دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۴۴۸ مطلب با موضوع «اجتماعی :: عکس متن» ثبت شده است

۱۵
دی

разделительная полоска для страницы

این دیوانگیست ...

که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم

این دیوانگیست ...

که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم ..

این دیوانگیست ...

که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم..

این دیوانگیست ...

که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است..

این دیوانگیست ...

که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه در یکی از آنها به ما خیانت شده است..

این دیوانگیست ...

که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم ..

به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم و به یاد داشته باشیم که همیشه شانس های دیگری هم هستند دوستی های دیگری هم هستند عشق های دیگری هم هستند نیروهای دیگری هم هستند و افق های بهتری هم هستند

"تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم "!!

  • عبدی
۱۵
دی

زخم هایم به طعنه میگویند: دوستانت چقدر با نمک اند!

  • عبدی
۱۵
دی

همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

بنابراین

تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

مگر اینکه شما اجازه بدهید..

Сияние звезды

  • عبدی
۱۵
دی

دختر کوچک به مهمان گفت: میخوای عروسکهامو ببینی؟
مهمان با مهربانی جواب داد: بله.
دخترک دوید و همه عروسکهاشو آورد، بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
دربین اونا
یک عروسک باربی هم بود.
مهمان از دخترک پرسید: کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
... و پیش خودش فکر کرد: حتما” باربی.
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
نداشت اشاره کرد و گفت: اینو بیشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوی
پرسید: این که زیاد خوشگل نیست!
دخترک جواب داد:
آخه اگه منم دوستش نداشته باشم

دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،

اونوقت دلش میشکنه ...

  • عبدی
۱۵
دی

анимационные картинки

امروز هم روزی از روزهای خداست

و من آرامتر از دیروز

و سرمست از تو می نویسم

باز هم مثل همیشه

برای نوشتن تو را بهانه میکنم

چه لذت بخش است از تو نوشتن

و چه زیباست برای تو نوشتن

و من این زیبایی را با تمام دنیا عوض نمی کنم

لحظه های بی تو بودن را با خیال تو سر می کنم

و معتقدم دوری مانع از رسیدن نیست

من هر شب به تو میرسم

هر ساعت

هر دقیقه

هرثانیه

وهر لحظه ای که به تو می اندیشم تو را در کنار خویش

و در وجودم احساس می کنم

و این برای من خود رسیدن است

این فاصله ها فقط بهانه ای است برای

نوشتن نا نوشته هایی که

مجالی می خواهند برای نوشته شدن

  • عبدی
۱۵
دی

Elsa png by bnka

می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.

  • عبدی
۱۴
دی

چو ایران نباشد تن من مباد

  • عبدی
۱۴
دی

ای کاش سرزمینم به جای گربه شبیه سگ بود ....
 
شاید آنگاه مردمانش به جای این همه بی چشم و رویی کمی با وفا بودند
( البته بلانسبت بعضی ها )
  • عبدی
۱۴
دی

  • عبدی
۱۴
دی

  • عبدی
۱۲
دی

اگر روزی رسیدی که من نبودم تمام وصیتم به تو این است :

"خوب بمـــــــــــــان"

از آن خوب هایی که من عاشقش بودم ...

Бабочки порхают

  • عبدی
۱۲
دی

دست هایت که مال من باشد...

هیچکس...

مرا...دست کم نخواهد گرفت...!!

  • عبدی
۱۲
دی

حکایت مــــــن و تــــــــــو

حکایت آتـــــش و آب بود

به آغوشم که کشیدی

خاموش شدم

نابود شدم

اما تو همان آب جاری خواهی ماند

شاید آتش دیگری در آغوشت جان دهد....

تــــــو رفتی ...

همه آدمهای خاکستری این شهر هم ؛ روزی خواهند رفت!

در این میان تنها، تنـهاییست که تنــهایم نمیگذارد......

  • عبدی
۱۲
دی

دَرد دارَد.....

وَقتی چیزی را کَـســــــر کنـی

کِه بـــا وُجــــودَت جَمــــع زَده ای

  • عبدی
۱۲
دی




لباس پدرم بوی خاک می دهد 

دست هایش بوی نان

  • عبدی