دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

رواج صیغه در بین صحابه + سند

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ق.ظ

برخی صیغه را حرام و از بدعتهای شیعه می دانند ولی ما اکنون فهرستی از اسامی بعضی از کسانی را که در کتب اهل سنت، قول به حلیت متعه از ایشان نقل شده است ذکر می کنیم:


    جابر بن عبداللَّه انصاری:

    صحیح مسلم ج2 ص1022 باب نکاح المتعه چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت/    مصنف عبد الرزاق ج7 ص499 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت/  عمدة القاری ج17 ص 246 باب غزوة خیبر چاپ دار إحیاء التراث  العربی بیروت/ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة/ و...



    عمران بن حصین خزاعی:

    صحیح بخاری ج 4 ص 1642 چاپ دار ابن کثیر بیروت 1407 کتاب التفسیر باب "فمن تمتع بالعمرة إلی الحج" (بقره أیه 196)/ مسند أحمد بن حنبل ج4 ص 436 چاپ موسسه قرطبه مصر/    المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی/    التفسیر الکبیر ج10 ص41 چاپ دار الکتب العلمیه بیروت سوره نساء ذیل آیه "فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً"/    تفسیر قرطبی ج5 ص 133چاپ دار الشعب قاهره



    ابو سعید خدری:

    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة/    عمدة القاری ج17 ص 246 باب غزوة خیبر چاپ دار إحیاء التراث  العربی بیروت



    عبداللَّه بن مسعود:

    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة



    سلمة بن اکوع:

    المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی/    شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة/    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 498 ش 14023 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت/    کنز العمال ج 16 ص 219 ح 45731 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت



    امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام:

    التفسیر الکبیر ج10 ص43چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ذیل آیه متعه سوره نساء/    (روایت نهی عمر از متعه به نقل ازامیر مومنان):    الدر المنثور ج2 ص486 دار الفکر بیروت - تفسیر الطبری ج 5 ص13 چاپ دار الفکر بیروت -  المصنف ج7 ص500 شماره  14029 - کنز العمال ج16 ص219ح ‏ 45728 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت/    ابن حزم نیز می گوید در مورد متعه از امیر مومنان روایات مختلفی نقل شده است (بعضی جواز و بعضی حرمت):    المحلی ج9 ص 520 چاپ دار الآفاق بیروت



    سعد بن أبی وقاص:

    صحیح مسلم ج2 ص 898  کتاب الحج باب جواز التمتع چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت/    مسند أحمد بن حنبل ج1 ص181 چاپ موسسة قرطبه مصر/    و...



    اشکال: این روایت و باقی روایات نقل شده از سعد مربوط به متعه حج است

    پاسخ: در روایت وی لفظ متعه آمده است ؛ علمای اهل سنت این روایت را مربوط به متعه حج( حج تمتع) می دانند ولی خود سعد در این روایت گفته است: زمانی متعه کردیم که معاویه کافر بود و همگان می دانند که حج تمتع رسول گرامی اسلام (ص) در سال حجة الوداع بوده است و معاویه در آن سال اسلام آورده بود  پس این روایت مربوط به قبل از آن زمان می گردد و مقصود از آن متعه نساء است نه حج.


    عمرو بن حریث (حویرث):

    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة/    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 497 ش 14021 و ص 499 ش 14025 و ص500  ش 14028 و 14029 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت/    کنز العمال ج 16 ص 217 ح 45712 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت/    فتح الباری ج9 ص172چاپ دار المعرفة بیروت

    سنن کبری بیهقی ج7  ص237 چاپ مکتبة دار الباز مکة المکرمة/    أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت



    معاویة بن ابی سفیان:

    معاویه در ماجرای فتح مکه اسلام آورد. وی در زمان فتح طائف، زنی به نام معانه را  متعه نمود. این زن، تا زمان خلافت معاویه زنده ماند و معاویه همه ساله هدایایی برای وی می فرستاد. پس ادعای حرمت متعه در فتح خیبر یا بعد از آن و حتی در ماجرای فتح مکه نمی تواند صحیح باشد.

