دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

تحدى قرآن کریم به خبرهائى که از غیب داده

چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۵ ق.ظ

قرآن کریم در آیات بسیارى باخبرهاى غیبى خود تحدى کرده، یعنى به بشر اعلام نموده: که اگر در آسمانى بودن‏ این کتاب تردید دارید، کتابى نظیر آن مشتمل بر اخبار غیبى بیاورید.

و این آیات بعضى در باره داستانهاى انبیاء گذشته، و امتهاى ایشان‏ است، مانند آیه:

(تلک‏ من انباء الغیب، نوحیها الیک، ما کنت تعلمها انت و لا قومک من قبل هذا، این‏ داستان از خبرها ى‏غیب است، که ما بتو وحى مى‏کنیم، و تو خودت و قومت هیچیک از آن اطلاع نداشتید) (1)، و آیه:

(ذلک من انباء الغیب نوحیه الیک، و ما کنت‏ لدیهم اذا جمعوا امرهم و هم یمکرون،

این سرگذشت‏ یوسف از خبرهاى غیبى است، که ما بتو وحى مى‏کنیم، تو خودت‏ در آن جریان نبودى، و ندیدى که‏ چگونه حرف‏هاى خود را یکى کردند، تا با یوسف‏ نیرنگ کنند) (2)

و آیه: (ذلک من انباء الغیب، نوحیه ‏الیک، و ما کنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم، ایهم یکفل مریم؟ و ما کنت لدیهم، اذ یختصمون،

این‏از خبرهاى غیبى‏ است، که ما بتو وحى مى‏کنیم. و گر نه تو آنروز نزد ایشان نبودى، که داشتند قرعه‏ هاى خود مى‏انداختند، که‏ کدامشان سرپرست مریم شود، و نیز نبودى که چگونه بر سر این‏کار با هم مخاصمه مى‏کردند) (3)

و آیه: (ذلک عیسى بن مریم قول الحق الذى فیه یمترون، اینست‏ عیسى بن مریم آن قول حقی که در او شک مى‏کنند)، (4) و آیاتى دیگر.

------------------------------

1 - سوره هود آیه 49

2 - سوره یوسف آیه 102.

3 - سوره آل عمران آیه 44

4 - سوره مریم آیه 34.

 

و یک قسمت دیگر در باره حوادث آینده است،

مانند آیه: (غلبت الروم‏فى ادنى الارض، و هم من بعد غلبهم سیغلبون فى بضع سنین، سپاه روم در سرزمین پائین ‏تر شکست ‏خوردند، ولى هم‏ ایشان بعد از شکستشان بزودى و در چند سال بعد غلبه‏ خواهند کرد) (1)،

و آیه: (ان الذى فرض ‏علیک القرآن، لرادک الى معاد، آن خدائیکه قرآن را نصیب تو کرد، بزودى تو را بدانجا که از آنجا گریختى، یعنى بشهر مکه برمى‏گرداند) (2)،

و آیه (لتدخلن المسجد الحرام، انشاء الله آمنین، محلقین‏ رؤسکم، و مقصرین لا تخافون، بزودى داخل ‏مسجد الحرام میشوید، انشاء الله، در حالیکه سرها تراشیده باشید، و تقصیر کرده باشید، و در حالیکه هیچ ترسى نداشته باشید) (3)،

و آیه: (سیقول‏ المخلفون، اذا انطلقتم الى مغانم لتاخذوها،: ذرونا نتبعکم،

بزودى آنها که از شرکت در جهاد تخلف ‏کردند، وقتى براى گرفتن غنیمت روانه میشوید، التماس خواهند کرد: که‏ اجازه دهید ما هم‏ بیائیم) (4)

و آیه: (و الله یعصمک من ‏الناس، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏کند) (5)،

و آیه - (انا نحن‏نزلنا الذکر و انا له لحافظون بدرستیکه ما خودمان‏ ذکر را نازل کرده ‏ایم، و خودمان نیز بطور مسلم ‏آنرا حفظ خواهیم کرد) (6)،

و آیات بسیارى دیگر که مؤمنین را وعده‏ ها داده، و همانطور که وعده‏ داد تحقق یافت، و مشرکین مکه و کفار را تهدیدها کرد، و همانطور که تهدید کرده بود، واقع شد.

