تحدى قرآن کریم به خبرهائى که از غیب داده
قرآن کریم در آیات بسیارى باخبرهاى غیبى خود تحدى کرده، یعنى به بشر اعلام نموده: که اگر در آسمانى بودن این کتاب تردید دارید، کتابى نظیر آن مشتمل بر اخبار غیبى بیاورید.
و این آیات بعضى در باره داستانهاى انبیاء گذشته، و امتهاى ایشان است، مانند آیه:
(تلک من انباء الغیب، نوحیها الیک، ما کنت تعلمها انت و لا قومک من قبل هذا، این داستان از خبرها ىغیب است، که ما بتو وحى مىکنیم، و تو خودت و قومت هیچیک از آن اطلاع نداشتید) (1)، و آیه:
(ذلک من انباء الغیب نوحیه الیک، و ما کنت لدیهم اذا جمعوا امرهم و هم یمکرون،
این سرگذشت یوسف از خبرهاى غیبى است، که ما بتو وحى مىکنیم، تو خودت در آن جریان نبودى، و ندیدى که چگونه حرفهاى خود را یکى کردند، تا با یوسف نیرنگ کنند) (2)
و آیه: (ذلک من انباء الغیب، نوحیه الیک، و ما کنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم، ایهم یکفل مریم؟ و ما کنت لدیهم، اذ یختصمون،
ایناز خبرهاى غیبى است، که ما بتو وحى مىکنیم. و گر نه تو آنروز نزد ایشان نبودى، که داشتند قرعه هاى خود مىانداختند، که کدامشان سرپرست مریم شود، و نیز نبودى که چگونه بر سر اینکار با هم مخاصمه مىکردند) (3)
و آیه: (ذلک عیسى بن مریم قول الحق الذى فیه یمترون، اینست عیسى بن مریم آن قول حقی که در او شک مىکنند)، (4) و آیاتى دیگر.
------------------------------
1 - سوره هود آیه 49
2 - سوره یوسف آیه 102.
3 - سوره آل عمران آیه 44
4 - سوره مریم آیه 34.
و یک قسمت دیگر در باره حوادث آینده است،
مانند آیه: (غلبت الرومفى ادنى الارض، و هم من بعد غلبهم سیغلبون فى بضع سنین، سپاه روم در سرزمین پائین تر شکست خوردند، ولى هم ایشان بعد از شکستشان بزودى و در چند سال بعد غلبه خواهند کرد) (1)،
و آیه: (ان الذى فرض علیک القرآن، لرادک الى معاد، آن خدائیکه قرآن را نصیب تو کرد، بزودى تو را بدانجا که از آنجا گریختى، یعنى بشهر مکه برمىگرداند) (2)،
و آیه (لتدخلن المسجد الحرام، انشاء الله آمنین، محلقین رؤسکم، و مقصرین لا تخافون، بزودى داخل مسجد الحرام میشوید، انشاء الله، در حالیکه سرها تراشیده باشید، و تقصیر کرده باشید، و در حالیکه هیچ ترسى نداشته باشید) (3)،
و آیه: (سیقول المخلفون، اذا انطلقتم الى مغانم لتاخذوها،: ذرونا نتبعکم،
بزودى آنها که از شرکت در جهاد تخلف کردند، وقتى براى گرفتن غنیمت روانه میشوید، التماس خواهند کرد: که اجازه دهید ما هم بیائیم) (4)
و آیه: (و الله یعصمک من الناس، و خدا تو را از شر مردم حفظ مىکند) (5)،
و آیه - (انا نحننزلنا الذکر و انا له لحافظون بدرستیکه ما خودمان ذکر را نازل کرده ایم، و خودمان نیز بطور مسلم آنرا حفظ خواهیم کرد) (6)،
و آیات بسیارى دیگر که مؤمنین را وعده ها داده، و همانطور که وعده داد تحقق یافت، و مشرکین مکه و کفار را تهدیدها کرد، و همانطور که تهدید کرده بود، واقع شد.
