دارد.

البته در میان اصولیان نیز محققینی یافت می شوند که در((معاملات)) مانند((عبادات)) توقیفی هستند و نسبت به مستحدثات جواز نمی دهند.

2- مسائل مستحدثه أی که نام و عنوان شان در قرآن آمده، اما در عرصه فقه مسکوتمانده اند. 

و این((مسکوت ماندن)) به دلیل((عدم حضور موضوع آن ها در جامعه)) می باشد.

برای این نوع از مسائل مستحدثه امروز(به نظر بنده) تنها مسئله شبیه سازی را داریم، شاید در آینده موضوعات دیگری نیز شناخته شوند.

شبیه سازی، هم در قرآن عنوان شده و هم تحریم شده است پس نباید آن را در بستری قرار دهیم که بیمه و سرقفلی را قرار می دهیم.

قرآن: ـ سوره 4، آیه 120 و 119- وقال لاتّخذنّ من عبادک نصیباً مفروضاً ولاضّلنّهم ولاُمنّینّهم و لآمرنّهم فلیبتّکن آذان الانعام و لآمرنّهم فلیغیّرنّ خلق الله و من یتّخذ الشیطان ولیاً من دون الله فقد خسر خسراناً مبیناً- یعدهم و یمنیّهم و ما یعد هم الشیطان الّا غروراً.

ترجمه: ترجمه این دو آیه در یک برداشت کلّی و بدون توجه به جزئیات ودقایقی که در آن ها نهفته است به شرح زیر می باشد:

و(شیطان) گفت البتّه می گیرم از بندگان تو سهم معین(گروه معین) را و آنان را از راه به در می کنم و به آرزوی خیال انگیز دچارشان می کنم و آنان را وادار می کنم که گوش های چارپایان را پاره کنند و وادارشان می کنم تا روند آفرینش خدا را تغییر دهند، و هر کس شیطان را ولی خود برگزیند در زیان کاری می افتد، زیان کاری آشکاری- شیطان به آنان وعده می دهد و به آرزوی خیال انگیز وادارشان می کند و(در حقیقت) وعده نمی دهد به آنان مگر غرور.

مطلب مهم: قبل از ورود به دقایق آیه به یک مطلب برجسته و مهم باید توجه شود: با این که آیه رسماً و به طور نصّ، ایجاد پارگی و یا شکاف در گوش چهارپایان را تحریم کرده است، فقها آن را حرام ندانسته اند.

ظاهراً تا جائی که من بررسی کرده ام، این تنها مسئله أی است که چنین شرایطی دارد و ظاهراً خیلی شگفت و عجیب است. دلیل این مطلب احادیث این باب است که((وسمه بر صورت حیوان را تحریم و برگوش آن را تحلیل کرده اند)).

شرح: هر صاحب گله أی نشان مخصوص داشت و دام های خود را با آن علامت گذاری می کرد- که هنوز هم این روال در میان عشایر بر چیده نشده- برخی علامت شان را با((کیّ))- داغ نهادن- عملی می کردند و برخی دیگر با خراش در صورت و یا سوراخ کردن گوش به شکل مثلث، مربع، دو سوراخه، ایجاد دالبر در اطراف گوش و...

مرحوم حرّ عاملی در وسائل الشیعه نه تنها حدیثی بر حرمت هر نوع علامت گذاری در گوش حیوان، نیاورده بل باب 11، از ابواب احکام الدوابّ، را چنین آورده است((باب جواز وسم المواشی فی آذانها و غیرها و کراهة و سمها فی وجوحها)).

پس معلوم می شود که آن چه در این دو آیه مورد نظر قرآن است ایجاد پارگی یا سوراخ در گوش چارپایان نیست، بل چیز دیگر است و گرنه پیامبر و آل صلوات الله علیهم آن را جایز نمی دانستند. و چیزی را که در بیان قرآن یک((رفتار شیطانی)) نامیده شده، حلال نمی کردند. و این حقیقت در بررسی دقایق آیه بیشتر روشن می شود:

دقایق:

1- یبتّکنّ از ریشه((بَتَکَ)) به معنی((چیدن)) است.

المنجد و اقرب الموارد: البَتکة: ج بِتَک: القطعة اوالطائفة من الشیئ المنبتک: بتکه، جمع بِتَک: قطعه یا مجموعه أی از اشیاء تکّه شده.

اگر تنه یک درخت قطعه، قطعه شود، به آن((بِتَک منبتک)) نمی گویند، اما اگر قرص نانی خرده خرده و ریز شود و برای خوردن جوجه ها به پیش آن ها ریخته شود((بتک منبتک)) گفته می شود.

آیه می توانست از لفظ((ولیقطّعنّ)) یا((ولیشقّقنّ)) استفاده کند، عدم به کار گیری این قبیل الفاظ و آوردن لفظ عجیب((ولیتبکنّ)) که در قرآن فقط یک بار آمده، بیان گر ویژگی مسئله و خصوصیت موضوع، است. همان طور که پیامبر و اهل بیت(ص) آن را به معنی ایجاد شکاف یا سوراخ کردن، نگرفته اند و مسئله همچنان مسکوت مانده تا موضوع آن در عرصه اجتماع پدید آید و امروز پدید آمده است.

2- ولامنّینهم: هر کشف و اختراع ابتدا در قالب یک رؤیا و خیال تصور و تصویر می شود سپس منجر به کشف و اختراع میگردد لیکن به دو نوع تقسیم می شوند: آن چه به نتایج نیک و پسندیده و مفید می انجامد و آن چه به غرور شیطانی منجر می شود مانند بمب اتم. باید گفت به نظر قرآن شبیه سازی مفسده بزرگی در پی دارد، بزرگ تراز بمب اتم.