و از این باب است آیات دیگریکه در باره امور غیبى است،

نظیر آیه: (و حرام على قریة‏اهلکناها، انهم لا یرجعون، حتى اذا فتحت‏یاجوج و ماجوج، و هم من کل حدب ینسلون، و اقترب‏الوعد الحق، فاذا هى شاخصة ابصار الذین کفروا، یا ویلنا قد کنا فى غفلة من هذا، بل کنا ظالمین،

ممکن نیست‏ مردم آن شهری که ما نابودشان کردیم، و مقدر نمودیم که دیگر باز نگردند، اینکه بازگردند، مگر وقتى که راه‏ یاجوج و ماجوج باز شود، در حالیکه از هر پشته‏ اى سرازیر شوند، و وعده حق نزدیک شود، که در آن هنگام دیده آنانکه کافر شدند از شدت تحیر باز میماند،

و میگویند: واى بر ما که از این آتیه خود در غفلت بودیم، بلکه حقیقت مطلب آنست که ستمگر بودیم) (7)،

و آیه (وعد الله الذین آمنوا منکم، و عملوا الصالحات، لیستخلفنهم فى الارض، خدا کسانى‏ از شما را که ایمان‏  آوردند، و عمل صالح کردند، وعده داد: که بزودى ایشانرا جانشین در زمین ‏کند) (8)،

و آیه (قل: هو القادر على ان یبعث‏علیکم عذابا من فوقکم، بگو خدا قادر است بر اینکه ‏عذابى از بالاى سر بر شما مسلط کند) (9).

------------------------------

1 - سوره روم آیات 1 - 4

2 - سوره قصص آیه 85

3 - سوره فتح آیه 27

4 - سوره فتح آیه 15

5 - سوره مائده آیه 67

6 - سوره حجر آیه 9

7 - سوره انبیاء آیه 97

8 - نور 55

9 - سوره انعام آیه 65

 

باز از این ‏باب است آیه:

(و ارسلنا الریاح لواقح، ما بادها را فرستادیم تا گیاهان نر و ماده راتلقیح کنند)، (1)،

و آیه (و انبتنا فیهامن کل شى‏ء

موزون و رویاندیم در زمین از هر گیاهى موزون‏ که ‏هر یک وزن مخصوص دارد) (2)

و آیه: (و الجبال اوتادا، آیا ما کوهها را استخوان‏ بندى زمین ‏نکردیم)، (3) که‏ اینگونه آیات از حقایقى خبر داده که در روزهاى نزول قرآن در هیچ جاى دنیا اثر ى‏از آن حقایق علمى وجود نداشته، و بعد از چهارده قرن، و بعد از بحث‏هاى علمى طولانى بشر موفق بکشف آنها شده است.

باز از این باب است (البته این مطلب از مختصات این تفسیر است‏ که همانطور که درمقدمه کتاب گفتیم، معناى یک آیه را از آیات دیگر قرآن استفاده نموده، براى فهم ‏یک آیه سایر آیات را استنطاق مى‏کند، و از بعضى براى بعضى دیگر شاهد مى‏گیرد)

آیه شریفه: (یا ایها الذین‏ آمنوا من یرتد منکم عن‏دینه، فسوف یاتى الله بقوم یحبهم و یحبونه،

اى کسانیکه ایمان آورده‏ اید! هرکس از شما از دین خود برگردد، ضررى بدین خدا نمى‏زند، چون بزودى خداوند مردمانى خواهد آورد، که دوستشان دارد، و ایشان او را دوست میدارند)، (4)

و آیه شریفه (و لکل امة رسول، فاذا جاء رسولهم، قضى بینهم بالقسط،

براى هر امتى رسولى است، همین که رسولشان آمد، درمیان آن امت ‏به عدالت ‏حکم میشود)،

تا آخر چند آیه (5)

و آیه شریفه (فاقم وجهک للدین حنیفا، فطرة الله التى‏فطر الناس علیها، روى دل بسوى دین حنیف کن، که فطرة خدائى است، آن فطرتى که خدا بشر را بدان‏ فطرت آفریده) (6)،

و آیاتى دیگر که از حوادث عظیم آینده اسلام و یا آینده دنیا خبر میدهد، که همه آن‏ حوادث بعد از نزول آن آیات واقع ‏شده، و بزودى انشاء الله مقدارى از آنها را در بحث از سوره ‏اسراء ایراد مى‏کنیم.