و از این باب است آیات دیگریکه در باره امور غیبى است،
نظیر آیه: (و حرام على قریةاهلکناها، انهم لا یرجعون، حتى اذا فتحتیاجوج و ماجوج، و هم من کل حدب ینسلون، و اقتربالوعد الحق، فاذا هى شاخصة ابصار الذین کفروا، یا ویلنا قد کنا فى غفلة من هذا، بل کنا ظالمین،
ممکن نیست مردم آن شهری که ما نابودشان کردیم، و مقدر نمودیم که دیگر باز نگردند، اینکه بازگردند، مگر وقتى که راه یاجوج و ماجوج باز شود، در حالیکه از هر پشته اى سرازیر شوند، و وعده حق نزدیک شود، که در آن هنگام دیده آنانکه کافر شدند از شدت تحیر باز میماند،
و میگویند: واى بر ما که از این آتیه خود در غفلت بودیم، بلکه حقیقت مطلب آنست که ستمگر بودیم) (7)،
و آیه (وعد الله الذین آمنوا منکم، و عملوا الصالحات، لیستخلفنهم فى الارض، خدا کسانى از شما را که ایمان آوردند، و عمل صالح کردند، وعده داد: که بزودى ایشانرا جانشین در زمین کند) (8)،
و آیه (قل: هو القادر على ان یبعثعلیکم عذابا من فوقکم، بگو خدا قادر است بر اینکه عذابى از بالاى سر بر شما مسلط کند) (9).
------------------------------
1 - سوره روم آیات 1 - 4
2 - سوره قصص آیه 85
3 - سوره فتح آیه 27
4 - سوره فتح آیه 15
5 - سوره مائده آیه 67
6 - سوره حجر آیه 9
7 - سوره انبیاء آیه 97
8 - نور 55
9 - سوره انعام آیه 65
باز از این باب است آیه:
(و ارسلنا الریاح لواقح، ما بادها را فرستادیم تا گیاهان نر و ماده راتلقیح کنند)، (1)،
و آیه (و انبتنا فیهامن کل شىء
موزون و رویاندیم در زمین از هر گیاهى موزون که هر یک وزن مخصوص دارد) (2)
و آیه: (و الجبال اوتادا، آیا ما کوهها را استخوان بندى زمین نکردیم)، (3) که اینگونه آیات از حقایقى خبر داده که در روزهاى نزول قرآن در هیچ جاى دنیا اثر ىاز آن حقایق علمى وجود نداشته، و بعد از چهارده قرن، و بعد از بحثهاى علمى طولانى بشر موفق بکشف آنها شده است.
باز از این باب است (البته این مطلب از مختصات این تفسیر است که همانطور که درمقدمه کتاب گفتیم، معناى یک آیه را از آیات دیگر قرآن استفاده نموده، براى فهم یک آیه سایر آیات را استنطاق مىکند، و از بعضى براى بعضى دیگر شاهد مىگیرد)
آیه شریفه: (یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عندینه، فسوف یاتى الله بقوم یحبهم و یحبونه،
اى کسانیکه ایمان آورده اید! هرکس از شما از دین خود برگردد، ضررى بدین خدا نمىزند، چون بزودى خداوند مردمانى خواهد آورد، که دوستشان دارد، و ایشان او را دوست میدارند)، (4)
و آیه شریفه (و لکل امة رسول، فاذا جاء رسولهم، قضى بینهم بالقسط،
براى هر امتى رسولى است، همین که رسولشان آمد، درمیان آن امت به عدالت حکم میشود)،
تا آخر چند آیه (5)
و آیه شریفه (فاقم وجهک للدین حنیفا، فطرة الله التىفطر الناس علیها، روى دل بسوى دین حنیف کن، که فطرة خدائى است، آن فطرتى که خدا بشر را بدان فطرت آفریده) (6)،
و آیاتى دیگر که از حوادث عظیم آینده اسلام و یا آینده دنیا خبر میدهد، که همه آن حوادث بعد از نزول آن آیات واقع شده، و بزودى انشاء الله مقدارى از آنها را در بحث از سوره اسراء ایراد مىکنیم.
