دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

کتاب حاضر از تالیفات شیخ جلیل محمد بن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق رحمة الله علیه میباشد.

در معرفی این کتاب گوشه ای از گفتار شیخ ره در زیر نقل مینماییم: با توجه باینکه اساتید و پیشینیانم (خدایشان بیامرزد) در رشته‏ هاى علمى کتابهائى نگاشته ‏اند ولى از نگارش کتابى که شامل اعداد و شمارش کردارهاى نیک و بد باشد غفلت داشته‏اند. و با توجه باینکه نگارش کتابى چنین، از براى دانشجویان و نیک خواهان بسى سودمند است من این کتاب را تصنیف کردم...

دانلود

حجم فایل :853 کیلوبایت
رمز فایل : www.alvershop.com

- فهرست -


مقدمة المؤلف‏
ترجمه مقدمه مؤلف‏
مقدمه مترجم‏
گرد آورى حدیث‏
جلوگیرى از نگاشتن حدیث‏
شیعه و حدیث و کتاب‏
پدر صدوق‏
ولادت صدوق‏


محیط تربیتى صدوق‏
اساتید شیخ صدوق‏
مؤلفات شیخ صدوق ره‏
وفات و محل دفن شیخ‏
» باب الواحد (باب «یک»)
معناى یکتائى خداوند
گذشت از یک کار بخواطر یک وعده‏
یک نوع ستم‏
یک رشته از علاقه بدین‏
پنج پاداش بیک کار
پاداشى بکارى‏
یک خوى نجات بخش‏
برترین قسمت دین‏
شایسته ترین پیوست میان خصلتى با خصلت دیگر
شرافت دنیا و آخرت در یک خصلت است‏
دانشمندتر از همه کسى است که خصلتى را بر خصلتى دیگر بیفزاید
یک چیز حقیقت نیک بختى است و یک چیز حقیقت بدبختى‏
پاداش و کیفر مردم در یک چیز است‏
برترین جهاد یک چیز است‏
سخت ترین چیزى که خوددارى از آن بیک چیز است‏
کارى که مؤمن را آبرو دهد و کارى که عزتش بخشد
کلید همه بدیها یک خصلت است‏
نمونه‏اى از عدالت‏
صاحب یک صفت لیاقت قضاوت در اجتماع را دارد
کمترین حق مؤمن بر برادرش یک خصلت است‏
یک وسیله تقرب بخداى عزّ و جلّ‏
سخت‏ترین آزمایش خدا بندگان را با یک خصلت است‏
میوه نهال نیکوکارى‏
یک خو ایمان را استوار و خوى دیگر از دلش بیرون کند
یک رفتار شکوه مؤمن را میبرد
تضمین بى‏نیازى با انجام یک کار
جوانمردى خاندان پیمبر
نمونه‏اى از جوانمردى‏
کارى که از ثروتمند خوش آیند نیست‏
کارى که خداوند آن را دوست میدارد و کارى که دشمنش میدارد
هر کس داراى یک خصلت باشد سپاسگزارى نکرده است‏
کسى که براى یک خصلت خشمگین نگردد از یک خصلت نیز سپاسگزار نخواهد بود
نمونه‏اى از فروتنى‏
صفتى که نزدیک بکفر است و صفتى که نزدیک است از تقدیر جلوگیرى کند
کارى که پیشینیان را نابود ساخت‏
کشته شدن در راه خدا کفاره همه گناهان است مگر یک چیز که کفاره‏اش فقط یکى از سه چیز است‏
هدیه‏اى که خداوند فقط بر محمد و امتش فرستاد نه بر امتهاى پیشین‏
هر که بافزایش خیر خانه‏اش علاقمند است چون بر غذا مى نشیند باید یک کار انجام دهد
خداى تعالى چون بنده‏اى را دوست بدارد توجه خاصى باو فرماید و چون توجه فرماید یکى از سه چیز باو تحفه دهد
