دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

عبدی جلالوندی
دوستت دارم ... اگر لطف کنی یا نکنی .

مطالب این وبلاگ، مطالبی است که خالصانه و ساده و بی ریا، از اعماق قلبم بیرون می آید .
و امیدوارم که صادقانه، در گوشه ای از دل شما جا بگیرد .
متشکرم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۶۴۷ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۰
آذر


وی در مورد ازدواج زرتشتی ها با محارم چنین می نویسد:
«وهرام چوبین خواهر خود گردیگ (گردیه) را گرفت و مهران گشنسپ نیز پیش از گرویدن به کیش نصاری، بنابر عادت ناشایست و ناپاکی که این گمراهان آن را قانونی و به حق می پندارند، خواهرش را عقد کرده بود. (هوفمان، ص ۹۵)

به طریق ماربها همعصر انوشیروان در کتاب حقوق سریانی که راجع به ازدواج است، گوید:

"عدالت خاصه پرستندگان اوهرمزد به نحوی جاری می شود، که مرد مجاز است با مادر و دختر و خواهر خود مزاوجت کند"؛ و مثالهایی آورده است، که زردشتیان برای تأیید و تقدیس این امر روایت می کرده اند. (زاخو، کتب حقوقی سریانی، ج ۳، ص ۲۶۵)

با وجود اسناد معتبری که در منابع زردشتی و کتب بیگانگان معاصر عهد ساسانی دیده می شود، کوششی که بعضی از پارسیان جدید برای انکار این عمل، یعنی وصلت با اقارب می کنند، بی اساس و سبکسرانه است….

باید دانست که ازدواج با اقارب به هیچ وجه زنا محسوب نمی شده، بلکه عمل ثوابی بوده، که از لحاظ دینی اجری عظیم داشته است. محتمل است، که قول هیون تسیانگ چینی در اوایل قرن هفتم میلادی «5»، که گوید ازدواج ایرانیان عصر او بسیار آشفته است (بیل، آثار بودایی عالم غربی، ج ۲، ص ۲۷۸)، ناظر بهمین رسم باشد «6»

منبع:
ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستن سن (درگذشت ۱۹۴۵ م)، ترجمه: رشید یاسمی‏، تهران، دنیای کتاب‏، چاپ ششم، ۱۳۶۸ ش، ص ۴۳۴ ـ ۴۳۵.

  • عبدی
۲۰
آذر

برگرفته از سخن هاشم رضی

زرتشتی پژوه برجسته هاشم رضی در دانشنامه ایران باستان، ذیل عنوان «خوئت. ودثه / ازدواج مقدس با محارم» با استناد به منابع کهن زرتشتی توضیح گسترده و ارزشمند در این زمینه ارائه کرده است.

از میان مطالبی که حکایت از ثواب و فضیلت ازدواج با محارم دارد، چند مورد را در اینجا می آورم:

ـ کسی که به مدت یک سال مادر یا دختر یا خواهر یا محرم درجه اول خود را به همسری برگزیند، مانند آن است که یک سوم همه ی این جهان را با آب و گیاه و غله به مرد پرهیزکار صدقه داده باشد.

ـ اگر محرم او دو سال همسرش باشد، مانند آن است که دو سوم این جهان را با آب و گیاه و غله  به مرد پرهیزکار صدقه داده باشد.

ـ اگر به مدت سه سال با محرم خود ازدواج کند، گویا همه ی این جهان را با آب و گیاه و هرچه در آن است به عنوان صدقه به مرد پرهیزکار داده باشد.

ـ اگر محرم خود را چهار سال به زنی داشته باشد و یَشت کرده باشد، روانش به گَرودمان رود اما اگر یشت نکرده باشد روانش به بهشت رود.

  • عبدی
۲۰
آذر

نارضایتی علی(ع) از ازدواج عمر با ام کلثوم


براساس گواهی برخی منابع کهن، عمر با ام کلثوم ـ دختر امام علی(ع) ـ ازدواج کرد. برخی این ازدواج را نشانه آن دانسته اند که عمر مورد تأیید حضرت علی بوده و با هم صمیمیت داشته اند.
قضیه  این ازدواج در منابع متعدد کهن و معتبر آمده اما چنین ازدواجی با رضایت امام علی صورت نگرفت.

