دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

راز تکرار "اطیعوا" در آیه 59 سوره نسا

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۱ ب.ظ


 سؤال:  چرا خداوند در آیه 59 نساء واژه "اطیعوا" را دو مرتبه استفاده کرده است و بجای آن از حرف واو عطف استفاده نکرده است؟
خداوند متعال در سوره نساء  آیه 59 می فرمایند:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً».

در این که چرا کلمه «اطیعوا» تکرار شده و بجای آن از حرف عطف استفاده نشده ؛ چند دلیل کرده اند:



1- دستورات اجتماعی و حکومتی

تکرار لفظ «أَطِیعُوا» براى این است که اطاعت رسول در اعمال مولویت که مفاد «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[1] است هر نوع تصرفى در جان و مال مؤمنین بفرماید و هر حکمى که از ناحیه آن صادر شود باید تمکین باشید مثلا جعل خلیفه، اعطاء لوى، جعل والى و رئیس براى قشون، قضاوت و غیر اینها پس توهم نشود که اطاعت رسول عین اطاعت خدا است و تکرار زیادى است.[2]

پس بر طبق آیه «وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ» طاعت پیامبر اسلام -  ص - چه از نظر رسالت و تبلیغ احکام الهى بر همه مردم واجب است. و هم چنین از لحاظ ولایت و سر پرستى که از جانب پروردگار بر عموم بشر دارد پیروى از نظر و رأى او در باره حوادث تامین مصالح مردم بدون قید و شرط نیز واجب است هر چند این دستورات مستقیم از سوی خدا نباشد (مثلا در جنگی پیامبر فرمانده تعیین می کند اینجا کسی نمی گوید که خدا وحی کرده این آقا فرمانده شود و بلکه خود رسول الله چنین تشخیص داده ، پس اطاعت از این هم واجب است هر چند وحی الهی نیست) ؛ بهمین مناسبت کلمه و «أَطِیعُوا»  در جمله « أَطِیعُوا الرَّسُولَ»  تکرار شده است.[3]

کلمه «أَطِیعُوا»  را دو باره آورد، تا بفهماند اطاعت خدا یک نحوه اطاعت است و اطاعت رسول -  ص -یک نحوه دیگر است.[4]

اطاعت از خدا در احکامى است که نازل فرموده، اطاعت از رسول -  ص -در فرمان هاى اوست که به عنوان ولایت دستور مى‏دهد در رابطه با مقدّمات جهاد و غیره .[5]

تکرار فرمانِ «أَطِیعُوا» رمز تنوّع دستورهاست. پیامبر -  ص -گاهى بیان احکام الهى مى‏کرد، گاهى دستور حکومتى مى‏داد و دو منصب «رسالت» و «حکومت» داشت.[6]

تکرار کلمه‏ى «أَطِیعُوا»، نشانه‏ى دو نوع دستور مى‏باشد دستورات ثابت الهى و دستورات حکومتى پیامبر (ص)  [7]

تکرار جمله «أَطِیعُوا» نشان آن است که پیامبر -  ص - دو شأن دارد:

· یکى بیان وحى الهى «أَطِیعُوا اللَّهَ»

·و دیگرى دستورات حکومتى «أَطِیعُوا الرَّسُولَ».[8]



2- تفاوت اطاعت خدا با اطاعت رسول

اطاعت از خداوند، مقتضاى خالقیت و حاکمیت ذات او است، ولى اطاعت از پیامبر -  ص - مولود فرمان پروردگار است و به تعبیر دیگر خداوند واجب الاطاعة بالذات است، و پیامبر -  ص - واجب الاطاعه بالغیر و شاید تکرار «أَطِیعُوا»  در آیه اشاره به همین موضوع یعنى تفاوت دو اطاعت دارد.

ناگفته پیدا است که اطاعت رسول خدا -  ص - نیز شعبه‏اى از اطاعت خداوند است، چرا که او از خود چیزى نمى‏گوید، و تکرار «أَطِیعُوا»  در اینجا اشاره به همین است که این دو در عرض هم نیست، بلکه یکى از دیگرى سرچشمه مى‏گیرد، از این گذشته اطاعت خداوند، مربوط به اصول قوانین و تشریع الهى است، و اطاعت رسول -  ص - مربوط به تفسیرها و مسائل اجرایى مى‏باشد، بنا بر این یکى اصل و دیگرى فرع است.[9]

اینکه کلمه «أَطِیعُوا» در اینجا تکرار شده، بیانگر این حقیقت والاست که اطاعت از خدا با اطاعت از پیامبر -  ص - فرق مى‏کند و هر کدام نوع خاصى دارد. اطاعت از خداوند یک اطاعت استقلالى است و عقل بشر حکم مى‏کند که از خدا از آن جهت که خداست باید اطاعت کرد، ولى اطاعت از رسول، یک اطاعت واسطه‏اى و تبعى است یعنى ما از آن جهت از رسول اطاعت مى‏کنیم که خدا اطاعت او را واجب کرده و او احکام خدا را به ما مى‏رساند و اگر چنین نبود، اطاعت او به عنوان یک فرد بشرى بر مکلفین لازم و واجب نبود.[10]