روز قیامت شب وصال متقین است‏
کارى که بخاطر آن مرگ ناخوش آید
کارى که بضدش شبیه است‏
بدترین مردم کسانى هستند که از ترس یک چیز ب‏آنان احترام بشود
زهد در دنیا یک چیز بیش نیست و سپاس هر نعمتى یکى بیش نه‏
هیچ چیز از زبان سزاوارتر نیست که زندانش بطول انجامد
هر کس آرزوى دراز کند بد کردار مى‏شود
مرد مسلمان تا خاموش است نیکوکار نوشته مى‏شود
هر کس یک کار انجام دهد خداوند او را از وحشت روز قیامت در امان‏دارد
یک چیز در پیکر عقل بجاى سر او است‏
پرهیزکارتر و عابدتر و زاهدتر و کوشاترین مردم‏
توبه پشیمانى است و بس‏
آنکه بیش از خوراک خویش از دنیا برگیرد
یک وصیت قابل توجه‏
اثر منفى یک صفت و اثر مثبت صفت دیگر
صفتى بر اهل دنیا سنگین است و صفت دیگر سبک‏
شخصیت و بزرگوارى و عمل و پرستش، هر یک بچیزى بستگى کامل دارد
یک کار و چهار فائده‏
خدا که بنده‏اى را دوست بدارد ببلاى بزرگ گرفتارش کند
کارى که شخص را مبتلا به بواسیر کند
دستى که انگشتر آهن بانگشت دارد پاکیزه نگردد
هر که پیش از سلام دادن شروع بسخن کند جوابش ندهید
کارى که هر کس انجام دهد یا برایش انجام دهند از دین محمد بیرون است‏
از مثلهاى پیغمبران بجز یک کلمه باقى نمانده است‏
چون خدا در باره بنده‏اش نیکى بخواهد هر چه زودتر در دنیا مجازاتش فرماید و اگر اراده بدى فرماید کیفرش را بتأخیر اندازد
شکیبائى بر دشمنان نعمت‏
پیغمبر و على بن ابى طالب از میوه یک درختند
یک سپاس‏گزارى براى هر نعمت‏
دین یعنى محبت‏
چون مؤمن با مؤمن دیگر مصافحه کند بدون گناه از یک دیگر جدا شوند
مایه حیات قلب‏
کارى که دستورات حجتهاى الهى را احیاء میکند
از براى چشم، روشنائى بخش‏تر از یک چیز خدا نیافریده است‏
نه دهم دین در یک کار
آنکه بقضاى الهى خوشنود است و آنکه از آن دلتنگ است‏
شتران سرخ موى را در برابر یک حال نباید دوست داشت‏
یک کار روزى افزا
گناه نابخشودنى‏
کارى که خود نفاق آرد و دنباله‏اش تنگدستى‏
اولین تحفه مؤمن‏
بنده‏اى که با نداشتن عمل صالح بیک کار آمرزیده شود
سرآمد گناهان‏
منظره زشت بنده‏اى که با رسوائى داخل بهشت مى‏شود
کارى که صاحبش مستوجب رحمت خدا است‏
کارى که خیر و برکت خانه را افزاید
در باره کسى که تندرستى‏اش نمایان‏تر است تا بیمارى‏اش و خود را بچیزى معالجه کند و بمیرد
مؤمن یک کار نکند
هیچ چیز مانند یک خوى ایمان را پایمال نکند
خوشبخت آنکه تا زنده است جانشین لایق پس از خود را به بیند
احترام مؤمن بیش از کعبه است‏
مؤمن را همین یارى خدا بس که به بیند دشمنش بگناه آلوده است‏
هدیه، کینه را از دل میزداید
خوشا بحال بنده گمنام‏
مایه نیازمندى روز قیامت‏
سرشناسان اهل بهشت یک صنف‏اند
رسول خدا یک بار یک بار وضو میساخت‏
بهترین خوى‏
پیغمبر دعاى خود را بیک منظور ذخیره کرد
بهترین عبادت یک خصلت است و نیکوترین آئین یکى‏
