دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

حرف هایی برای مادر ...

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۴ ق.ظ

همه مقصریم وقتی ، دختر بچه 10 ساله مان مانتو را بر چادر ترجیح می دهد ؛ چرا که دیده است ، استاد موسیقی اش با مادر ِ دوستش که مانتویی و بد حجاب است بهتر از مادر چادری ِ خودش رفتار می کند .

همه مقصریم وقتی ، دختر بچه 10 ساله مان دوست دارد مانتویی باشد ؛ چرا که دیده است ، معلم نقاشی شان که مانتویی است خیلی خوش اخلاق تر و مهربان تر از معلم مغرور دینی شان است .

همه مقصریم وقتی ، دختر بچه 10 ساله مان دوست ندارد مثل مادرش چادری باشد ؛ چون دیده است ، دکتر دندانپزشک شهرشان اصلا حواسش به حرف های مادرش نبوده و مدام به خانم مانتویی ِ بغل دست ِ مادرش نگاه می کرده ...

همه مقصریم وقتی ، دختر بچه 10 ساله مان دوست دارد با مانتو بگردد ؛ چون مدیر مدرسه شان به آنها گفته چادر بپوشید اما دختر خودش تیپ فشن می زند .

همه مقصریم وقتی ، دختر بچه 10 ساله مان دوست دارد  مانتویی و حتما مانتو های تنگ باشد ؛ برای اینکه شنیده پسر همسایه شان در کوچه و بازار ، دختران چادری را ، عقب افتاده و امل می خواند.

امروز دختر بچه ی 10 ساله شهرمان حسابی قد کشیده و بر خلاف تمام دیده ها و شنیده های دوران کودکی اش ، چادرش را محکم گرفته ...

چرا که مادرش او را به این باور رسانده است ، که تنها نگاه مهربان پدرش لازمه زندگی ست نه نگاه های سوال برانگیز سایر مردان !!!!

" چرا که باور دارد خدا ، حیا را نه در دیده ها و شنیده ها که در قلب و تمام سلول های وجود یک زن به ودیعه نهاده است "

  • عبدی