جزیره خضراء
موضوعِ این کتاب, تحقیق درباره سند و دلالتِ روایتِ جزیره خضراست. این بحث از همان آغاز مورد توجه علاقه مندانِ مباحثِ (امام پژوهى) ـ خصوصاً زندگانیِ حضرت حجت(عج) ـ واقع گشت به طورى که هر سال چاپ این کتاب, تجدید شد. چاپ چهارمِ آن اکنون با ویرایشِ جدید پیش روى شماست. در این سال ها برخى خوانندگان, که کتاب را به طور سطحى خوانده بودند, فکر خود را درباره سوژه بازارى و عامیانه مثلث برمودا و بشقاب پرنده ها متمرکز کرده بودند و مى پنداشتند که موضوعِ اصلى این کتاب, از این دست مطالب است.
حال آن که چنین نیست بلکه این کتاب درباره محتوا و سندِ یک روایتِ داستان گونه به نام (جزیره خضرا) ـ که در جلدِ52 کتاب بحارالانوار آمده ـ بحث مى کند.
اگر به مثلث برمودا و یا بشقاب پرنده ها هم پرداخته ایم از آن روست که به تازگى آقاى (ناجى نجّار)(1) در کتاب مستقلى به نامِ الجزیرة الخضراء وقضیة مثلث برمودا به خیالِ خود به یک کشفِ بزرگ نایل شده و آن این که پى برده است مثلث برمودا همان جزیره خضراست.
ما براى این که حرف هاى او را نقد کنیم مجبور بوده ایم در آغاز, دیدگاه هاى او را در خصوصِ تطبیق جزیره خضرا بر مثلث برمودا و نیز مسئله بشقاب پرنده ها بیاوریم.
پس سامان دهیِ این کتاب, تلاشى است به منظور خرافه زدایى از مباحث ارزنده (امام پژوهى) در گستره حدیث. به علاوه, کوششى براى ترویجِ دیدگاه عالمانِ شیعى در خصوصِ تحریف ناپذیریِ قرآن کریم. این کار با نقد و بررسیِ یک روایت بلند و داستان گونه از جلد 52 بحارالانوار صورت گرفته است. توضیح آن که:
در بعضى بحث هاى مربوط به امام پژوهى, نحوه زندگانیِ دوازدهمین پیشوایِ عدل گستر ما را با احادیث جعلى و مطالبِ خلاف واقع درهم آمیخته و در تیراژ وسیع به چاپ رسانده اند. البته شک نیست که مسئله غیبتِ آن حضرت, خود به خود این سؤال ها را به وجود مى آورد:
آن حضرت اکنون کجا و چگونه زندگى مى کند؟ آیا ازدواج کرده و فرزندانى دارد؟ نحوه ارتباط آن حضرت با مردم چگونه است؟
آیا اساساً مى توان ایشان را دید؟ یاران اش چه کسانى هستند؟ چه هنگام ظهور مى کند؟ و دانشورانِ شیعى در طول قرن هاى گذشته به این سؤال ها پاسخ هاى متین و استوارى داده اند که مطابق با اصول و مبانیِ دین و ارج نهادن به قرآن و توحید و امامت است.
اما فاجعه این جاست که برخى افراد قشرى به گونه اى وارد این مسائل شده اند که تمام اصول و فروع دین را زیر پا گذاشته اند; یعنى نابخردانه قرآن را هم از اعتبار و حجیّت انداخته اند.
اینان با نادیده گرفتن عقل و خرد مردم, بازار کشف و کرامت براى خود به راه انداخته و مسئله رؤیت و ارتباط با آن حضرت را سخاوت مندانه مى فروشند. این مدعیان بر سرِ هر کوى و برزن از اخلاص خود دم مى زنند و این گونه وانمود مى کنند که هرگاه اراده کنند حضرت در پیشِ چشمِ آن هاست.
یکى از همین ادعاها داستانِ جزیره خضراست که در روزگارِ ما به نوعى دیگر بازسازى شده است. موضوع کتاب ما نقد و بررسیِ همین روایت است.
بهار77
ابوالفضل طریقه دار
- ۹۴/۱۲/۰۷