چیزى که خود، فراوان و عاملش کم است‏
نیمى از دین‏
بهترین صفت مرد مسلمان‏
پیغمبر و على از یک نور آفریده شده‏اند
شایستگى بنده در شایستگى یک عضو از بدن او است‏
مردى با یک خوى بهشتى شد
کسى که به دو فائده دلخوش دارد یک کار انجام دهد
رسول خدا در نمازش یک سلام میداد
» باب الاثنین (باب دوگانه)
خداى یکتا را بدو چیز باید شناخت‏
پیغمبر فرمود: در دو کار دوست ندارم که هیچ کس با من شرکت کند
دو غریب را نگهدارى کنید
فقط آنچه از پس و پیش بیرون مى‏آید وضو را میشکند
دو نعمت پنهان‏
وسیله آزمایش بیشتر مردم‏
بهترین عبادت، خاموشى و رفتن بخانه خدا است‏
فقط دو نفر را امر بمعروف باید کرد
دو بال کفر
خداى تعالى مردم روى زمین را بدو قسمت تقسیم فرموده است‏
صلاح و فساد امت وابسته بصلاح و فساد دو صنف است‏
در مورد دو ناتوان از خدا بپرهیزید
پاداش کسى که از دو دختر یا دو خواهر یا دو عمه یا دو خاله سرپرستى کند
دو نفر بوى بهشت را نمى‏یابند
در باره شخص دو رو
مردم دو قسمند از یکى دیگران در راحت و دیگرى خود در استراحت است‏
مردم دو قسمند: دانشمند و دانش آموز
دو صفت یکى موجب فراموشى گناه است و دیگرى مایه قساوت قلب‏
دو چیز امان از جذام است‏
گرفتارى دو کار بزرگ‏
دنیا دو کلمه است و دو درهم‏
مرد تا داراى دو خصلت نباشد فقیه نگردد
خیر زندگى فقط دو نفر راست‏
خیر دنیا را فقط دو کس دارد
دانش بر دو نوع است‏
دو کار شگفت آور: خوردن روزى خداوند و ادعاى خدائى‏
امر بمعروف و نهى از منکر دو آفریده خداى عزّ و جلّ هستند
بیشتر عبادت ابى ذر دو چیز بود
زنى که در دنیا دو شوهر دیده است در بهشت همسر کدام یک خواهد بود؟
دو دشمن در باره خدا دشمنى با یک دیگر ورزیدند
بخشندگى بدو معنى است‏
پول طلا و نقره هر دو کشنده‏اند
طلا و نقره دو سنگ‏اند که مسخ شده‏اند
پناهندگى از دو صفت‏
دو صفت شیعه‏
دو شادى از براى روزه دار است‏
در باره دو سوداگر راستگو و نیکوکار و یا دروغگو و خائن‏
دو چیز هر صبح و عصر خیر میدهند
دو معامله ناپسند
دو دعا براى جنس خوب و دو دعا براى متاع بد
هر که نصیحت خداى را بپذیرد دو پاداش دارد
دو صفت علامت مؤمن واقعى است‏
صاحب دو صفت قابل معاشرت است و بدون آن باید دورى کرد، دورى، دورى،
هر یک از دو چیز جلوتر افتاد عده طلاق تمام مى‏شود
دو وسیله تقرب‏
دو چیز تنگدستى را برمیدارد و عمر را دراز میکند و از مرگ بد صاحبش را جلوگیرى میکند
دو قسم رفتار
احسان فقط کسى را سزا است که صاحب دو خصلت باشد
رفاقت برادرانه بر دو گونه است‏
مردم بر دو نوع‏اند
دو امیرى که بحقیقت امیر نیستند
مردم با دو چیز نمازشان را باطل میکنند
شیطان دو صفت را بنوح تذکر داد
از دو چیز باید بیش از هر چیز بر مردم ترسید
از دو چیز جلوگیرى شده است‏
دو قسم آب دعوت نوح را نپذیرفتند
ایمان گفتار است با کردار