به دو روایت توجه کنیم:

ـ هنگامی که عمر برای خواستگاری از ام کلثوم به امام علی(ع) مراجعه کرد، حضرت به او فرمود: او بچه است.

عمر با عباس ملاقات کرد و گفت: من چه ایرادی دارم؟

عباس: چی شده؟

عمر: برای خواستگاری سراغ برادرزاده ات رفتم اما مرا رد کرد. به خدا قسم، چشمه زمزم را پر خواهم کرد.

هیچ کرامتی برای شما خاندان باقی نخواهم گذاشت (آبرویتان را می برم).

دو شاهد می گیرم که علی دزدی کرده و دستش را قطع خواهم کرد.

عباس نزد امام علی(ع) رفت و قضیه را تعریف کرد. از حضرت خواست که تصمیم در این باره را به او وا گذارد و حضرت چنین کرد. (کافی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۲)

عصبانیت عمر نشان می دهد اینکه امام صحبت از کوچکی ام کلثوم را پیش می کشد، بهانه ای بیش نبوده و در واقع دست رد به او زده و چنین ازدواجهایی مرسوم بوده که عصبانیت عمر را در پی داشته است.

ـ امام صادق(ع) در مورد ازدواج ام کلثوم فرمود: او ناموسی است که از ما غصب کردند. (کافی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۱)

این سخن امام صادق نیز نارضایتی از آن ازدواج را نشان می دهد.

برخی صاحب نظران، وقوع چنین ازدواجی را از اساس رد کرده اند.

  • عبدی
۲۰
آذر

ای؟

ازدواج استقراضی یا ازدواج اجاره ای؟

ازدواج استقراضی در عصر ساسانیان به این صورت بوده که مردی زن خود را در مدتی معین به همسری مردی دیگر در می آورد و رضایت زن اهمیت نداشت.

در نام گذاری چنین ازدواجی به «ازدواج استقراضی» کم‌دقتی به نظر می‌رسد؛ زیرا قرض در جایی است که منفعتی به مالک اصلی مال نمی رسد و قرض گیرنده عین همان مال را بر نمی گرداند بلکه پس از مصرف، مشابه آن را می دهد؛ مثلاً یک نان را از کسی قرض می گیرد و پس از استفاده مانند آن را به مالک اول برمی گرداند. اما در ازدواج استقراضی منفعتی به شوهر اول می رسد و همان زن (نه زن دیگر) به شوهر اول باز گردانده می شود. بهتر است چنین ازدواجی به «ازدواج اجاره ای» نام گذاری شود.

  • عبدی
۲۰
آذر

کریستین بارتلمه از خاورشناسان مشهور آلمانى و متخصّص زبان شناسى تطبیقى و استاد زبانهاى آریایى و سانسکریت در ۲۱ ژانویه ۱۸۵۵ در فورشت از شهرهاى آلمان متولد شده، و پس از هفتاد سال عمر در ۱۹۲۵ بدرود زندگى گفته است. بارتلمه پس از پایان تحصیلات مقدماتى و متوسطه در دانشگاه مونیخ وارد شده، و پس از پایان دوره فقه اللغه السنۀ سامى در ۱۸۷۷ به درجۀ دکترا نایل گردیده است.

  • عبدی
۲۰
آذر

 

ازدواج استقراضی میان زرتشتیان (قرض دادن زن خود به مرد دیگر)

از رفتارهای زشت زرتشتیان در عصر ساسانی ـ که متأسفانه برخی ناآگاهان آرزوی بازگشت آن روزگار را دارند ـ قرض دادن زن خود به مردی دیگر و به عبارت دیگر ازدواج استقراضی بوده است.
خلاصه ازدواج استقراضی چنین است که مرد 
حتی بدون اجازه زن خود، می توانست او را به ازدواج مردی دیگر در مدتی معین در آورد. فرزندانی که به وجود می آمدند به شوهر اول تعلق داشت (هرچند از نطقه ی مرد دوم بود) و به عنوان نیروی کار و برده به این فرزندان نگاه می کردند و شوهر اول گاه آنها را می فروخت.

