انسان عاقل و نشانه های آن
بی گمان، در آموزه های وحیانی اسلام و قرآن، عقل از جایگاه بلند و بنیادی برخوردار است، به گونه ای که همه چیز انسان مرتبط به آن است. در روایات نیز بر این نکته تاکید شده که عقل، هر جایی حضور یابد، دین و حیا در آن جا همراه اویند. این بدان معناست که انسانیت انسان را تنها باید در عقل او جست و هر کسی از عقل بی بهره ماند، از همه چیز بازمانده است.
عقل همانند هر قوه ای در مسیر کمال، مراتبی را می گذراند. همان طور که ایمان مراتبی دارد، عقل و خردورزی نیز مراتبی دارد.
خداوند در قرآن نشانه های خردورزان را بیان کرده است. البته این بدان معنا است که دست کم اگر بخواهیم خردورزان را بشناسیم می بایست به این نشانه ها توجه کنیم.
قرآن کریم نشانه هایی برای عاقلان قرار می دهد که ما در این نوشتار به دو مورد آن می پردازیم:
1 ـ آخرت طلبی
قرآن مجید، ترجیح آخرت را بر دنیا از نشانه های عاقلان دانسته، می فرماید:
«وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ»؛
«و زندگى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست، و قطعاً سراى بازپسین براى کسانى که پرهیزگارى مىکنند بهتر است. آیا نمى اندیشید؟» (انعام / 32)
تشبیه زندگی دنیا به بازی و سرگرمی از این نظر است که بازی ها و سرگرمی ها معمولاً کارهای توخالی و بی اساسی هستند که از متن زندگی حقیقی دورند؛ زیرا پس از پایان بازی، همه چیز به جای خود باز می گردد!
در برابر بازیگران کودک منش، عاقلان وجود دارند؛ آنان به جای دلخوش کردن به زندگی دنیا، به حیاتی جاویدان و فناناپذیر در جهانی وسیع تر و سطح بسیار بالاتر، می اندیشند؛ جهانی که سر و کار آن با حقیقت است نه مجاز، و با واقعیت است نه خیال؛ در جهانی که نعمت هایش با درد و رنج آمیخته نیست، و سراسر، نعمتِ خالص است. (تفسیر نمونه، ج5، ص 208)
2 ـ خداجویی
یکی دیگر از ویژگی های عاقلان، خداجویی و خداطلبی است. آنان با اندیشیدن در آیات و نشانه های پروردگار در نظام هستی، به وجود خدا و عظمتش پی می برند.
قرآن مجید در این باره می فرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛
«به یقین در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتىهایى که در دریا به سود مردم جریان دارند، و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین را پس از مرگش زنده نموده، و در آن از هر نوع جنبندهاى پراکنده کرده، و گرداندن بادها (از سویى به سویى)، و ابرى که در میان آسمان و زمین مسخّر است، (در هر یک از این امور هفتگانه) نشانههایى است (از توحید و قدرت و حکمت خدا) براى گروهى که مىاندیشند.» (بقره / 164)
اینان کسانی هستند که از نیروی خرد به درستی بهره می گیرند و به میانجی گری این آیات به رحمت گسترده و دایمی خدا می نگرند و می دانند که تنها خدا شایسته دوست داشتن است و تنها راه رستگاری، فرمانبرداری از فرمان های او و سر به سجده نهادن در برابر اوست، و تنها او باید به عنوان ولی و سرور پذیرفته شود.
کسانی که خردِ خود را به کار نمی اندازند، با وجود داشتن آن، از وجود این خرد و عقل، بهره ای عائدشان نمی شود.
اینان پروردگار خود را نمی شناسند، بدان سبب که با نظری جامد و متحجّر به ظواهر جهان هستی می نگرند و هیچ ژرف نگری در دلالت های این ظواهر ندارند؛ از این رو، اینان یا اصلاً ایمان ندارند و یا اگر ایمانی به خدا دارند بسیار سطحی است. (تفسیر هدایت، سید محمدتقی مدرسی، ج1، ص288؛ تفیسر نمونه، ج1، ص562؛ تفسیر نور، ج1، ص252)
آیه دیگری که خداجویی را نشانه اندیشمندی می داند آیه 190 سوره آل عمران است.
در این آیه می خوانیم:
«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ »؛
«حقّا که در آفرینش آسمانها و این زمین و آمد و رفت شب و روز نشانه هایى است (از قدرت و علم و حکمت خدا) براى صاحبان عقل و خرد ناب.» (آل عمران / 190)

این گروه بر حسب منطق قرآن و خرد از مقام انسانیّت و دانش، سهمی نبرده، و از اوراق پدیده های جهان، درسی نیاموخته اند و ارزش خود را نمی دانند، و تا وقتی فرصت زندگی دارند، عمر خود را با سرگرمی و روزمرگی طی می کنند تا سرانجام مرگ، آنان را فراخواند.