دو گرسنه‏اى که سیر نمیشوند
دو چیز از آثار ایمان واقعى است‏
جوانمردى بر دو گونه است‏
دو خصلت از اقسام ستم است‏
دو چیز جلب روزى میکند
حد متوسط دو مکروه میزان نفقه واجب است‏
دو رفتار بعوض دو رفتار
حیاء بر دو قسم است‏
آنچه پدر را عاق فرزند میکند
در بیان فرمایش رسول خدا که من فرزند دو ذبیحم‏
دو چیز بر پا هستند و دو چیز روانند و دو چیز بر خلاف هم‏اند و دو چیز دشمن هم‏اند
پاداش آنکه دو مرتبه بحج برود
حق گوئى در دو حال‏
کشته شدن بر دو قسم است و جنگیدن بر دو قسم‏
صاحب دو صفت را خداوند از آسمان و مردم از زمین دوست دارند
رسول خدا را دو انگشتر بود
تحفه روزه دار
دو علامت رستاخیز
صدقه بر سادات روا نبود جز در دو مورد
مردم فرو مایه را دو کار است‏
دو گناه یکى از دیگرى سختتر
دندان را با سعد شستن دو اثر دارد
اشنان خوردن دو خاصیت دارد
دو طایفه از شفاعت پیغمبر محروم‏اند
با دو چیز خلال کردن جذام مى‏آورد
دنیا و آخرت مانند دو کفه ترازو است‏
دو دریا بهم برخوردند و بهم در نیامیختند
پیغمبر در میان امت دو چیز از خود بیادگار گذاشت‏
پرسش در باره ثقلین در روز قیامت‏
حسن و حسین دو تعویذ داشتند
دو راه‏پیما
خداى عز و جل بدو نفر دو بال داده است که با فرشتگان بهشتى در پروازند
دو چیز مردم را گمراه کرد
فرمایش امیر المؤمنین: که پشت مرا دو نفر شکست‏
شخص حریص از دو خصلت محروم است و بدو خصلت پاى بند
رسول خدا دو نماز را ترک نکرد
دو صنف را از اسلام بهره‏اى نیست‏
با مردم دشمنى‏ورزیدن یکى از دو خصلت را در بر دارد
آدمیزاده هر چه پیرتر شود دو صفت او جوانتر مى‏شود
دو صفت است که هر یک دو اثر دارد
آدمیزاده دو صفت را خوش ندارد
رسول خدا در دو مورد سکوتى داشت‏
در هیچ مسلمانى دو خوى با هم جمع نشود
در دل هیچ بنده‏اى دو خوى با هم جمع نگردد
رشگ در دو مورد
پیغمبر عقیل را از دو جهت دوست داشت‏
دو چیز که رسول خدا را مسرور نمود
پیغمبر ص بهر یک از حسن و حسین دو صفت بارث بخشید
بجز دو کس نباید کسى پس از نماز عشا بیدار بماند
امت اسلامى بدو چیز بیشتر از هر چیز ب‏آتش میروند و بدو چیز بیشتر به بهشت‏
خداى عز و جل دو ترس و دو آسودگى خواطر را به بنده‏اش یک جا ندهد
امّت اسلامى را در اول دو چیز باعث صلاح بود و در آخر دو چیز موجب هلاکتش خواهد گشت‏
» باب الثلاثة (باب خصلتهاى سه‏گانه)
سه طایفه را خداوند بدون رسیدگى بحسابشان به بهشت میبرد و سه طایفه دیگر را بدون حساب به دوزخ‏
خداوند مؤمن را در مورد سه چیز بازخواست نمیکند
هر کس سه صفت و یا یکى از آن سه را داشته باشد در سایه عرش الهى خواهد بود
سه کس روز قیامت از همه کس بخدا نزدیکتراند
بهنگام پیدایش سه چیز دعا مستجاب مى‏شود
تا سه خصلت در کسى نباشد مؤمن نیست‏
سه صفت در مؤمن دیده نمیشود
پیغمبر سه دعا کرد که دو دعا مستجاب گردید و یکى مستجاب نشد
