تاریخ نو
(شامل حوادث دوره قاجاریه) از سال 1240 - 1267قمری
تألیف جهانگیرمیرزا پسر عباس میرزا نایب السلطنه
عناوین اصلی کتاب شامل:
ذکر قلعه شوشی و وقایعاتی که در کنار قلعه برای اردوی همایون روی نمود و اخباراتی که در ایام توقف از لشکرهای مأمورین به گرجستان و شیروان و لنکران می رسید.؛ ذکر رسیدن لشکر روس از دارالسلطنه پترزبورگ به دار الملک تفلیس و عزل ژنرال یرملوف و نصب بسقویچ که به منصب ژنرال فلدت مارشالی سرافراز بود و حرکت او از مملکت تفلیس و از عقب اردوی ژنرال مده دوف رفتن ؛ رسیدن ژنرال مده دوف به گنجه و شکست اردوی ایرانی و تصرف نمودن لشکر روس قلعه گنجه را و ملحق شدن ژنرال بسقویچ به اردوی ژنرال مده دوف ؛ ذکر مصاف لشکر نایب السلطنه مرحوم با ژنرال بسقویچ در موضعی که موسوم بود به گنبد شیخ نظامی از ولایت گنجه و مراجعت از آنجا و گذشتن از آب ارس ؛
ذکر وقایعی که از برای لشکرهایی که در آن طرف آب کر بودند واقع شد و احوال لشکر ایران و حسین خان سردار؛ ذکر احضار نمودن خاقان مغفور نایب السلطنه را به اردوی همایون و مأمور نمودن به حفظ سرحدات و عود فرمودن به دارالخلافه ؛ ذکر احوال لشکر روس که بعد از واقعه گنجه برای آنها روی نمود؛ ذکر ورود نایب السلطنه به تبریز و وقایعی که روی نمود؛ ذکر آمدن لشکر روس بر سر قلعه ایروان بار اول و حرکت اردوی نایب السلطنه از تبریز و اخبار این اخبارات به دارالخلافه ؛ ذکر وقایعی که قبل از جنگ نایب السلطنه با لشکر روس در محال گچلر واقع شد؛ ذکر جنگ نایب السلطنه در محال گچلر با سوار قزاق و رسیدن ژنرال بسقویچ به امداد سواره قزاق و گزارشاتی که واقع شد؛ ذکر به دست آوردن ژنرال بسقویچ قلعه عباس آباد را و گرفتاری محمد امین خان و مستحفظین آنجا؛ ذکر فرستادن ژنرال بسقویچ ایلچیان برای طلب صلح و مصالحه و قبول نفرمودن خاقان مغفور امر مصالحه را به سبب اخلال حسین خان سردار؛ ذکر مراجعت خاقان مغفور به دارالخلافه تهران و حکایاتی که مناسب است به آن اوقات ؛ ذکر وقایعاتی که برای نایب السلطنه مرحوم بعد از رفتن خاقان مغفور به دارالخلافه روی داد و جنگ نایب السلطنه با لشکر روس در محل موسوم به آباران و شکست دادن روس و معاودت به خوی تا رسیدن به قریه شند آباد گنی ؛ ذکر آمدن ژنرال ارسطوف با سه هزار نفر صالدات و ده عراده توپ به دار السلطنه تبریز به اغوای خوانین مرند و گریختن لشکریان از دار السلطنه تبریز و گرفتار شدن آصف الدوله و سایر احوالات تبریز؛ ذکر احوال ژنرال بسقویچ و فرار حسین خان سردار از قلعه سردار آباد و گرفتن ژنرال بسقویچ قلعه ایروان را و فرار نصیر خان طالش از قلعه النجق و خبردار شدن ژنرال بسقویچ از تسخیر تبریز؛ ذکر احوال نایب السلطنه بعد از رسیدن خبر تسخیر تبریز در قریه شندآباد و چگونگی گزارشات ایشان و طلب صلح نمودن از ژنرال بسقویچ ؛ ذکر احوال پادشاه مرحوم که در قراجه داغ تشریف داشتند و چگونگی احوال این دعاگوی دولت شاهی که در اردبیل بود؛ ذکر گزارشاتی که در دارالخلافه