اولی الألباب یا صاحبان خرد به تمام موجودات جهان با دقت می نگرند و کوچک ترین پدیده ، آنها را به وجود یک طرّاح و نقاش ماورای مادّه (کور و کر) و بی شعور راهنمایی می کند.
نقشه دلربایی که در گوشه و کنار جهان آفرینش جلوه می کند، آن چنان دل های صاحبان خرد را جلب می کند که افکارشان در هر حال، چه ایستاده و یا نشسته و یا در بستر آرمیده در یاد آفریدگار است.
آنان در هر یک از پدیده ها می نگرند و درس تازه ای از خداشناسی می آموزند و از طرح نقشه زیبای طبیعت به صانع آن پی می برند که دست توانای خود را در این صنعِ حیرت انگیز هرگز بیهوده به کار نبرده است؛ بلکه باور دارند خدای متعال به جهان تابیده، تا مثالی از بی همتایی خود را در آن صحنه نمایش دهد، و خوان نعمتش را از هر سو برای هر ذرّه بگستراند تا تدبیر عمومی آفرینش را در کوچک ترین پدیده به کار برد، و هر آفریده ای به قدر ظرفیّت خود بهره بردارد؛ ولی از صنع و گسترش خوان هستی خود بی نیاز است. (انوار درخشان، ج3، ص294)
خداوند رحمان در ادامه آیه پیشین، ژرف اندیشی در آفریده ها برای شناخت آفریدگار را نشانه خردورزان دانسته، عاقلان را این گونه معرفی می فرماید:
« الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ »؛
« آنان که خدا را ایستاده و نشسته و (خفته) بر پهلوهاى خود یاد مىکنند، و در (اسرار) آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند (و از ته دل یا توأم با زبان مىگویند) پروردگارا، این (دستگاه عظیم) را بیهوده نیافریدى، تو (از کار بیهوده و باطل) منزهى، (و لا بد براى هدف والاى تکلیف ذوى العقول و حصول استحقاق ثواب و عقاب در دنیا و فعلیت آن در آخرت است) پس ما را از عذاب آتش نگاه دار.» (آل عمران / 191)
صاحب مغز و عقل که ولایت را پذیرفته و صاحب مغز شده است، به سبب تلقیح ولایت در هیچ حالی از ذکر خدا خالی نمی شود، و اگر احیاناً شیطان، ذکر خدا را از یاد او ببرد، دوباره خدا را یاد می کند و در هر حالی استغفار می کند، چه ایستاده و چه نشسته و بر پهلوهایشان (نیز به یاد خدایند)
در برابر این عده، نابخردان هستند که با افترای بر خدا و دنیاجویی در برابر خداجویی و با دروغگویی، دنبال زندگی دو روزه دنیا هستند:
«مَا جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِیرَةٍ وَلاَ سَآئِبَةٍ وَلاَ وَصِیلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَـکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ وَأَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ»؛
«خداوند هیچ حیوانى را به عنوان بحیره، سائبه، و صیله و حام (محترم و ممنوع از تصرف) قرار نداده (1- شترى که پنج شکم زاییده باشد 2- شترى که به نذر براى بیمار آزاد شده باشد 3- گوسفندى که اولادش میان آنها و بتها مشترک باشد 4- شترى که ده شکم زاییده باشد، که در زمان جاهلیت استفاده از اینها را حرام مىشمردند)، و لکن کسانى که کفر ورزیدهاند بر خدا دروغ مىبندند و بیشتر آنها نمىاندیشند.» (مائده / 103)
برخی مفسران درباره آیه یاد شده معتقدند خداوند تأکید می کند بیشتر کافران تعقل نمی کنند، بدان سبب است که آنان به جای حق طلبی و به کارگیری عقل در مسیر بایسته و شایسته، به تقلید طریق گذشتگان راه می پیمایند و یا اکثر آنان از اوامر و دستورهای الهی پیروی نمی کنند.
پس آیه شریفه به این مطلب اشاره دارد که آنان با آنکه می دانستند راهشان بیراهه و مسیرشان رو سوی ناکجا آباد است؛ ولی عشق به ریاست و ملی گرایی افراطی آنان، مانع به کارگیری صحیح عقلشان بود.( تفسیر اثناعشری، ج3، ص191)
- ۹۴/۰۴/۲۸