دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

با فرزندان طلاق چه باید کرد ؟

شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ

      Image result for ‫سرنوشت فرزندان طلاق‬‎
«طلاق گاهی خوب است و گاهی بد، اما همیشه زندگی را تغییر می­دهد».

این جمله هرچند ساده است ولی نکات عمیقی در آن نهفته است. طلاق یکی از استرسهای بزرگ قرن حاضر است. استرس به هر عاملی گفته می­شود که باعث تغییر در زندگی انسان شود و او را وادار به سازگاری مجدد با شرایط جدید بنماید. در طول سالها کار مشاوره با زوجها و خانواده ها چیزهای زیادی در زوجهای دارای مشکل به عینه مشاهده کردم و لازم دیدم این نکات را که هر چند به ظاهر ساده می اید ولی اثرات بسیار پایداری را در فرندان طلاق بر جای می گذارد خدمت شما ارائه دهم به این امید که شاید برخی از افراد که درگیر این مسائل هستند انرا اویزه گوش خود قرار داده تا به فرزندان انها کمتر اسیب برسد.

طلاق تنش زیادی ایجاد می­کند،در دسته بندی هلمز و راهه از استرسها یا فشارهای روانی طلاق جزو چند عامل اول و بزرگ  استرسهای زندگی محسوب میشود .( تازه این دسته بندی متناسب با کشور  امریکا بوده است که طلاق و جدائی کار چندان مشکلی در مقایسه با کشور ما نیست .همانگونه که در یکی از  مقاله های قبلی ام گفتم حدود پنجاه درصد از ازدواجها در امریکا منجر به جدائی می شود و در ان کشور و خیلی از کشورهای اروپائی بعد از طلاق از زنها و فرزندان حمایت میشود ).  ما معمولاً تنش را مشکل بزرگسالان می­دانیم، اما فرزندان طلاق فشارهای شدیدی را احساس و تحمل می­کنند و این در حالی است که فاقد مهارتهایی هستند که بزرگسالان برای دریافت این فشارها و استفاده از فرصتهای موجود برای کاستن از این فشارها به آنها تکیه می­کنند.

عدم آگاهی والدین از پیامدهای طلاق و اثرات منفی آن بر روی فرزندان و یا جدی نگرفتن ان به دلایل روانی و یا شخصیتی موجب شده است که درصد زیادی از بزهکاران و افراد دارای انحراف جنسی و اجتماعی را فرزندان طلاق تشکیل دهند که برای اطمینان می­توانید در این مورد به آمارها و مقالات مرتبط در سایر سایت­ها مراجعه نمائید.مثلا در یکی از سایتها و بر اساس تحقیقات انجام شده اعلام شده است که در بین بزهکاران و مجرمان فرزندان طلاق در رتبه اول بوده اند.

اثرات طلاق بر فرزندان یک واقعیت انکار ناپذیر است و گاهی طلاق بهترین تصمیم در زندگی و به سود زن و مرد و حتی فرزندان است، اما چه کنیم که این اثر گذاری منفی را به حداقل کاهش دهیم. در این مقاله سعی می­شود که نکات کلیدی در این مورد را برای والدین دارای این مشکل و یا والدینی که می­دانند زندگی آنها به جدایی ختم خواهد شد، برشمارم. ولی این مطالب جای مراجعه حضوری شما را به روان شناس یا مشاور خانواده نخواهد گرفت. حتماً در این خصوص  با یک روان شناس کاردان و با تجربه در ارتباط باشید.

با توجه به اینکه اثرات منفی  طلاق بر فرزندان با توجه به سن متفاوت عمل خواهد کرد  و نیاز به یک مقاله مستقلی دارد ویا باید  به متخصص با تجربه و دارای معلومات  مراجعه شود ،(یعنی  باید به این نکته توجه کنید که فرزند شما چند سال دارد و متناسب با آن با کودک رفتار کنید.) در اینجا  نکات کلی در  مورد رفتار با کودک یا فرزند طلاق را به صورت تیتر وار بر می­شماریم:

۱- هیچ وقت در حضور فرزندتان با همسر خود بحث و مجادله نکنید.

۲- هیچ وقت همسر خود را پیش فرزندتان تحقیر و سرزنش نکنید و حرمت او را لگد مال نکنید زیرا نیمی از هویت ما متعلق به پدر و نیمی متعلق به مادر است و با تحقیر و کوچک جلوه دادن همسرمان در نگاه فرزند، در واقع به فرزندمان آسیب می رسانیم.

۳- واقعیت را با فرزندتان در میان بگذارید و آن اینکه من و پدر یا مادر تو با هم سازگاری نداریم، ما عقاید و سلیقه­های متفاوتی داریم و قادر نیستیم که در کنار هم راحت زندگی کنیم و ادامه این زندگی، بیشتر به شما آسیب می­رساند.