در متن های حقوقی زمان ساسانیان، به ویژه «ماتیکان هزار داتستان» در مورد ازدواج استقراضی به تفصیل سخن گفته شده. وندیداد فرگردهای چهارم و پانزدهم به صورت مختصر در این مورد سخن گفته است. در «دینکرد و روایت پهلوی» نیز به اشارات مفصل تری بر می خوریم. (وندیداد، هاشم رضی، ج ۱، ص ۵۰۸، شرح)

هاشم رضی در کتاب «وندیداد» در شرح فرگرد ۴، صفحه ۵۰۷ ـ ۵۰۸ چنین می نویسد:

در «ماتیکان هزار داتستان» یا هزار ماده ی قانونی مطالب بسیاری در باره ی زنان، ازواج، واگذاری زنان یا ازدواج استقراضی آمده است. یک مرد حتی می توانست علی رغم میل و رضایت پادشاه زن خود، او را به اشخاص تنگدستی که نیاز به زن داشتند، برای مدت معینی واگذار کند.

  • عبدی
۱۹
آذر

پرسش :

حدیث های متواتر از همه حدیث های دیگر معتبرترند اما میزان اعتبارشان یکسان نیست. مثلا حدیثی که دویست راوی دارد معتبرتر از حدیثی است که بیست نفر نقل کرده اند با اینکه هردو متواترند.چند حدیث را ذکر کنید که بالاترین درجه اعتبار را دارند.

پاسخ :


الف) پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) تا صد سال نگارش احادیث آن حضرت را ممنوع کردند به بهانه ی اینکه ممکن است با وجود آن سخنان، قرآن فراموش شود.
ب) از آنجا که حکومت اسلامی پس از ارتحال رسول اکرم به انحراف کشیده شد، حاکمان کشور اسلامی همواره بغض و کینه ی امام علی(ع) را در سینه داشتند و حتی تا چند دهه بعد از شهادت حضرت، او را علنی بر منابر لعن می کردند! بخش اصلی نویسندگان در قرون اولیه ی اسلام وابسته به دربار بودند.
حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد محمودی حدود بیست و پنج سال است که کار او تقریبا منحصر در تحقیق احادیث است، اعم از حدیثهای شیعه و سنی. او هم در متن حدیثها کار می کند و هم در زنجیره ی سند آنها. برخی کتابهای او بعنوان کتاب سال شناخته شده و اکنون در گروه تدوین «موسوعه الامامه فی نصوص اهل السنه» مشغول تحقیق در منابع حدیثی اهل سنت است و تاکنون بیست جلد از این کتاب نشر یافته است.
چند روز پیش، به ایشان گفتم: با توجه به سابقه شما در پژوهش در احادیث، بدون در نظر گرفتن موضوع آنها و اینکه از شیعه رسیده یا اهل سنت، اگر بخواهید پنج حدیث را بعنوان معتبرترین احادیث معرفی کنید، کدامند؟ به عبارت دیگر اگر تمام حدیثها را به ترتیب روی هم بریزیم، پنج حدیثی که در قله قرار می گیرند کدامند؟

پنج حدیثی را بعنوان پرسندترین و معتبرترین احادیث معرفی کرد که اولا از پیامبر اکرم(ص) است و ثانیا همگی در فضیلت امام علی(ع) می باشند.

آن حدیث ها عبارتند از:

حدیث غدیر

مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاه‏.

هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست.

حدیث ثقلین

إنّى تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ، ما إن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ وَ عِترَتی أهلَ بَیتى، فَإِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ.