تهران بعد از شنیدن تسخیر تبریز واقع شد؛ ذکر مراجعت بیجن خان از نزد ژنرال بسقویچ و قبول کردن ژنرال بسقویچ مصالحه را به شروطی که مذکور می شود؛ ذکر رفتن نایب السلطنه به قصبه دهخوارقان و آمدن ژنرال بسقویچ آنجا و انعقاد مجلس صلح ؛ ذکر خبر شدن خاقان مغفور از رفتن نایب السلطنه به میان لشکر روس برای انجام مصالحه ؛ ذکر گفتگوی ژنرال بسقویچ با نایب السلطنه در مجلس دهخوارقان و رفتن دالخسکی از طرف ژنرال بسقویچ به دارالخلافه تهران و آمدن میرزا ابو الحسن خان وزیر دول خارجه از دارالخلافه به آذربایجان ؛ ذکر اسبابی که باعث برهم خوردگی مجلس دهخوارقان شد و منعقد شدن مجلس صلح در قریه ترکمانچای ؛ ذکر مأمور شدن ژنرال لیتنان گراف سوختلن به گرفتن قلعه اردبیل و احوالات پادشاه مرحوم از ایام توقف نایب السلطنه در دهخوارقان تا رسیدن خبر صلح که در ترکمانچای واقع شد؛ ذکر رفتن نایب السلطنه از دهخوارقان تا ولایت گروس و رسیدن چاپار خاقان مغفور و رساندن معتمد الدوله تنخواه مذکور را در گردنه قاپلان کوه به قراولان لشکر روس و قرار انعقاد مصالحه در قریه ترکمانچای ؛ ذکر احوالاتی که در دارالخلافه تهران در این اوقات روی نمود؛ ذکر ورود نایب السلطنه به تبریز و وقایعاتی که در آن اوقات روی داد؛ ذکر رفتن پادشاه مرحوم از قلعه اردبیل به قراجه داغ و احضار ایشان به دارالسلطنه تبریز؛ ذکر رفتن سرکار نایب السلطنه به دارالخلافه تهران و سایر احوالات ایشان تا ورود به دارالسلطنه تبریز؛ ذکر آمدن سفیر دولت علیه روس ژنرال گریبایدوف و آوردن مصالحه نامه از طرف امپراطور تا هنگام مقتول شدن او در دارالخلافه تهران ؛ ذکر رسیدن خبر قتل ایلچی به دارالسلطنه تبریز و مأمور شدن امیرزاده خسرو میرزا به عذرخواهی این عمل به دولت روسیه و بردن مصالحه نامه ؛ ذکر واقعه طالش و حرکت میرحسن خان که در این بین واقع شد و رفع آن به تقدیر ملک منان ؛ ذکر رسیدن امیرزاده خسرو میرزا به تفلیس و روانه شدن از آنجا به دارالسلطنه پترزبورگ تا مراجعت به دارالسلطنه تبریز؛ ذکر حرکت نایب السلطنه از تبریز به اوجان و اجتماع لشکر آذربایجان تا زمان معاودت به دارالسلطنه تبریز و وقایعی که واقع شد؛ ذکر حرکت خاقان مغفور از دارالخلافه به طرف فارس و ورود به همدان و رسیدن نایب السلطنه به رکاب همایون و بعضی از احوالات متفرقه ؛ ذکر احوالات شاهزادگان عراق و خصوماتی که فیمابین ایشان واقع شد؛ ذکر وقوع وبا در دارالسلطنه تبریز و حرکت نایب السلطنه و حکایاتی که مناسب آن زمان است تا زمان ورود نایب السلطنه به شهر اردبیل که سنه هزار و دویست و چهل و شش هجری است ؛ ذکر رسیدن نوشتجات ظل السلطان و اخبار آمدن حسنعلی میرزا بر سر یزد و محاصره آن بلده در ایام توقف اردوی اوجان ؛ ذکر وقایعاتی که در اردبیل واقع شد و حرکت نایب السلطنه با لشکر به طرف عراق ؛ ذکر رسیدن نایب السلطنه به خدمت خاقان مغفور در دارالخلافه و روانه شدن بر سر یزد و امورات واقعه ؛ ذکر احوالات آذربایجان بعد از رفتن نایب