۴- برای فرزند خود وقت بگذارید، با او حرف بزنید و او را با واقعیات زندگی جدیدش آشنا کنید. در این مواقع بچه­ها معمولاً در خود فرو می­روند و ناراحتی­ها و احساسات خود را بیان نمی­کنند و یا به خاطر اینکه دایره لغات زیادی ندارند، نمی­توانند احساسات و افکار خود را آنگونه که هست بازگو نمایند. به این خاطر بداخلاق و بد عنق و لجباز می­شوند و در واقع به این وسیله می­خواهند ناراحتی خود را از وضع موجود اعلام نمایند.

۵- به فرزند خود کمک کنید که از دیدن والد دیگرش لذت ببرد و او را بر علیه همسر سابق خود کوک نکنید و از فرزند خود به عنوان وسیله­ای برای انتقام گرفتن از همسر سابق خود استفاده نکنید.

۶- اگر یکی از والدین مسئولیت نگهداری از کودک را بر عهده گرفته است، والد دیگر به خود حق ندهد که دیگر مسئولیتی ندارد. باید در تربیت فرزند به والدی که این مسئولیت را پذیرفته است کمک کنید و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنید. رشد سالم فرزند شما به حضور هر دو نفرتان نیاز دارد.     

۷-با معلم و مشاور مدرسه فرزندتان در ارتباط دائمی باشید و از وضع درسی فرزندتان اگاه شوید.زیرا افت تحصیلی در این مواقع زیاد است.

۸-حتما با یک روانشناس کاردان و دارای تخصص در مورد فرزندتان مشورت دائمی داشته باشید. و از تجربیات و راهنمائیهای او بهره گیرید.

۹-گاهی بچه ها از اب گل الود ماهی میگیرند . یعنی از اختلاف شما برای منافع شخصی خود بهره میگیرند …مثلا با تحریک احساسات شما از شما تقاضای پول یا چیز دیگری را میکنند و چون شما با همسر سابقتان ارتباطی ندارید قادر به پی گیری نیستید و ….

۱۰-از فرزند خود به عنوان وسیله ای برای انتقام گرفتن از همسر سابق خود استفاده نکنید . به عنوان مثال اجازه ندهید که همسر سابق شما فرزندش را ببیند و موارد ی مشابه.

۱۱-وضع روحی و افکار و رفتار فرزندتان را در موقعیتهای دیگر که شما حضور ندارید را جستجو کنید زیرا بسیاری از این مسائل توسط کودک در حضور شما اشکار نمی شود .

      

«طلاق گاهی خوب است و گاهی بد، اما همیشه زندگی را تغییر می­دهد».

این جمله هرچند ساده است ولی نکات عمیقی در آن نهفته است. طلاق یکی از استرسهای بزرگ قرن حاضر است. استرس به هر عاملی گفته می­شود که باعث تغییر در زندگی انسان شود و او را وادار به سازگاری مجدد با شرایط جدید بنماید. در طول سالها کار مشاوره با زوجها و خانواده ها چیزهای زیادی در زوجهای دارای مشکل به عینه مشاهده کردم و لازم دیدم این نکات را که هر چند به ظاهر ساده می اید ولی اثرات بسیار پایداری را در فرندان طلاق بر جای می گذارد خدمت شما ارائه دهم به این امید که شاید برخی از افراد که درگیر این مسائل هستند انرا اویزه گوش خود قرار داده تا به فرزندان انها کمتر اسیب برسد.

طلاق تنش زیادی ایجاد می­کند،در دسته بندی هلمز و راهه از استرسها یا فشارهای روانی طلاق جزو چند عامل اول و بزرگ  استرسهای زندگی محسوب میشود .( تازه این دسته بندی متناسب با کشور  امریکا بوده است که طلاق و جدائی کار چندان مشکلی در مقایسه با کشور ما نیست .همانگونه که در یکی از  مقاله های قبلی ام گفتم حدود پنجاه درصد از ازدواجها در امریکا منجر به جدائی می شود و در ان کشور و خیلی از کشورهای اروپائی بعد از طلاق از زنها و فرزندان حمایت میشود ).  ما معمولاً تنش را مشکل بزرگسالان می­دانیم، اما فرزندان طلاق فشارهای شدیدی را احساس و تحمل می­کنند و این در حالی است که فاقد مهارتهایی هستند که بزرگسالان برای دریافت این فشارها و استفاده از فرصتهای موجود برای کاستن از این فشارها به آنها تکیه می­کنند.

عدم آگاهی والدین از پیامدهای طلاق و اثرات منفی آن بر روی فرزندان و یا جدی نگرفتن ان به دلایل روانی و یا شخصیتی موجب شده است که درصد زیادی از بزهکاران و افراد دارای انحراف جنسی و اجتماعی را فرزندان طلاق تشکیل دهند که برای اطمینان می­توانید در این مورد به آمارها و مقالات مرتبط در سایر سایت­ها مراجعه نمائید.مثلا در یکی از سایتها و بر اساس تحقیقات انجام شده اعلام شده است که در بین بزهکاران و مجرمان فرزندان طلاق در رتبه اول بوده اند.

