دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

رویای من

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۵۱ ب.ظ

نتیجه تصویری

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را عاشقانه زیر باران بگیرم .

چه عاشقانه دستم را گرفتی و با من حرف زدی ، می خواهم لحظه

ای کنار تو دوباره زیر باران قدم بزنم و با تو حرف بزنم .

عزیزترینم تو مرا را با عشق آشنا کردی ،

عشق تو در وجودمجاری شده است .

بگذار وقتی از خواب بیدار می شوم چشمان تو را ببینم،

بگذار دستان تو را در دستانم لمس  کنم .

بگذار از حضور تو آرامش بگیرم ، بگذار در دریای بی کران

چشمانت غرق شوم .

بگذار تو لالایی خواب خوش آواز من باشی ، بگذار قلبم را پر

از نور و عشق تو کنم .

بگذار بی صدا تماشایت کنم ،‌ بگذار قلبم را به تو هدیه کنم

، بگذار زندگی را با تمام وجود در کنارت احساس کنم .

بگذار برایت بنویسم و از فاصله ها گله کنم .

بگذار همه آوازهایی که برای تو  خواندم را به خاطر بیاورم

. بگذار شاخه ای گل را به تو هدیه کنم .

ای خوب من بگذار سر بر شانه هایت بذارم و درد دلهایم را به

تو بگویم .

بگذار بگوییم نام تو بهترین سرود برای من است .

بگذار دراین سکوت دستانت را بگیرم و با مشرق چشمانت شبم را روشن

کنم .

بگذار به تو بگوییم دوستت دارم ، بگذار بگویم سطر سطردفترم

تو هستی ، وجود توست .

دوستت دارم

  • عبدی