    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة/    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 497 ش 14021 و ص 499 ش 14026 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت



    سلمة بن أمیّة:

    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 498 ش 14024 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت/    جمهرة انساب العرب ابن حزم  ص‏ 159 ذیل بحث بنو جمح/    الإصابة حرف السین المهملة القسم الأول/    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت



    فضالة بن جعفر بن أمیة:

    أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت


    ربیعة بن أمیة:

    موطأ مالک ج2 ص542، ح1130 باب نکاح المتعة چاپ دار احیاء التراث العربی مصر/    الدر المنثور ج2 ص486 چاپ دار الفکر بیروت/    سنن البیهقی الکبری ج7 ص206 ش 13950 باب نکاح المتعه چاپ مکتبة دار الباز مکه/    الإصابة فی تمییز الصحابة ج2 ص521 چاپ دار الجیل بیروت/    الأم، ج 7  ص 235 چاپ دار المعرفة بیروت/    کنز العمال ج 16 ص 217 ح 45717 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت/    أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 382 ش 1197چاپ دار الکتب العلمیة بیروت


    معبد بن أمیة:

    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 499 ش 14027 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت


    عبد الله بن أبی عوف بن جبیرة:

    أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت


    عمرو بن حوشب:

    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 500 ش 14031 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت


    أبی بن کعب:

    وی از کسانی بود که آیه متعه را به صورت إلی أجل مسمی (یعنی صریح در حلیت متعه) قرائت می کرد:


    التفسیر الکبیر ج10 ص43 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت/    الدر المنثور ج2 ص484 چاپ دار الفکر بیروت/    تفسیر الطبری ج5 ص13 چاپ دار الفکر بیروت/    فتح القدیر ج1 ص449 چاپ دار الفکر بیروت/    نیل الأوطار ج6 ص270 چاپ دار الجیل بیروت/    و...


    زید بن ثابت:

    المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی


    اسماء دختر ابوبکر:

    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة/    مسند طیالسی ص227 ح1637 چاپ دار المعرفة بیروت/   

در محاضرات الأدباء راغب ج2 ص234 - باب جواز المتعة چاپ دار القلم بیروت-

  آمده است:

    ابن زبیر به ابن عباس گفت: چرا فتوای به حلیت متعه می دهی؟

پاسخ داد از مادرت (أسماء) بپرس که چگونه تو را حامله شد.

پس سوال کرد ؛

وی پاسخ داد تو را به دنیا نیاوردم مگر از متعه.

    همین مطلب به صورت خلاصه در کتب ذیل آمده است:

    زاد المعاد ج2 ص206 چاپ موسسة الرسالة بیروت و  التمهید لابن عبد البر ج8 ص 208 و الاستذکار ابن عبد البر ج4 ص61 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت و..



    البته متن کامل گفتگو در بعضی از منابع شیعه چنین آمده است:

 ابوالقاسم کوفی می‏گوید: بعضی از علمای شیعه نقل کرده‏ اند که وقتی ابن عباس وارد مکه شد و عبداللَّه بن زبیر نیز بر فراز منبر خطبه می‏خواند، چون نظرش به ابن عباس افتاد ( در آن روزها نابینا بود ) گفت:

ای مردم، کوری نزد شما آمده که خدا دل او را نیز کور کند، او عایشه امّ المؤمنین را دشنام می‏دهد و نزدیکان و اصحاب پیامبر (ص) را لعن می‏کند و متعه را حلال می‏شمارد، در حالی که زنای محض است. 

   این گفتار بر ابن عباس سنگین آمد، در آن حال غلامش - عکرمه که دست او را گرفته بود - را صدا زد و گفت:

مرا نزدیک او ببر، پس او را نزدیک برد، تا اینکه مقابل او ایستاد و شعری به این مضمون خواند:

زمانی‏که با گروهی رو برو می‏شویم،  آن گروه را متلاشی می‏کنیم‏  ...