السلطنه و روانه شدن قهرمان میرزا با لشکر و توپخانه به عراق ؛ ذکر ورود نایب السلطنه مرحوم به کرمان و گرفتاری حسنعلی میرزا شجاع السلطنه ؛ ذکر شمه ای از احوال مملکت خراسان و کیفیت آن سامان ؛ حرکت خاقان مغفور از دارالخلافه تهران به دارالسلطنه اصفهان و رسیدن نایب السلطنه در اصفهان به شرف آستان بوسی خاقان مغفور؛ ذکر مأمور شدن نایب السلطنه به خراسان و مرخص شدن از خدمت خاقان مغفور تا هنگام ورود به آن مملکت ؛ ذکر کیفیاتی که در کرمان واقع شد تا هنگام ورود سیف الملوک میرزا؛ ذکر ورود نایب السلطنه به مملکت خراسان و گرفتن قلعه سلطان میدان از دست کسان رضا قلی خان و رسیدن به شرف آستان بوسی امام ثامن ضامن علیه و علی آبائه الف التحیه و السلام ؛ ذکر احوال آذربایجان از هنگام رفتن نایب السلطنه تا روانه شدن طهماسب میرزا با توپخانه و نظام به خراسان ؛ ذکر بیرون آمدن امیرزاده خسرو میرزا و یوسف خان و توپخانه از صحرای طبس و گرفتن قلعه ترشیز و رسیدن در مشهد مقدس به خدمت نایب السلطنه ؛ ذکر رفتن نایب السلطنه بر سر قلعه امیر آباد و قوچان و تسخیر آن دو قلعه به یاری خداوند منان و گرفتاری رضا قلی خان و جعفر قلی خان و حکایات متفرقه مناسب آن زمان ؛ ذکر احوالات کرمان و حکایاتی که در آن صفحات در ایام توقف نایب السلطنه در قوچان واقع شد تا ایام وفات نایب السلطنه مرحوم ؛ ذکر شمه ای از احوال آذربایجان تا هنگام ورود امیرزاده خسرو میرزا برای بردن لشکر از ولایت آذربایجان به خراسان ؛ ذکر احوال خراسان بعد از معاودت نایب السلطنه به مشهد مقدس از ولایت قوچان و گرفتاری محمد خان قرائی ؛ ذکر مأمور شدن امیرزاده خسرو میرزا به آذربایجان و خواستن لشکرهای آن سامان و دیگر احوالات آذربایجان ؛ ذکر احضار فرمودن خاقان مغفور نایب السلطنه را از مشهد مقدس و رسیدن امیرزاده خسرو میرزا با لشکر به دارالخلافه و حکایاتی که در این سال که سنه هزار و دویست و چهل و نه هجری می باشد واقع شد؛ ذکر رسیدن امیرزاده خسرو میرزا به اردوی پادشاه مرحوم در کال یاقوتی و حرکت اردو به هرات و وقایعاتی که در کنار هرات واقع شد تا هنگام رسیدن میرزا ابو القاسم قائم مقام ؛ ذکر حرکت نایب السلطنه از دارالخلافه تهران و ورود به مشهد مقدس و مأمور شدن میرزا ابو القاسم قائم مقام با لشکر عراق و مازندران به خدمت پادشاه مرحوم و رسیدن امیرزاده قهرمان میرزا؛ ذکر وفات نایب السلطنه در مشهد مقدس رضوی ؛ ذکر آثاری که از نایب السلطنه مرحوم یادگار مانده و بعضی از نظم و قواعد مملکت داری ایشان که سرمشق سلاطین جهان تواند بود؛ ذکر رسیدن خبر وفات نایب السلطنه به اردوی هرات و مراجعت پادشاه مرحوم و چگونگی آن کیفیات تا هنگام ورود به مشهد مقدس و دفن نایب السلطنه در آستانه مبارکه حضرت رضا صلوات اللّه علیه و علی آبائه ؛ ذکر احوالات دارالخلافه تهران بعد از رسیدن خبر وفات نایب السلطنه مرحوم و به گفتگو درآمدن شاهزادگان ؛ ذکر احوالات آذربایجان بعد از رسیدن خبر این قضیه جان سوز تا اوایل