من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار مى گذارم، که اگر به آن دو چنگ بزنید، هرگز گمراه نمى شوید: کتاب خدا و عترتم، [یعنى‏] دودمانم. این دو از هم جدا نمى شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.

حدیث منزلت

أنتَ مِنِّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسى، إلَّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی.

پیامبر اکرم خطاب به امام علی فرمود: تو براى من، به منزله ی هارون براى موسى هستى، جز آن که پس از من، پیامبرى نیست.

حدیث سد الابواب

در زمان سکونت پیامبر در مدینه، برخی اصحاب هرکدام دری از خانه ی خود به داخل مسجد مدینه باز کرده بودند تا اینکه پیامبر(ص) چنین دستور داد:

سُدّوا أبوابَ المَسجِدِ غَیرَ بابِ عَلِیٍّ.

درهاى مسجد، بجز در خانه‏ ی على را ببندید.

ناحق بودن قاتلان عمار

یا عَمّارُ، تَقتُلُکَ الفِئَهُ الباغِیَهُ، وأنتَ إذ ذاکَ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَکَ، یا عَمّارَ بنَ یاسِرٍ، إن رَأَیتَ عَلِیّا قَد سَلَکَ وادِیا وسَلَکَ النّاسُ وادِیا غَیرَهُ فَاسلُک مَعَ عَلِیٍّ؛ فَإِنَّهُ لَن یُدلِیَکَ فی رَدىً، ولَن یُخرِجَکَ مِن هُدىً.

اى عمّار! تو را گروهک متجاوز خواهند کشت و در آن هنگام، تو با حق هستى و حق با توست. اى عمّار بن یاسر! اگر دیدى على راهى را مى‏پیماید و مردم راهى دیگر را مى‏پیمایند، همراهِ على باش، که او هرگز تو را به بیراهه نخواهد بُرد و از مسیر هدایت، بیرون نخواهد کرد.

(سرانجام عمار در رکاب امام علی در جنگ صفین به شهادت رسید.)

  • عبدی
۱۹
آذر

متن حدیث چنین است:

بَعدَ فَراغِهِ مِن حَربِ الجَملِ: مَعاشِرَ النّاسِ، إنّ النِّساءَ نَواقِصُ الإیمانِ، نَواقِصُ الحُظُوظِ، نَواقِصُ العُقولِ: فأمّا نُقصانُ إیمانِهِنّ فقُعودُهُنَّ عنِ الصّلاةِ و الصِّیامِ فی أیّامِ حَیضِهِنَّ. و أمّا نُقصانُ عُقولِهِنَّ فشَهادَةُ امرأتَینِ کشَهادَةِ الرّجُلِ الواحِدِ. و أمّا نُقصانُ حُظوظِهِنَّ فمَواریثُهُنَّ علَى الأنصافِ مِن مَواریثِ الرِّجالِ.


امام على علیه السلام پس از پایان جنگ جمل فرمود: اى مردم! همانا زنان از نظر ایمان و بهره و خِرَد، کاستى دارند.

اما دلیل کاستى ایمان آنها، نماز نخواندن و روزه نگرفتن آنان در ایام حیض است و دلیل کاستى خِردهایشان، تلقى شدن گواهى دو زن به منزله گواهى یک مرد است و دلیل کاستى بهره ‏هایشان، این است که نصف مردان ارث مى ‏برند.

این حدیث هشتادمین خطبه نهج البلاغه است اما زنجیره سند تا امام علی(ع) ندارد.

نرم افزار درایة الحدیث، نسخه ۲/۱ آن را ضعیف خوانده است.