تا اینکه گفت:

و اما اینکه می‏گویی:

متعه را در حالی که زنای محض است، حلال می‏دانم ؛ به خدا قسم! در زمان رسول خدا (ص) به آن عمل می‏شد و پس از ایشان نیز پیامبری بر انگیخته نشد ؛ دلیل جواز آن نیز گفته ابن صهاک است، که می‏گفت:

دو متعه در زمان رسول‏ خدا (ص) وجود داشت و من آن دو را منع می‏کنم و ( مرتکبین را مجازات می‏کنم ) و ما گواهی او ( جواز متعه در زمان پیامبر (ص) ) را می‏پذیریم و تحریم او را قبول نمی‏کنیم.

تو نیز از متعه متولد شده ‏ای، پس وقتی از این چوب ( منبر ) پایین آمدی از مادرت در مورد بُردهای ( پیراهن ) عوسجه بپرس!

عبداللَّه بن عباس رفت و عبداللَّه بن زبیر نیز پایین آمد و با سرعت به سوی مادرش رفت و گفت:

درباره بردهای عوسجه برایم بگو!

و با عصبانیت اصرار کرد، مادرش گفت:

پدرت با رسول خدا (ص) بود و مردی به نام عوسجه دو برد ( پیراهن ) را به او هدیه کرد و پدرت از بی‏ همسری به پیامبر (ص) گلایه و شکایت کرد، آنگاه آن حضرت یکی از دو پیراهن را به او داد و او نیز نزد من آمد و با آن پیراهن مرا متعه کرد و مدتی گذشت و پیراهن دیگر آورد و به وسیله آنها مرا متعه کرد و من به تو حامله شدم، پس تو فرزند متعه هستی!

حالا بگو از کجا این خبر به گوش تو رسید؟

گفت: از ابن عباس شنیدم.

مادرش گفت: آیا من تو را از تماس با بنی هاشم منع نکردم، و نگفتم - مواظب باش - آنها زبان‏های غیر قابل تحمل و پیروزی دارند./

    کتاب الاستغاثه، ص145، مستدرک الوسائل، ج14، ص450


    قسمتی از سخنرانی ابن زبیر و بر خورد شخصی باوی (بدون ذکر نام ابن عباس) در صحیح مسلم باب المتعة  ذکر شده است.

در کتب ذیل روایت را با متنی شفاف تر آورده و آن شخص را ابن عباس معرفی می کند:

 سنن البیهقی الکبری ج7 ص205 ش 13943 باب نکاح المتعه چاپ مکتبة دار الباز مکه/ جمهرة خطب العرب ج2 ص 125 چاپ المکتبة العلمیة بیروت/ سمط النجوم العوالی ج3 ص237 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت


    امّ عبداللَّه بنت ابی خیثمه:

    کنز العمال ج 16 ص 218 ح 45726 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت


    سعد بن أبی سعد بن أبی طلحة:

    أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت


    عبداللَّه بن عباس بن عبد المطّلب:

    صحیح مسلم ج2 ص 1028 ش 1407 باب نکاح المتعة چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت/    مصنف عبد الرزاق ج7  ص 497 ش 14021 و ص499 ش 14027 و ص 501 ش 14032 و ص 502 ش 14033 و 14035 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت/    المحلی ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت/    المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی/    التفسیر الکبیر ج10 ص43 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت/    الدر المنثور ج2 ص484 چاپ دار الفکر بیروت/    تفسیر الطبری ج5 ص13 چاپ دار الفکر بیروت/    فتح القدیر ج1 ص449 چاپ دار الفکر بیروت/    سیر أعلام النبلاء ج15 ص243 چاپ موسسة الرسالة بیروت/    سنن البیهقی الکبری ج7 ص205 ش 13943 باب نکاح المتعه چاپ مکتبة دار الباز مکه

منبع: سنت

  • عبدی