3- تکرار برای تاکید

 با آن که اطاعت از پیامبر ادامه همان اطاعت از خداست، بلکه کلمه «أطیعوا فرمان برید» را تکرار کرده تا بر اطاعت دوم مستقیما تأکید کرده باشد و این براى آن است که فرمانبردارى دوّم بر بسیارى از مردم دشوار است.[11]

4 – تفاوت بین خالق و مخلوق

تکرار «أَطِیعُوا» دلیل بر این است که بین خدا و مخلوقاتش تفاوت زیادی وجود دارد.[12]

در نتیجه هر جا اطاعت خدا با رسول متفاوت باشد ، «أَطِیعُوا» تکرار می شود، ولی هر جا یکی باشد با حرف عطف می آید. چنانچه خداوند در سوره آل‏عمران آیه 32 می فرماید :

«قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرِینَ »

در این آیه مبارکه خداوند متعال صراحتا دستور می دهد که از خدا و رسولش اطاعت کنند تا خدا آنان را دوست بدارد و گر نه کافر شده و دوستى خدا را از کف خواهند داد و از این آیه استفاده می شود که اطاعت پروردگار همانا اطاعت و پیروى از رسول اکرم -  ص - است و پیروى از رسول نیز اطاعت پروردگار است ، (یعنی در کافر شدن فرقی نیست که کسی دست از اطاعت خدا بردارد و یا دست از اطاعت رسول خدا در دستورات عادی و اجتماعی و غیره بردارد) ؛ لذا جمله «أَطِیعُوا»  را دوباره تکرار نفرموده ‏اند در صورتى که اگر مورد اطاعت وحدت نداشت می بایست جمله «أَطِیعُوا»  را تکرار مى‏فرمودند چنانکه در آیه :

«أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» تکرار گردیده است لذا می فرماید: اى رسول گرامى ما بگو خدا و رسولش را اطاعت کنید و اگر سرپیچى کردند و پشت بدعوت تو نموده و به آثار دوستى عمل نکردند محب صادق نبوده و بخدا ایمان نیاورده ‏اند و خدا هم کافران را که بآیات الهى توجه ندارند دوست نمى‏دارد و آنان را بسخترین عذاب‏ها گرفتار خواهد ساخت.[13]

خداوند متعال بر همین اساس است که در سوره مائده آیه 55 «ولی» را با حرف عطف تکرار کرده است و لذا فرمود: « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ »

کلمه «ولىّ» در این آیه مورد به صورت مفرد آمده و این بدان جهت است که ولایت خدا و رسول او -  ص - و على بن ابى طالب علیه السلام در این جا از سنخ سرپرستى و رهبرى است.[14]

=====================


[1] . احزاب / 6.

[2] . طیب ، عبد الحسین ؛ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران ، انتشارات اسلامی ، چاپ دوم ، 1378 ه . ش ، ج‏4، ص  464

[3] . حسینی همدانی ، محمد حسین ؛ انوار درخشان، تهران ، کتابفروشی لطفی ، چاپ اول ، 1404 ه . ق ، ج‏4، ص  93
[4] . طباطبایی ، محمد حسین ؛ المیزان، ترجمه : محمد باقر موسوی همدانی ، قم ، جامعه مدرسین ، 1374 ه . ش ،  ج‏4، ص  619

[5] . قرشی ، علی اکبر ؛ تفسیر أحسن الحدیث، تهران ، بنیاد بعثت ، چاپ سوم ، 1377 ه . ش ، ج‏10، ص 206

[6] . قرائتی ، محسن ؛ تفسیر نور ،  تهران ، مرکز درس های قرآن ، چاپ یازدهم ، 1388 ه . ش ،  ج‏2 ، ص 312 .

[7] . تفسیر نور ، پیشین  ،  ج‏3    ، ص  162

[8] . تفسیر نور ، پیشین ، ج‏8  ، ص  202

[9] . تفسیر نمونه، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، چاپ اول ، 1374 ه . ش ، ج‏24، ص  200

[10] . جعفری ، یعقوب ؛ کوثر ، بی جا ، بی نا ، بی تا ،  ج‏3  ، ص 257 . و رک : موسوی سبزواری ، عبد الاعلی ؛ مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت ، موسسه اهل بیت ، چاپ دوم ، 1409 ه . ق ، ج‏8، ص  310

[11] . گروهی از مترجمان ، تفسیر هدایت  ، مشهد بنیاد پژوهشهای اسلامی  آستان قدس رضوی ، چاپ اول ، 1377 ه. ش ،  ج‏8  ، ص  346 . و رک : سبزواری نجفی ، محمد ؛ الجدید فی تفسیر القرآن المجید ، بیروت ، دارالتعارف للمطبوعات ، چاپ اول ، 1406 ه . ق ،  ج‏6 ،ص 469  

[12] . شبر ، عبد الله ؛ الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین ف کویت ، مکتبه الفین ، چاپ اول ، 1407 ه . ق ،  ج‏2 ، ص  58   

[13] . داورپناه ، ابولفضل ؛  أنوار العرفان فی تفسیر القرآن،  تهران ، صدر، چاپ اول ، 1375ه . ش ، ج‏5، ص 300

[14] . کوثر ، پیشین ، ج‏3 ، ص  188

  • عبدی