  • عبدی
۱۹
آذر

3830.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:

 ام الرضا؛ تسمیته بالرضا

من النصوص علیه

فی علامات الامام

انهم أفضل ما خلق الله عزوجل

اثنی عشر خلیفه

حجزه الله؛ النظر الی وجه الله تعالی

زیارت پروردگار متعال

لا اله الا الله حصنی؛ الوجود الأول

صفاته الذاتیه؛ الحد و الفقر

انه لطیف سمیع بصیر

الاراده منه تعالی

و هو معکم أینما کنتم ؛ جاء ربک

الجبر و الاختیار؛ السجود لله عزوجل

ختم الله علی قلوبهم

عن ربهم لمحجوبون؛ ترکهم فی ظلمات

نزوله الی السماء الدنیا؛ یأتیهم الله

نسیان از پروردگار متعال

السخر و الخدع منه؛ حقیقه الإیمان

حروف الهجاء؛ علمه باللغات؛ الجنه والنار مخلوقتان؛ معنای تسمیه (بسم الله گفتن)؛ در حقیقت اسم اعظم؛ حقیقت توحید؛ علم خداوند بخود و قدرت او و أسماء؛ خلق أشیاء و قدرت؛ تشبیه خداوند، و شرک؛ دلیل بر بودن پروردگار متعال؛ مشیت و قضاء و قدر؛ جبر و مشیت و عمل؛ خلق، تقدیر، أفعال؛ جبر و تفویض؛ عرش، عمود، حوت؛ قرآن مجید قدیم است یا حادث؛ سکینه، جنت

دانلود

حجم فایل : 1.2MB

  • عبدی
۱۹
آذر

5687.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:

بخش یکم: بررسی حدیث منزلت

بخش دوم: نگاهی به حدیث مباهله

بخش سوم: نگاهی به حدیث سروران اهل بهشت

بخش چهارم: بررسی حدیث «سدّ الابواب»

دانلود

حجم: kb 698

  • عبدی
۱۹
آذر

1585.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:

فصل اوّل: توسّل

فصل دوم: زیارت

فصل سوم: بررسی احادیث توسل

فصل چهارم: احادیث توسل صحابه به رسول خدا (ص)

فصل پنجم: بررسی احادیث زیارت

دانلود

حجم فایل : 2.8 MB

  • عبدی
۱۹
آذر

5707.jpg

موضوع:

علی بن ابی طالب (ع) - خلفای راشدین 

بیعت امیرالمؤمنین علیه السلام با خلفا

دانلود

حجم فایل : 2.5MB

  • عبدی
۱۹
آذر

762.jpg

موضوع : پزشکی -- احادیث اهل سنت

دانلود

حجم فایل : 6.8MB

  • عبدی
۱۹
آذر

10277.jpg

عناوین اصلی کتاب شامل:
فصل اول: اجداد و خویشاوندان
فصل دوم: تولد و لقب حضرت خدیجه (س)
فصل سوم: فعالیتهای تجاری حضرت خدیجه (س)
فصل چهارم: ازدواج و فرزندان
فصل پنجم: علم و معرفت حضرت خدیجه (س)
فصل ششم: تجارت محمد (ص) برای حضرت خدیجه (س) قبل از ازدواج
فصل هفتم: علاقه مندی حضرت خدیجه (س) به پیامبر (ص)
فصل هشتم: خواستگاری حضرت خدیجه (س) از پیامبر (ص)
فصل نهم: فرزندان حضرت خدیجه (س)
فصل دهم: ویژگی های حضرت خدیجه (س)
فصل یازدهم: نقش ثروت خدیجه (س) در پیشبرد اسلام
فصل دوازدهم: حوادث تاریخی مهم در زمان زندگی مشترک حضرت خدیجه (س) و پیامبر (ص)
فصل سیزدهم: منزلت معنوی حضرت خدیجه (س)
فصل چهاردهم: حضرت خدیجه (س) در بستر رحلت
فصل پانزدهم: موقعیت خانه خدیجه (س)
فصل شانزدهم: سخنان بزرگان، دانشمندان درباره حضرت خدیجه (س)
فصل هفدهم: پاسخ به چند سئوال و شبهه
فصل هجدهم: نخستین اسلام و ایمان آورنده حضرت علی (ع) است یا حضرت خدیجه (س) ؟
حجم فایل : 2.6MB
  • عبدی
۱۹
آذر

1871.jpg

دانشنامه امام علی علیه السلام
حجم فایل : 14.2MB
  • عبدی