تقیه و عصمت امامان
شیعیان از سویى مىگویند ائمه معصومند و از سوى دیگر مىگویند که آنها تقیه مىکنند.
این دو با هم تناقض دارد؛ زیرا وقتى شما صحت آنچه را که امامانتان مىگویند نمى دانید پس معصوم بودنشان چه سودى دارد؟
پاسخ:
در این سؤال دو اشکال مطرح گردیده است:
1. تناقض میان «اعتقاد به عصمت» و «اعتقاد بر عمل ائمه به تقیه».
2. اگر امامان در گفتار خود تقیه مىکردند، دیگر به گفتار آنان در موارد دیگر نمىتوان اعتماد کرد؛ زیرا ممکن است، تقیه کرده باشند.
در پاسخ اشکال نخست مى گوییم:
تناقض این است که دو گزاره با موضوع و محمول واحد دو حکم غیر قابل جمع داشته باشند؛ مانند اینکه بگوییم زید دانشمند است و زید دانشمند نیست.
در حالى که در اینجا دو گزاره داریم که از نظر موضوع و محمول متفاوتند و از نظر حکم هم هر دو ایجابى هستند.
گویا گرد آورنده پرسشها برگى از مسائل عقلى نخوانده است.
پاسخ پرسش دوم این است که:
امامان در همه جا تقیه نمى کردند. در موردى که فتواى حاکم زمان و فقیهان رسمى و مورد تأییدِ حکومت بر خلاف نظر ائمه بود در این مورد براى دفع ضرر و خطر از شیعیان متوسل به تقیه شده و موافق مفتى زمان حکم کرده اند و در مواردى که اصلًا این ملاک نبود تقیه نمى کردند و بنابراین تقیه در موارد مخصوص مایه سلب اعتماد به طور کلى نمىشود حتى در مواردى که تقیه مىکردند لحن گفتگو به گونه اى بود که آگاهان از اصحاب ائمه مىدانستند که این پاسخ به عنوان تقیه صادر شده است.
کسانىکه با روایات امامان معصوم آشنا هستد، احادیثى را که از روى تقیه وارد شده مى شناسند و قرائن در خود حدیث بر تقیه بودن گواهى مىدهد.
- ۹۴/۰۲/۱۸