سه چیز موجب بالا رفتن درجه است و سه چیز باعث کفاره گناه و سه چیز کشنده و سه چیز نجات بخش‏اند
پاداش سه صفت همسرى با حور العین است‏
سه طایفه‏اند که اگر ستم بر آنان نکنى آنان بر تو ستم خواهند کرد
سه کس نمیتواند حق خود را از سه کس بستاند
بنده همواره با سه چیز روبرو است‏
سه کس سزاوار دلسوزى هستند
سه کس را خداى عز و جل دشمن میدارد
در سه مورد دروغ گفتن زیبا است، و در سه مورد راست گفتن زشت است و همنشینى با سه کس دل را مى‏میراند
سه چیز به پاداش سه چیز
سه چیز بسزاى یکى‏
سه چیز نشانه پیرى است‏
سه چیز مخصوص پیغمبران است و فرزندان و پیروانشان‏
دشمنى خداى تبارک و تعالى در سه چیز است‏
هدیه بر سه قسم است‏
سه خصلت است که پیغمبر و کمتر از او از آن‏ها خالى نیست‏
ریشه‏هاى کفر سه چیز است‏
وام بر سه قسم است‏
اذن دخول سه بار است‏
بر سه کس نباید سلام کرد
بهترین مردم سه طایفه‏اند
سه چیز است که یکى نمودار ثروت است و دیگرى نمودار زیبائى و سومى دشمن را خوار گرداند
سه چیز از روش پیمبران است‏
سه چیز چشم را روشن میسازد
صفات نیکو سه است‏
زیاده روى در سه چیز است‏
سه کس را رسول خدا لعن فرمود
مقامى در بهشت است که جز سه کس بآن نمیرسد
از سه کس قلم تکلیف برداشته شده است‏
داستان آن سه کس که به لات و عزى سوگند یاد کرده بودند که رسول خدا را بکشند و على ع در برابر آنان برخاست‏
نیکى در حق برادران دینى و کوشش در انجام احتیاجات آنان سه نتیجه دارد
النهی عن التغوط فی ثلاثة مواضع‏
رو بآفتاب بودن سه خاصیت بد دارد
سه چیز نشان شخص اسراف کار است‏
روز قیامت بجز سه چشم همه دیده‏ها گریان است‏
همه خیر در سه چیز فراهم آمده است‏
بر پشت چهار پا نباید سه نفر ردیف سوار شوند
رفقاى مسافر بیمار باید سه روز از حرکت خوددارى کنند
کفش سیاه سه اثر بد دارد و کفش زرد سه اثر پسندیده‏
از کلاغ سه چیز را بیاموزید
سه چیز با سه چیز همراه است‏
فال بد در سه چیز است‏
کسانى که تذکرات حق را فراموش کردند سه طایفه بودند
سه کس در پناه خداى عز و جل باشند تا هنگامى که خداوند از حساب مردم فارغ شود
آن را که سه چیز نصیب گشته از سه چیز بى‏نصیب نمانده است‏
مشورت با سه کس قدغن است‏
خرد بر سه جزء تقسیم شده است‏
در انتخاب یکى از سه خصلت بآدم اختیار داده شد
میزان سنجش عقل مرد سه چیز است‏
شیعه بر سه قسم است‏
شیعه در سه چیز آزمایش مى‏شود
سه خصلت در هر کس باشد براستى ایمان خود را کامل کرده است‏
خداوند عز و جل در روز قیامت با سه کس سخن نگوید و نگاه‏شان نکند و لیاقت‏شان نبخشد و به شکنجه دردناکى گرفتار خواهند بود
مردم در سه جا از همه جاها بیشتر در وحشتند
سه کس شریک ظلمند
سخن چین سه نفر را قاتل است‏
مؤمن سه مسکن دارد: زندان و پناهگاه و اقامتگاه و کافر را نیز سه مسکن است.
