درباره نمایش:
بیژن مفید در بروشور شهر قصه نوشتهاست:
«شهر قصّه حکایت انسانهای ساخته ذهن یک قصّه گوست. انسانهایی که ماسک حیوانات را به چهره دارند و به دنیای پر از ریا و دروغ کوچکشان خو گرفتهاند. یک روز یک انسان جدید به شهر وارد میشود و به رنگ آنها در میآید و هویت خود را از دست میدهد.»
بیژن مفید در مورد شهر قصه در مصاحبهای با بصیر نصیبی در مجله نگین شماره ۴۳ آذرماه ۱۳۴۷ در جواب سوالی میگوید:
درباره کتاب :
کوچکتر که بودیم توی خونه های قدیمی و گرم و پر محبت ، توی شبهایی که غرق ِ عشق بود و جنبش و خروشهای کودکانه ! شیطنتهای بی مرز بچه ها و خنده های بی دلیل و از سر بی ریایی و سرور …شبها که خسته به رختخواب فرو میرفتیم … برادرا کنار هم ردیف میشدیم و روی تشک های گرم و نرمی که برای داشتنش همیشه بین بچه ها کشمکش و دعوا بود ! :))و لحاف های ضخیم و سنگین که تا روت می افتاد دیگه تکون خوردن برات ممکن نبود .. یک چیز همه عشق ِ ما بود … قصه های شب ! هر شب قصه های شب از رادیو پخش می شد … گاهی ترسناک و مرموز و گاهی شیرین و موزون ! این علی مردان خان هم برای خودش دورانی داشت .. سری بود تو سرا اون موقع ها … البته من کاست این رو داشتم ولی تم همون تم داستانهای شب بود و واقعا دنیایی رو توی خودش جای داده بود اونموقع ها برای بچه های اونروزا!…
نکته : این شعر از کارهای ایرج میرزا میباشد و دوستانی که دیوان اشعار این بزرگ رو خونده باشن با این شعر آشنایی کامل دارند .
حجم فایل :۴۷.۳مگابایت
درباره کتاب : کتابی که برای شما آماده و ارائه شده است یک هدیه است برای کودکان و نوجوانان دیروز این خاک پر افتخار . و یادآوری برای این عزیزان که در دیروزهایمان چه روزهای تلخ و شیرینی را پشت سر و با چه رویاهایی به آینده قدم گذاشته ایم .
حجم فایل :۵.۷۸مگابایت
ماندانا