بهار؛ ذکر خیال قائم مقام و اساسی که بر آن خیالات می چیدند؛ ذکر احوال خراسان و کیفیت توهم امیرزاده خسرو میرزا و بی اذن و اجازه پادشاه مرحوم به دارالخلافه تهران رفتن ؛ ذکر احوالات آذربایجان از شب عید نوروز الی ورود پادشاه مرحوم به قصبه میانج ؛ ذکر حرکت پادشاه مرحوم از مشهد مقدس و رسیدن به خدمت خاقان مغفور و سرافراز شدن به منصب ولیعهدی دولت علیه ایران و بعضی از حکایات مناسب آن زمان ؛ ذکر ورود اردوی پادشاه مرحوم به قصبه میانج تا ورود به دارالسلطنه تبریز و گرفتاری این دعاگو و بعضی از امیرزادگان ؛ ذکر احوال دارالخلافه تهران تا هنگام وفات خاقان خلد آشیان و دفن ایشان در دارالایمان قم ؛ در ذکر آثاری که از خاقان مغفور در صفحه روزگار ماند؛ ذکر وقایع دارالخلافه و ادعای ظل السلطان و حکایتی که واقع شد؛ ذکر احوالات فرمانفرمای فارس و اموراتی که در آنجا واقع شد؛ ذکر وقایعاتی که قبل از رسیدن خبر فوت خاقان مغفور در آذربایجان واقع شد؛ ذکر جلوس پادشاه مرحوم در دارالسلطنه تبریز و لشکر کشیدن به عراق و بدخواهی میرزا ابو القاسم قائم مقام با محرر اوراق ؛ قصه احوال این دعاگوی دولت شاهی که از بدخواهی میرزا ابو القاسم چون کشید؛ ذکر ورود پادشاه مرحوم به مملکت عراق و گرفتاری رکن الدوله و ظل السلطان و ورود شاهزادگان عراق به دارالخلافه تهران ؛ ذکر رفتن امیرزاده فیروز میرزا با توپخانه و لشکر بر سر مملکت فارس و جنگ با حسنعلی میرزای شجاع السلطنه و مآل احوال ایشان ؛ ذکر احوال میرزا ابو القاسم قائم مقام و رسیدن او به سزا و جزای خیانت کاری به تقدیر ملک علام ؛ ذکر بعضی از احوالات متفرقه که ربطی به کلام آینده دارد؛ ذکر گرفتاری شاهزادگان و حرکت اردوی مبارک به طرف عمامه و لواسان و فرستاده شدن شاهزادگان به اردبیل ؛ ذکر خلاصی این دعاگویان از محبس اردبیل از فضل خداوند منان و مرحمت پادشاه جهان ؛ ذکر تفویض فرمودن منصب ولیعهدی از طرف پادشاه مرحوم به پادشاه جهان خلد اللّه ملکه که مایه امن و امان و پشت و پناه اسلام و اسلامیان است ؛ ذکر ورود محمد خان امیرنظام به دارالخلافه و مرحمت شدن منصب وزارت اعظم به جناب حاجی میرزا آقاسی و معاودت محمد خان امیرنظام به دارالسلطنه تبریز و بعضی وقایعات ؛ ذکر احوال این دعاگویان بعد از ورود به تویسرکان در این سال ؛ ذکر حرکت موکب پادشاهی از راه کالپوش و فیروزکوه به ولایت گرگان و حکایت واقعه در آن زمان ؛ ذکر لشکر کشیدن پادشاه جهان به مملکت هرات و حکایاتی که در آن سال به منصه ظهور آمد؛ ذکر تشریف بردن پادشاه جهان در حالت ولیعهدی به مملکت ایروان برای ملاقات امپراطور روس ؛ ذکر تسخیر غوریان و رفتن بر سر هرات ؛ ذکر محاصره هرات و کیفیاتی که واقع شد تا هنگام مراجعت اردوی همایون و ورود به مشهد مقدس که قریب به چهارده ماه طول کشید؛ ذکر وقایعاتی که در عراق و سایر ولایات در حین محاصره هرات روی نمود؛ ذکر وقایعات ممالک کابل و قندهار و هرات بعد از مراجعت اردوی پادشاهی از ولایت هرات و آمدن