خداى را سه روز است‏
سه کس در روز قیامت شکنجه خواهند شد
سه کار تکبر را مى‏زداید
امر بمعروف و نهى از منکر وظیفه کسى است که سه صفت در او باشد
سه کس نانجیب مى‏شود
این عیب براى مرد بس که سه صفت در او باشد
هر که خاندان پیغمبر را دوست ندارد در سرشتش یکى از سه چیز هست‏
محبوب‏ترین کار نزد خداوند سه چیز است‏
روز قیامت آتش با سه کس سخن میگوید
سه چیز کمر شکن‏
خداوند بر بندگان بسه نعمت منت نهاد
بجز در سه مورد شب‏زنده‏دارى روا نیست‏
اگر سه چیز در آدمیزاد نبود هیچ چیزاش سرافکنده نمى‏ساخت‏
همه دستورات دین در سه چیز خلاصه مى‏شود
همه گرفتاریها در سه چیز است‏
مرد مسلمان را سه دوست است‏
خداوند در باره على ع سه کلمه به پیغمبر فرموده است‏
مردان سه قسمند
پیشوائى را نشاید مگر کسى که سه صفت داشته باشد
در باره کسى که سه بار حج رفته است‏
در باره کسى که سه نفر مؤمن را بحج ببرد
پیراهن یوسف را سه آیت بود
ستم بر سه گونه است‏
هم بسترى با زنان بسه راه حلال مى‏شود
براى همه مسلمانان امید نجات است جز براى یکى از سه تن‏
سخت‏ترین هنگام براى آدمى سه وقت است‏
آدمیزاد هرگز کارى انجام نمیدهد که در نزد خدا از سه کار بزرگتر باشد
مرد سفر نکند مگر در سه مورد
سه بستر لازم است‏
علامت‏هاى سه‏گانه‏
خداى عز و جل بنده را در سه حال مختلف آفرید
مردم سه دسته‏اند
در سه مورد هیچ کس معذور نیست‏
هر کس داراى سه خصلت باشد تا سزاى آنها را نبیند هرگز نخواهد مرد
سه چیز باعث کامل شدن مسلمان است‏
سفارشهاى سه‏گانه‏اى که پیغمبر بامیر المؤمنین فرموده است‏
در دعا بسه کس باید لفظ جمع گفته شود
براى عطسه‏کننده تا سه بار باید دعا کرد
سه صفت را خداى عز و جل نه در منافقى جمع میکند و نه در فاسقى‏
سه کس از مهمانان خداوند هستند و زائر او و در پناه او
خریدار حیوان تا سه روز اختیار فسخ دارد
خداى عز و جل در سه چیز بهیچ کس رخصت مخالفت نداده است‏
محرومیت از سه چیز شدیدترین گرفتارى مؤمن است‏
اگر سه طایفه نبودند خداوند عذاب سختى بر بندگان فرو میفرستاد
سه کس از رحمت خدا دورند
حکیمان و دانشمندان چون بیکدیگر نامه مینوشتند فقط سه جمله مینوشتند و چهارم نداشت‏
مؤمن با سه چیز خو نگیرد
هر کس چیزى از مال دنیاى او از دستش برود سه پاداش دارد
خداى عز و جل را بهشتى است که بجز سه کس دیگرى را بدان راه نیست‏
سه خصلت در شیعه یافت نمیشود
سه کار از سختترین کارهاى بندگان خدا است‏
گفتار شیطان بنوح ع که در سه هنگام بیاد من باش‏
گفتار شیطان خدا لعنتش کند: هر چه مرا در باره آدمیزاد عاجز کند یکى از سه چیز هرگز عاجزم نخواهد کرد
سه کار بر مردم طاقت فرسا است‏
کار نیک شایستگى ندارد مکر با سه شرط
سه دست هست‏
سه صفت دوست داشتنى‏