------------------------------
1 - سوره حجر آیه 22
2 - حجر آیه 19
3 - نبا آیه 7
4 - مائده آیه 54
5 - یونس آیه 47
6 - سوره روم آیه 30
تحدى قرآن باینکه اختلافى در آن نیست
قرآن کریم باین معنا تحدى کرده، که در سراپاى آن اختلافى در معارفوجود ندارد، وفرموده:
(ا فلا یتدبرون القرآن؟ و لو کان من عند غیر الله، لوجدوا فیه اختلافا کثیرا، چرا در قرآن تدبر نمىکنند؟ که اگر از ناحیه غیر خدا بود، اختلافهاى زیادى در آن مىیافتند) (7)،
و این تحدى درست و بجا است، براى اینکه این معنا بدیهى است، که حیات دنیا، حیات مادى و قانون حاکم در آن
------------------------------
7 - سوره نساء آیه 82
قانون تحول و تکامل است، هیچ موجودى از موجودات، و هیچ جزئى از اجزاء این عالم نیست، مگر آنکه وجودش تدریجى است، که از نقطه ضعف شروع میشود، وبسوى قوة و شدت مىرود، از نقص شروع شده، بسوى کمال مىرود، تا هم در ذاتش، و هم در توابع ذاتش، و لوا حق آن، یعنى افعالش، و آثارش تکامل نموده، بنقطه نهایت کمال خود برسد.
یکى از اجزاء این عالم انسان است، که لا یزال در تحول و تکامل است، هم در وجودش، و هم در افعالش، و هم در آثارش، به پیش مىرود، یکى از آثار انسانیت، آن آثاری است که با فکر و ادراک او صورت مىگیرد، پس احدى از ما انسانها نیست، مگر آنکه خودش را چنین در مىیابد، که امروزش از دیروزش کاملتر است، و نیز لا یزال در لحظه دوم، به لغزشهاى خود در لحظه اول بر میخورد، لغزشهائى در افعالش، در اقوالش، این معنا چیزى نیست که انسانى با شعور آنرا انکار کند، و در نفس خود آنرا نیابد.
و این کتاب آسمانى که رسول خدا (ص) آنرا آورده، بتدریج نازل شده، و پاره پاره و درمدت بیست و سه سال بمردم قرائت میشد، در حالیکه در این مدت حالات مختلفى، و شرائط متفاوتى پدید آمد، پارهاى از آن در مکه، و پاره اى در مدینه، پاره اى در شب، و پاره اى در روز، پاره اى در سفر، و پاره اى در حضر، قسمتى در حال سلم، و قسمتى در حال جنگ، طائفه اى در روز عسرت و شکست، و طائفه اى در حال غلبه و پیشرفت، عده اى از آیاتش در حال امنیت و آرامش، و عده اى دیگر در حال ترس و وحشت نازل شده.
آن هم نه اینکه براى یک منظور نازل شده باشد، بلکه هم براى القاء معارف الهیه، و هم تعلیم اخلاق فاضله، و هم تقنین قوانین، و احکام دینى، آنهم در همه حوائج زندگى نازل شده است، و با این حال در چنین کتابى کوچکترین اختلاف در نظم متشابهش دیده نمیشود، همچنانکه خودش در این باره فرموده: (کتابا متشابها مثانى)،
کتابى که با تکرار مطالب در آن نظم متشابهش محفوظ است. (1) این از نظر اسلوب و نظم کلام، اما از نظر معارف و اصولى که در معارف بیان کرده، نیز اختلافى در آن وجود ندارد، طورى نیست که یکى از معارفش با یکى دیگر آن متناقض و منافى باشد، آیه آن آیه دیگرش را تفسیر مىکند، و بعضى از آن بعض دیگر را بیان مىکند، و جمله اى ازآن مصدق جمله اى دیگر است، همچنانکه امیر المؤمنین على (ع) فرمود:
(بعضى از قرآن ناطق به مفاد بعض دیگر و پاره اى از آن شاهد پارهاى دیگر است) (2)، و اگر از ناحیه غیر خدا بود، هم نظم الفاظش از نظر حسن و بهاء مختلف میشد، و هم جمله اش از نظر فصاحت و بلاغت متفاوت مى گشت، و هم معنا و معارفش از نظر صحت و فساد، و اتقان و متانت متغایر میشد.
------------------------------
1 - سوره زمر آیه 23
2 - نهج البلاغه فیض الاسلام ص 414 خ 133
- ۹۴/۰۹/۲۵