اثرات طلاق بر فرزندان یک واقعیت انکار ناپذیر است و گاهی طلاق بهترین تصمیم در زندگی و به سود زن و مرد و حتی فرزندان است، اما چه کنیم که این اثر گذاری منفی را به حداقل کاهش دهیم. در این مقاله سعی می­شود که نکات کلیدی در این مورد را برای والدین دارای این مشکل و یا والدینی که می­دانند زندگی آنها به جدایی ختم خواهد شد، برشمارم. ولی این مطالب جای مراجعه حضوری شما را به روان شناس یا مشاور خانواده نخواهد گرفت. حتماً در این خصوص  با یک روان شناس کاردان و با تجربه در ارتباط باشید.

با توجه به اینکه اثرات منفی  طلاق بر فرزندان با توجه به سن متفاوت عمل خواهد کرد  و نیاز به یک مقاله مستقلی دارد ویا باید  به متخصص با تجربه و دارای معلومات  مراجعه شود ،(یعنی  باید به این نکته توجه کنید که فرزند شما چند سال دارد و متناسب با آن با کودک رفتار کنید.) در اینجا  نکات کلی در  مورد رفتار با کودک یا فرزند طلاق را به صورت تیتر وار بر می­شماریم:

۱- هیچ وقت در حضور فرزندتان با همسر خود بحث و مجادله نکنید.

۲- هیچ وقت همسر خود را پیش فرزندتان تحقیر و سرزنش نکنید و حرمت او را لگد مال نکنید زیرا نیمی از هویت ما متعلق به پدر و نیمی متعلق به مادر است و با تحقیر و کوچک جلوه دادن همسرمان در نگاه فرزند، در واقع به فرزندمان آسیب می رسانیم.

۳- واقعیت را با فرزندتان در میان بگذارید و آن اینکه من و پدر یا مادر تو با هم سازگاری نداریم، ما عقاید و سلیقه­های متفاوتی داریم و قادر نیستیم که در کنار هم راحت زندگی کنیم و ادامه این زندگی، بیشتر به شما آسیب می­رساند.

۴- برای فرزند خود وقت بگذارید، با او حرف بزنید و او را با واقعیات زندگی جدیدش آشنا کنید. در این مواقع بچه­ها معمولاً در خود فرو می­روند و ناراحتی­ها و احساسات خود را بیان نمی­کنند و یا به خاطر اینکه دایره لغات زیادی ندارند، نمی­توانند احساسات و افکار خود را آنگونه که هست بازگو نمایند. به این خاطر بداخلاق و بد عنق و لجباز می­شوند و در واقع به این وسیله می­خواهند ناراحتی خود را از وضع موجود اعلام نمایند.

۵- به فرزند خود کمک کنید که از دیدن والد دیگرش لذت ببرد و او را بر علیه همسر سابق خود کوک نکنید و از فرزند خود به عنوان وسیله­ای برای انتقام گرفتن از همسر سابق خود استفاده نکنید.

۶- اگر یکی از والدین مسئولیت نگهداری از کودک را بر عهده گرفته است، والد دیگر به خود حق ندهد که دیگر مسئولیتی ندارد. باید در تربیت فرزند به والدی که این مسئولیت را پذیرفته است کمک کنید و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنید. رشد سالم فرزند شما به حضور هر دو نفرتان نیاز دارد.     

۷-با معلم و مشاور مدرسه فرزندتان در ارتباط دائمی باشید و از وضع درسی فرزندتان اگاه شوید.زیرا افت تحصیلی در این مواقع زیاد است.

۸-حتما با یک روانشناس کاردان و دارای تخصص در مورد فرزندتان مشورت دائمی داشته باشید. و از تجربیات و راهنمائیهای او بهره گیرید.

۹-گاهی بچه ها از اب گل الود ماهی میگیرند . یعنی از اختلاف شما برای منافع شخصی خود بهره میگیرند …مثلا با تحریک احساسات شما از شما تقاضای پول یا چیز دیگری را میکنند و چون شما با همسر سابقتان ارتباطی ندارید قادر به پی گیری نیستید و ….

۱۰-از فرزند خود به عنوان وسیله ای برای انتقام گرفتن از همسر سابق خود استفاده نکنید . به عنوان مثال اجازه ندهید که همسر سابق شما فرزندش را ببیند و موارد ی مشابه.

۱۱-وضع روحی و افکار و رفتار فرزندتان را در موقعیتهای دیگر که شما حضور ندارید را جستجو کنید زیرا بسیاری از این مسائل توسط کودک در حضور شما اشکار نمی شود .

دکتر جعفر دارابی.

  • عبدی