کهندل خان و معاودت او و گرفتاری کامران به دست یار محمد خان ؛ ذکر حرکت پادشاه مرحوم از دارالخلافه به اصفهان و وقایعاتی که واقع شد تا ورود به دارالخلافه تهران ؛ ذکر وفات امیرزاده قهرمان میرزا و محمد خان امیرنظام در ولایت آذربایجان و حرکت اردوی همایون از دارالخلافه به آب گرم قزوین ؛ ذکر تعیین میرزا محمد تقی خان وزیر نظام برای گذرانیدن امورات دولت علیه ایران با دولت علیه روم و تجدید مصالحه ؛ ذکر جشن و سرور حضرت ولیعهد که در دارالخلافه تهران واقع شد؛ ذکر حکایاتی که در دارالخلافه واقع شد در ایام مرض پادشاه مرحوم و شفا یافتن از درگاه اله ؛ ذکر احوال مملکت خراسان و وقایعاتی که در آن سامان واقع شد؛ ذکر شمه ای از احوالات سید علی محمد مشهور به باب ؛ ذکر ظهور طغیان و عصیان حسن خان پسر اللّه یار خان آصف الدوله و چگونگی احوال او؛ ذکر واقعه بجنورد و کشته شدن محمد علی خان ماکویی ملقب به نصره الدوله ؛ ذکر مجملی از احوالات امیرزاده بهمن میرزا و رفتن ایشان به خانه وزیرمختار روس و چگونگی آن ؛ ذکر مأمور شدن حضرت ولیعهد به آذربایجان و تشریف بردن ایشان به آن مملکت بهشت نشان ؛ ذکر فرستادن حاجی میرزا آقاسی حاجی میرزا عبد اللّه خویی را به نیابت تولیت مشهد مقدس از جانب خود و وقوع قتل او در آستانه متبرکه ؛ ذکر رفتن والی والا شأن امیرزاده حمزه میرزا به طرف سرخس و حکایاتی که واقع شد؛ ذکر وفات پادشاه مرحوم و شمه ای از اوصاف و اخلاق پسندیده ایشان ؛ ذکر وقایعاتی که در دار الخلافه روی نمود و نقل نمودن امنای دولت علیه نعش مطهر پادشاه مرحوم را به باغ لاله زار و به رسم امانت گذاشتن ؛ ذکر احوال عراق عرب و حکایاتی که بعد از وقوع این واقعه به ظهور رسیده و احوالات محب علی خان حاکم کرمانشاهان ؛ ذکر حکایت مازندران ؛ ذکر وقایع کرمان که در حین وفات پادشاه مرحوم واقع شده ؛ ذکر احوال خراسان بعد از رسیدن خبر قضیه هایله پادشاه مرحوم تا زمان رفتن امیرزاده سلطان مراد میرزا با لشکر بر سر ایشان ؛ ذکر رسیدن خبر قضیه پادشاه مرحوم به دارالسلطنه تبریز و جلوس فرمودن حضرت شهریاری به حول و قوت باری و حرکت فرمودن با لشکریان نظام و توپخانه آتش فشان و جلوس در دارالخلافه تهران ؛ ذکر وقایعاتی که در دارالخلافه تهران قبل از مأمور شدن امیرزاده سلطان مراد میرزا به مملکت خراسان واقع شد؛ ذکر حرکت لشکر منصور با امیرزاده سلطان مراد میرزا به ریش سفیدی اسکندر خان قاچار به مملکت خراسان و فتح ولایت ترشیز و بعضی از احوالات حمزه میرزا تا آخر ایام زمستان ؛ ذکر حکایات متفرقه که در دارالخلافه واقع شد و تعیین لشکر به مازندران و قلع و قمع ملا حسین و مرده باب ؛ ذکر احوالات سنه هزار و دویست و شصت و پنج و شصت و شش و حکایات خراسان و عراق ؛ ذکر احوال رضا قلی خان که در ولایت اردلان خودسری می نمود؛ ذکر واقعه ای که در دارالسلطنه اصفهان واقع شد؛ ذکر فتح مشهد مقدس و قتل حسن خان به فضل و تأیید داور منان و اقبال پادشاه جهان
حجم : 2.7MB
- ۹۴/۰۹/۰۹