3- آذان: گوش ها؟ اما مثل این که این لفظ در این آیه به معنی گوش و گوش ها نیست(گر چه چیدن سلول از گوش نیز برای شبیه سازی کافی است) به دسته کوزه و لبه بعضی چیزها نیز((اذن)) گفته شده.

اقرب الموارد: اذن الثمّام اَذُناً: خرجت اذنته و هی خوصته.

ثمام گیاهی است ریز، چکه و قطره أی که از آن ترشح می کند خوصه و((اَذْن)) نامیده می شود. و بعید نیست مراد از آذان در آیه جمع((اَذْن)) که واحده آن((اذنة)) است، باشد. همان طور که به قطره ریز که از برخی چشم های بیمار تراوش می کند خوصه گفته می شود.

به هر صورت علاوه بر این قبیل دقت ها در الفاظ آیه، از نظر فقهی همین که این موضوع منصوص در قرآن توسط اهل بیت(ع) به معنی معمولی گرفته نشده بل بر خلاف معانی معمولی حکم صادر شده، نشان می دهد که معنی معمولی مراد نبوده بل یک معنای ویژه در مد نظر قرآن است و جمله((ولیغیّرنّ خلق الله)) کاملاً مقصود را برای محققین امروزی روشن می کند.

گذشته از همه این مباحث(که همگی مهم و بس ارجمند هستند) اگر بر فرض الفاظ ولیتبکنّ و آذان را نیز به همین معنی به اصطلاح معمولی بگیریم باز مراد آن نوع عمل است که در جهت تغییر روند آفرینش الهی باشد.

به هر صورت و در هر صورت، آیه((تغییر روند آفرینش)) را ممنوع کرده و آن را غرور شیطانی معرفی کرده است.

پرسش: موجودی به نام قاطر و استر که از آمیزش اسب و الاغ پدید می آید، تغییر آفرینش نیست؟

پاسخ:

1- این شبیه سازی نیست استر نه اسب است و نه الاغ.

2- اسب و الاغ در سیر تحولات تکامل از یک نوع بوده اند.

3- استر از آمیزش پدید می آید نه از سلول یا اسپرم غیر آمیزشی.

4- اقدام به آمیزش الاغ با اسب نجیب نیز در اسلام مورد نهی است و تولید استر تنها از آمیزش الاغ و یابو، مجاز است.

5- استر یک موجود عقیم و سترون است.

توجه: اسلام در مورد پیدایش آدم(سرسلسله نوع حاضر انسان) نه به فیکسیسم معتقد است و نه به ترانسفورمیسم، بل یک خلقت طبیعی به گونه سوم، را معرفی می کند(در کتاب تبیین جهان وانسان توضیح داده ام) بنابر این نمی توان گفت پس انسان را می توان با انواع دیگر- از قبیل میمون ها- مثلاً به آمیزش وادار کرد که روزگاری در نوع مشترک بوده اند. زیرا قرآن انسان کنونی را با هیچ نوع دیگری مشترک نمی داند. یعنی ترانسفورمیسم را در مورد همه جانداران می پذیرد تنها در مورد انسان کنونی سخن دیگری دارد.

6- و بالاخره فقیه نسبت به فلسفه احکام مسئولیت ندارد و شبیه سازی حرام است و بس.

اما کار علمی و تحقیقات علمی: تردیدی نیست که کار علمی و کاوش در هر علم مباح و جایز و در موقعی لازم و گاهی واجب کفائی نیز می شود. در مورد شبیه سازی می توان در کار تحقیقی و آزمایشی تا حدودی پیش رفت که به اصطلاح روح به آن دمیده نشود. و اگر به مرحله دمش روح برسد عمل حرام محقق شده است. اکنون این موجود جاندار را نه می توان کشت ونه می توان همچنان رهایش کرد. و کار شیطانی یعنی همین.

مراد از لفظ کار شیطانی یا غرور اهریمنی یک تعبیر به اصطلاح ناسزا آمیز نیست که در قرآن آمده بل یک تعبیر علمی است که می خواهد ماهیت این پدیده را بیان کند.

در این کار علمی نیز استفاده از((رحم)) و دستگاه زنانگی زن حرام است همان طورکه جنا ب قائینی توضیح داده اند و من تکرار نمی کنم.

دفاع: بمب اتم، موشک های مخرب،توپ و حتی تفنگ بل حتی شمشیر، پدیده های اهریمنی هستند. اما وقتی که افرادی آن ها را پدید می آورند، در مقام دفاع برای مسلمانان جایز و گاهی واجب است به ساختن آن ها بپردازند تا بتوانند از خودشان دفاع کنند.

اگر مسئله شبیه سازی زمانی به این حالت بیانجامد(که چنین چیزی بس بعید است) در آن صورت مسلمانان نیز باید برای دفاع به چنین عملی اقدام کنند.

در احادیث ناظر به((آخر الزمان)) به اسلحه های اهر یمنی و نیز به این که مومنان در مقام دفاع و گسترش دین خدا از آن استفاده خواهند کرد، اشاره شده است که((ولوضرب احدهم بسیفه جبلاً لصقه حتی یفشله))، آمده است. اما از این دیدگاه که قرآن در میان این همه پدیده های علمی اهریمنی تنها شبیه سازی را فراز کرده است به شدتِ نکوهیدگی ماهیت این عمل، توجه می دهد و آن را در رأس و تیتر برنامه شیطان معرفی می کند. البته این بحث نیازمند شرح بیش تر است و مقصود تنها مطرح کردن آن بود.

 نویسنده : مرتضی رضوی

  • عبدی