دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

اطلاعاتی در مورد علوم غریبه

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ

http://s5.picofile.com/file/8102815876/1833_15926.jpg

هر بنده ‏اى که به آنچه خداى عز و جل دوست دارد، روى آورد، خدا به آنچه او دوست دارد روى آورد، و هر که در پناه خدا رود، خدایش پناه دهد. و کسى که خدا به او رو آورده و او را پناه داده است، باک ندارد، و اگر آسمان بر زمین افتد یا بلائى بر اهل زمین نازل شود و همه را فراگیرد، او بسبب تقوایش در زمره حزب خداست .

جمله "واگذارش کردم به خدا" را تا به حال هم زیاد شنیده ایم و هم زیاد بکار برده ایم ،اما واقعا معنای این جمله چیست؟ چگونه امر مورد نظرمان را به خدا واگذار می کنیم ؟

این جمله عبارت دیگری است از توکل کردن و تکیه بر خدا داشتن، این بسیار عالی است که یک بنده به بینشی برسد که از همه مادیات عالم قطع امید کرده و فرج کارش را فقط در دست پر قدرت خدای عالم تاب ببیند و بس .

باید به هوش باشیم که هرگز جایز نیستیم تا وقتی خدای متعال هست و آنی از ما غافل نیست امید خود را حتی ذره ای به غیر او ببندیم .

اما متأسفانه بعضی از ما با بی بصیرتی تمام وقتی دست به دامان تمام خلایق می شویم و امیدمان را به یأس بدل می کنند با هزاران آه و ناله می گوییم : "واگذارش می کنم به خدا" ما راهی به جز خدا نداریم برای هر کاری باید ابتدا تا انتهایش را به خدا واگذار کنیم ،شک به دل راه ندهیم و یقین بداریم که  خداوند متعال خیر مطلق است و برای هیچ بنده ای بد نمی خواهد اگر مصلحت کبریائیش اینطور اقتضا کرد و چیزی را خواست که چنان به مذاق ما خوش نیامد نباید اعتماد خود را به خدای خوبی ها از دست داد و به غیر او امید بست ،رکن اصلی واگذاری امور به خداوند متعال صبر است و صبر.

محقق طوسى در کتاب «اوصاف الاشراف» چنین تعریف کرده است:

مقصود از توکل اینست که بنده هر کارى که میکند و براى او پیش مى‏آید بخدا تعالى واگذارد، زیرا که میداند خدا از خود او تواناتر و قویتر است و بنحو احسن انجام میدهد، و سپس بقضاء خدا راضى باشد، و با وجود این در امورى که خدا باو واگذار فرموده است کوشش و جدیت کند و خود را با کوشش و قدرت و اراده خویش از اسباب و شروطى بداند که موجب تعلق اراده و قدرت خدا بامر او مى‏شود، و معنى‏ "لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین"‏ هم از این بیان ظاهر میگردد.

امام صادق علیه السّلام فرمود: بى‏نیازى و عزت به هر طرف در گردشند تا چون بمحل توکل برسند وطن گیرند.

 

امام صادق علیه السّلام فرمود: به هر که سه چیز دادند،از سه چیزش باز نگرفتند: به هر که دعا دادند اجابت دادند، به هر که سپاسگزارى دادند، افزونى بخشیدند، به هر که توکل دادند، کارگزارى دادند،
سپس فرمود: آیا کتاب خداى عز و جل را خوانده‏ اى: «هر که بر خدا توکل کند، او را بس است.
و فرماید: " اگر سپاسگزارید، شما را افزونى دهم" .
و فرماید: " مرا بخوانید تا براى شما مستجاب کنم"

شرح

- استعاره تمثیله بسیار جالبى است، براى مجسم ساختن بى‏نیازى و عزتى که همواره براى شخص متوکل حاصل است، که گویا بى‏نیازى و عزت را مانند هماى سعادت و شرف در جستجوى هدف و مقصودى در گردنش دانسته. و هدف و مقصود آنها را توکل معرفى فرموده و فرودگاهى جز توکل براى آنها مناسب ندانسته است، پس هر گاه شخص متوکلى را جستند، بر سر او مقام گیرند و همواره همراه او باشند .  (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 106)