------------------------------

1 - سوره حجر آیه 22

2 - حجر آیه 19

3 - نبا آیه 7

4 - مائده آیه 54

5 - یونس آیه 47

6 - سوره روم آیه 30

تحدى قرآن باینکه اختلافى در آن نیست

قرآن کریم باین معنا تحدى کرده، که در سراپاى آن اختلافى در معارف‏وجود ندارد، وفرموده:

(ا فلا یتدبرون القرآن؟ و لو کان من عند غیر الله، لوجدوا فیه اختلافا کثیرا، چرا در قرآن‏ تدبر نمى‏کنند؟ که اگر از ناحیه غیر خدا بود، اختلافهاى زیادى در آن مى‏یافتند) (7)،

و این تحدى‏ درست‏ و بجا است، براى اینکه این معنا بدیهى است، که حیات دنیا، حیات مادى و قانون حاکم در آن

------------------------------

7 - سوره نساء آیه 82

 

قانون تحول و تکامل است، هیچ موجودى از موجودات، و هیچ‏ جزئى از اجزاء این عالم نیست، مگر آنکه وجودش تدریجى است، که از نقطه ضعف شروع میشود، وبسوى قوة و شدت مى‏رود، از نقص شروع شده، بسوى کمال مى‏رود، تا هم در ذاتش، و هم در توابع ذاتش، و لوا حق آن، یعنى‏ افعالش، و آثارش تکامل نموده، بنقطه نهایت کمال خود برسد.

یکى از اجزاء این عالم انسان است، که لا یزال در تحول و تکامل‏ است، هم در وجودش، و هم در افعالش، و هم در آثارش، به پیش مى‏رود، یکى از آثار انسانیت، آن آثاری است‏ که با فکر و ادراک او صورت مى‏گیرد، پس احدى از ما انسانها نیست، مگر آنکه خودش را چنین در مى‏یابد، که امروزش ‏از دیروزش کامل‏تر است، و نیز لا یزال در لحظه دوم، به لغزش‏هاى خود در لحظه  اول‏ بر میخورد، لغزشهائى در افعالش، در اقوالش، این معنا چیزى نیست که انسانى با شعور آنرا انکار کند، و در نفس خود آنرا نیابد.

و این کتاب آسمانى که رسول خدا (ص) آنرا آورده، بتدریج‏ نازل شده، و پاره پاره و درمدت بیست و سه سال بمردم قرائت میشد، در حالیکه در این مدت حالات مختلفى، و شرائط متفاوتى پدید آمد، پاره‏اى از آن در مکه، و پاره‏ اى در مدینه، پاره‏ اى در شب، و پاره ‏اى در روز، پاره ‏اى‏ در سفر، و پاره ‏اى در حضر، قسمتى در حال سلم، و قسمتى در حال جنگ، طائفه‏ اى در روز عسرت و شکست، و طائفه ‏اى‏ در حال غلبه و پیشرفت، عده ‏اى از آیاتش در حال امنیت و آرامش، و عده ‏اى دیگر در حال ترس و وحشت نازل شده.

آن هم ‏نه اینکه براى یک منظور نازل شده باشد، بلکه هم براى القاء معارف الهیه، و هم تعلیم ‏اخلاق فاضله، و هم تقنین قوانین، و احکام دینى، آنهم در همه حوائج‏ زندگى نازل شده است، و با این حال در چنین کتابى کوچکترین اختلاف در نظم متشابهش دیده نمیشود، همچنانکه خودش ‏در این باره فرموده: (کتابا متشابها مثانى

کتابى که با تکرار مطالب در آن نظم متشابهش محفوظ ‏است. (1) این از نظر اسلوب‏ و نظم کلام، اما از نظر معارف و اصولى که در معارف بیان کرده، نیز اختلافى در آن وجود ندارد، طورى نیست که ‏یکى از معارفش با یکى دیگر آن متناقض و منافى ‏باشد، آیه آن آیه دیگرش را تفسیر مى‏کند، و بعضى از آن بعض دیگر را بیان مى‏کند، و جمله‏ اى ازآن مصدق جمله‏ اى دیگر است، همچنانکه امیر المؤمنین على (ع) فرمود:

(بعضى از قرآن ناطق به‏ مفاد بعض دیگر و پاره ‏اى از آن شاهد پاره‏اى دیگر است) (2)، و اگر از ناحیه غیر خدا بود، هم نظم الفاظش از نظر حسن و بهاء مختلف میشد، و هم جمله ‏اش ‏از نظر فصاحت و بلاغت متفاوت ‏مى‏ گشت، و هم معنا و معارفش از نظر صحت و فساد، و اتقان و متانت متغایر میشد.

------------------------------

1 - سوره زمر آیه 23

2 - نهج البلاغه فیض الاسلام ص 414 خ 133

 

  • عبدی