بخشندگان سه‏اند
بجز در سه مورد سؤال شایسته نیست‏
خداى عز و جل بسه چیز بر آدمیزاد منت نهاده است‏
بنده خدا مشرک نمیشود تا یکى از سه کار را نکند
سه چیز باین امت از هر چیز کمتر داده شده است‏
آخرین درجه ابتلاء سه چیز است‏
سه چیز در این امت مشروع نیست‏
در خانه‏اى که سه چیز باشد فرشتگان ب‏آن خانه در نیایند
سه نفر در امر بمعروف و نهى از منکر شریک هم‏اند
خداى عز و جل بمؤمن سه خصلت عنایت فرموده است‏
از سه کس بر دین باید ترسید
سه پرسش مرد ترسا از جعفر بن محمد ع»
زمین به پروردگار خود ننالیده بمانند ناله‏اش از سه چیز
خداوند نگهبانى از سه کس را نمى‏پذیرد
در روز قیامت سه کس از سایه عرش خداى عز و جل سایه‏بان دارند
سه چیز شکایت به نزد خداى عز و جل برند
دانشمندان علم قرآن سه قسمند
بار سفر بستن جز براى سه مسجد جایز نیست‏
در فجل سه فایده هست‏
سه چیز بى‏زیان است‏
هر کس سه عمل را ترک کند بضمانت پیغمبر سه خانه در بهشت دارد
امیر المؤمنین ع بجنگ با سه گروه مأمور بود
هر کس سه چیز نداشته باشد نه با خدا ارتباطى دارد و نه با پیغمبرش‏
سه چیز را باید براى خدا محترم شمرد
آخرین درجه ایمان سه خصلت است‏
آنکه عمل حج بجا مى‏آورد بر سه وجه است‏
از سه خصلت نهى شده است‏
سیاه پوشى پسندیده نیست بجز در سه چیز
کسى که قصد زیارت خانه خدا دارد اگر سه خصلت در او نباشد مورد اعتنا نمیشود
پذیرائى از مهمان تا سه روز است‏
مرد مسلمان در سه چیز خیانت بدل خود راه ندهد
گفتار پیغمبر: که بر حقانیت سه چیز سوگند یاد میکنم‏
هیچ عملى پس از مرگ بدنبال شخص نمیرود مگر سه کار
خداى عز و جل سه دسته از مردم را در بهشتش جاى نخواهد داد
پدران بر سه گونه‏اند
مؤمن را سه خصلت داده شده است‏
سه نفر از همه سزاوارترند که آرزوى سه چیز داشته باشند
کارها بر سه گونه است‏
دزدان بر سه گونه‏اند
فرشتگان بر سه طبقه‏اند
جن بر سه گروه است و انسان بر سه گروه‏
پشت سر سه کس نباید نماز جماعت خواند
سه نخوردنى فربهى آورد و سه خوراکى لاغرى‏
همه قضاوتهاى مسلمانان از سه مجرا است‏
سه چیز قرین سه چیز است‏
سه کس از خداى عز و جل خواهش میکنند و خداوند خواهش آنان رامى‏پذیرد
نخستین کسانى که قرعه بنامشان زده شد سه نفراند
در «بِه» سه خاصیت هست‏
در پیاز سه خاصیت هست‏
بجز در سه مورد نباید افسون کرد
سه چیز از نشانه‏هاى فهم است‏
سه چیز را نشاید دمید
در هر کس سه صفت باشد جهنمى است‏
هر کس از راه حرام مالى بدست بیاورد خداوند سه چیز بر او مسلط گرداند
آسایش مؤمن در سه چیز است‏
از اسباب خوشبختى مرد این است که داراى سه چیز باشد
دعاى سه نفر مستجاب نیست‏
روزه رسول خدا هر ماهى سه روز بود
سرگرمى مؤمن در سه چیز است‏
هر کس سه خصلت دارا باشد مانند این است که همه خیر دنیا را دارا است‏