امام صادق علیه السّلام فرمود: هر بنده ‏اى که به آنچه خداى عزّوجل دوست دارد، روى آورد، خدا به آنچه او دوست دارد روى آورد، و هر که در پناه خدا رود، خدایش پناه دهد. و کسى که خدا به او رو آورده و او را پناه داده است، باک ندارد، و اگر آسمان بر زمین افتد یا بلائى بر اهل زمین نازل شود و همه را فراگیرد، او به سبب تقوایش در زمره حزب خداست

.(که فرماید: ألا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ‏  ؛ «یعنى حزب خدا پیروزند» و از هر بلا محفوظ است.)

امام صادق علیه السّلام فرمود: به هر که سه چیز دادند، از سه چیزش باز نگرفتند: به هر که دعا دادند اجابت دادند، به هر که سپاسگزارى دادند، افزونى بخشیدند، به هر که توکل دادند، کارگزارى دادند، سپس فرمود: آیا کتاب خداى عز و جل را خوانده‏ اى: «هر که بر خدا توکل کند، او را بس است.  و فرماید: «اگر سپاسگزارید، شما را افزونى دهم . و فرماید «مرا بخوانید تا براى شما مستجاب کنم». (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 108)

حالا اگر دوست دارید امورتان را به خداوند متعال واگذارید و  خیرش را ببینید ، به این نکته خوب توجه داشته باشید که روش خداوند متعال با روش های ما متفاوت است ،او چیزی را برای ما می خواهد که جز خیر و خوبی نتیجه ای ندارد اما گاه در مسیر رساندن ما به آن ممکن است سختی های زیادی باشد

و ما این  برای ما خوشایند نباشد و گمان کنیم  که خداوند متعال صدای ما را نشنیده و دستمان را نگرفته که در این وادی افتاده ایم.

شک به دل راه ندهیم و یقین بداریم که خداوند متعال خیر مطلق است و برای هیچ بنده ای بد نمی خواهد اگر مصلحت کبریائیش اینطور اقتضا کرد و چیزی را خواست که چنان به مذاق ما خوش نیامد نباید اعتماد خود را به خدای خوبی ها از دست داد و به غیر او امید بست ،رکن اصلی واگذاری امور به خداوند متعال صبر است و صبر

اصلا چنین نیست خدای ما شنواترین و بیناترین عالم است هر چه بگویم می شنود و دعایمان را حتما به اجابت می رساند این وعده خداست و خدا خلف وعده نمی کند .

این نارضایتی و بی صبری ما را هم خوب درک می کند و در کتاب شریفش به ما می گوید :

« وَ عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»(سوره بقره آیه 216) ؛

شاید چیزی را، ناخوش بدارید و در آن خیر شما باشد و شاید چیزی را دوست داشته باشید و برایتان ناپسند افتد خدا می داند و شما نمی دانید.

نتیجه :

واگذار کردن امور به خداوند متعال برگ برنده ی ما برای پیروزی و بهروزی است ، به شرطی که به خداوند متعال اعتماد داشته باشیم ،قانونمندی هایش را بدانیم ، از غیر او قطع امید کرده و صبر داشته باشیم ، و در نهایت همای سعادت را بر بام خانه خود ببینیم ،آنگاه مقایسه کنیم که انتخاب های خداوند چگونه جواب می دهد و دو دوتا کردن های نا آگاهانه ما؟

همه شما عزیزان را به خداوند مهربان می سپارم و از درگاه ربوبیش می خواهم بهترین ها را برایتان رقم زند ، تا همیشه شاد باشید و امیدوار . إن شاء الله تعالی.

فاطمه محمدی بیده 

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

  • عبدی