رسول خدا روز کندن خندق سه کلنگ زد و بهر کلنگى یک تکبیر گفت
محبوبترین کارها نزد خداى عز و جل سه چیز است‏
ترسناک‏تر از هر چیز بر امت من سه چیز است‏
کسى که خدا و روز قیامت را باور دارد سه کار نکند
بر این امت فقط از سه چیز باید ترسید
پیغمبر از دنیا سه چیز را دوست داشت‏
امام صادق هیچ گاه فارغ از یکى از سه کار نبود
زائر حضرت رضا در سه مورد بهره‏مند مى‏شود
کارها بر سه حالتند
امام باقر فرزندش امام صادق را سه دستور داد و از سه کار نهى فرمود
هنگامى که امام قائم ظهور کند سه فرمان صادر فرماید که پیش از او هیچ کس چنین فرمانى نداده است‏
فرمایش پیغمبر بسلمان که تو را بهنگام بیمارى سه خصلت است‏
گفتار عمر: که از سه کار پیش خدا توبه کارم‏
گفتار ابى بکر که اندوهى از دنیا بر دل ندارم جز اینکه اى کاش سه کار که از من سر زد سر نزده بود و سه ...
گفتار عبد اللَّه بن مسعود: دانشمندان روى زمین سه نفرند
سه نفر حتى یک چشم بهم زدن بوحى الهى کافر نشدند
پاداش کسى که سه دختر داشته باشد و بر آنان صبر کند
روز قیامت سه چیز به پیشگاه الهى شکایت خواهند نمود
از سه کس قلم تکلیف برداشته شده است‏
بخل منشأ سه خصلت نکوهیده است‏
آغاز کار پیغمبر از سه چیز شروع شد
هر کس سه کار انجام دهد در سود و زیان مسلمانان شریک است‏
سه چیز است که هر کدام، یک چهل و پنجم از مقام پیغمبرى است‏
ایمان سه چیز است
سه کس به بهشت میروند
در باره کسى که سه فرزند از دست داده باشد
ثواب سه کار: وضوى کامل گرفتن سلام را آشکار کردن و پنهانى صدقه دادن‏
سه برادر بودند که هر یک با برادر بعدى ده سال فاصله داشت‏
پس از سه پیش آمد مردم مسلمان خوار شدند
سؤال کردن سه اثر دارد و بدترین مردم سه گروه‏اند
دورى بیش از سه روز روا نیست‏
سه چیز اثر خوشبختى مسلمان است‏
خداى عز و جل با سه کس سخن نگوید
صدیقان سه کس‏اند
یاران رقیم سه نفر بودند
سه عمل نزد خداوند از هر کارى محبوبتر است‏
مردم سه دسته‏اند
یاد، از نورى که سه بخش شد
مردم خداى را از سه رو مى‏پرستند
امیر المؤمنین با میزبان خود سه شرط کرد
سه صفتى که در امیر المؤمنین ع بود
بریرة: آزادشده عایشه، مورد وضع و اجراء سه قانون عمومى گردید
سه نفر برسول خدا دروغ مى‏بستند
سه کس لعن شدند یک جلودار و یک راننده و یک سوار
سه کس‏اند که معلوم نیست گناه کدام یک بزرگتر است‏
براء بن معرور انصارى مورد وضع و اجراى سه قانون عمومى گردید
صفوان بن امیة جمحى مورد وضع و اجراى سه قانون عمومى گردید
دانشمندان سه دسته‏اند
هر کس با سه کس ستیزه کند خوار گردد
مردم در باره قضا و قدر سه نوع عقیده دارند

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

  • عبدی